Untitled-1

 

سهم صنعت محصولات کشاورزی در تولید ناخالص در جهان کمتر از ۴‌درصد و در ایران حدود ۸‌درصد است.

نحوه قیمت‌گذاری شیر در ایران بر اساس بهای تمام‌شده و حاشیه سود تولیدکننده توسط سازمان حمایت تعیین می‌شود.

برای محاسبه قیمت تمام‌شده شیر، ابتدا تمام درآمدهای دامداری از قبیل فروش گوساله نر و تلیسه‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مازاد، گاوهای حذفی و کود دامداری محاسبه و از کل هزینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها کسر و باقی‌مانده هزینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها به کل تولید شیر تقسیم می‌شود تا قیمت تمام‌شده یک کیلوگرم شیر به‌دست آید.

چالش‌‌‌‌‌‌‌‌‌های صنعت

یکی از مهم‌ترین چالش‌های صنعت در بخش دامپروری تامین نهادهای وارداتی و ارز 4200تومانی است که طبق قوانین جدید و حذف ارز دولتی، مسائل دیگری در کلیت صنعت کشاورزی رخ خواهد داد. نوسانات نرخ ارز، مشکلات حمل و نقل و تحریم‌های بین‌المللی نیز از دیگر چالش‌های این بخش است. با شیوع ویروس‌کرونا و همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرشدن آن طی دو سال اخیر، شاهد کاهش عرضه محصولات کشاورزی در سطح جهان و در پی آن کاهش قابل‌ملاحظه نهاده‌های دامی بودیم.

بخش دیگری از چالش‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها به تامین علوفه دام‌ها در میان دامداران سنتی مربوط است که به‌واسطه خشکسالی، هزینه‌های گزافی را به دامداران تحمیل کرده است. همچنین هزینه نگهداری دام افزایش داشته است، در نتیجه بالا‌بودن هزینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌های نگهداری، بسیاری از دامداران به عرضه دام مولد خود با قیمت پایین‌تر روی آورده‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. به این ترتیب تعداد دام مولد کاهش چشمگیری داشته و در آینده مشکل کمبود دام نیز بر موارد ذکر‌شده اضافه خواهد شد.

شرکت‌ها در مدت اخیر تا حدودی توانسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند افزایش نرخ‌های خوبی دریافت کنند که هزینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را پوشش دهد ولی این واقعیت باید درنظر گرفته شود که افزایش قیمت‌های متوالی با توجه به کاهش قدرت خرید مردم، سبب خواهد شد فروش کمتری در آینده اتفاق بیفتد.

با توضیح شرایط موجود، کمبود نهاده‌های دامی و گرانی محصولات کشاورزی که به‌دست مصرف‌کننده نهایی می‌رسد امری اجتناب‌ناپذیر و غیر‌قابل‌انکار است. با کاهش قدرت خرید افراد، دام مازاد برای تولیدکننده باقی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌ماند. البته که تولیدکنندگان توان نگهداری و تامین علوفه دام‌ها را نیز ندارند.

سیاست‌های جدید دولتی، تنش‌‌هایی را به پیکره این صنعت وارد کرده که فاقد شفافیت لازم است، در واقع لازم است سیاستگذاری در این بخش روان و بدون حاشیه و همراه با ساختار مشخص باشد.

هنوز دولت و سیاست‌های آن درخصوص صادرات دام چندان مشخص نیست. در چنین شرایطی نباید از یاد برد صادرات دام مازاد موجب ایجاد ارزش‌افزوده می‌شود. وقتی صادرات با قیمت‌های بین‌‌‌‌‌‌‌‌‌المللی صورت گیرد، افزایش تولید نیز نتیجه آن خواهد بود.

سیاست‌های حذف ارز ۴۲۰۰‌تومانی دامداران را با کمبود نهاده‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دامی و افزایش قیمت آن مواجه کرده است. هم‌‌‌‌‌‌‌‌‌اکنون شرکت‌های واردکننده نهاده دامی برای تامین نهاده با چالش روبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌رو هستند. حذف ارز ۴۲۰۰‌تومانی موجب افزایش تورم و محدود‌شدن مصرف خانوار می‌شود. یکی از پیشنهادهای صاحب‌نظران این است که در ازای صادرات شیر خشک، گوساله تلیسه، شیر و... نهاده دامی وارد کشور شود. در حال‌حاضر و از زمانی که زمزمه‌‌‌‌‌‌‌‌‌های حذف ارز ۴۲۰۰‌تومانی شنیده شده، قیمت نهاده دامی هم گران‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر شده است. از دیگر سو کشتار دام مولد در آذر‌ماه امسال نسبت به آبان‌‌‌‌‌‌‌‌‌ حدود 8‌درصد افزایش پیدا کرده است. این مقدار کشتار دام مولد نسبت به ابتدای سال ۱۳۹۹ حدود ۸۰‌درصد رشد داشته است. در حال‌حاضر بهای تمام‌شده تولید هر کیلو گوشت ۲۵‌درصد بالاتر از قیمت فروش آن در بازار است. اگر ارز ترجیحی در بازار برداشته شود، ممکن است قیمت گوشت ۴۵‌درصد نسبت به بهای تمام‌شده کنونی بالاتر برود.

 دولت باید تفاوت قیمت ارز ترجیحی با ارز آزاد را به بخش تولید و مصرف تزریق‌کرده و نقدینگی آن را تامین کند؛ در غیر این‌صورت با چالش‌های زیادی در صنعت دامپروی روبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌رو خواهد شد. در چنین شرایطی دامدار نمی‌تواند به تولید ادامه دهد، بنابراین باید صادرات یا خرید تضمینی توسط دولت انجام شود. خرید تضمینی محصولات لبنی و گوشت و همچنین دام که در حال‌حاضر انجام می‌شود، پایین‌تر از قیمت بازار است. اگر تولید ضرر نکند، مصرف‌‌‌‌‌‌‌‌‌کننده نیز ضرر نخواهد کرد اما اگر ارز ترجیحی حذف شود، شاید محصولات ما در بازارهای جهانی خریداری نشود زیرا با اعمال چنین سیاستی قیمت محصولات تولیدی‌‌‌‌‌‌‌‌‌مان بالاتر از قیمت‌های جهانی خواهد شد.

دولت باید برای سر پا ماندن چرخ تولید برخی مسائل را در دستور کار قرار دهد. نخست اینکه باید مشوق‌‌‌‌‌‌‌‌‌های صادراتی را برای تولیدکنندگان درنظر گیرد و همچنین سیاست خرید تضمینی را در داخل دنبال کند. علاوه‌بر این باید برای تولیدکننده تامین نقدینگی لازم صورت گیرد. در کنار این‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها دولت نباید حمایت از مصرف‌‌‌‌‌‌‌‌‌کننده را فراموش کند. لازم است یارانه به‌دست مصرف‌‌‌‌‌‌‌‌‌کننده برسد تا این موضوع بتواند التهابات بازار را کاهش دهد.

 در حال‌حاضر دولت برای تامین ارز موردنیاز نهاده‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دامی و واردات کالاهای اساسی به نحوی عمل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند که ارز دولتی حذف شده است؛ «متاسفانه قیمت نهاده‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دامی مانند ذرت، جو دامی و سویا رشد 50‌درصدی داشته، درحالی‌که تخصیص ارز 4200‌تومانی در سال‌جاری کماکان وجود دارد.‌»

صنعت کشاورزی در بازار سرمایه

صنعت محصولات کشاورزی در بازار سرمایه نقش مهمی دارد و 8/ 10هزار میلیارد ریال از سود بازار را به خود اختصاص می‌دهد.

گفتنی است این صنعت شامل محصولات کشاورزی در حوزه مواد غذایی، زراعت و دامپروری می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎شود. با توجه به سود خالص 1540‌هزار میلیارد ریالی بازار می‌توان ادعا کرد این صنعت 007/ 0از کل سود بازار را پوشش می‌دهد.

میزان کل دارایی‌های این صنعت 185‌هزار میلیارد ریال و جمع درآمدها بالغ بر 216‌هزار میلیارد ریال است. نسبت قیمت به درآمد هر سهم برای این صنعت در حدود 12 است که در مقایسه با بازار 5 واحد بیشتر است. حاشیه سود این صنعت به‌طور متوسط 23‌درصد و بازده حقوق صاحبان سهام 62‌درصد است.

در ادامه به بررسی 18‌شرکت فعال در حوزه زراعت به‌صورت جزئی‌تر پرداخته‌ایم. طبق آمار و اطلاعات موجود، شرکت سپید‌ماکیان که به‌تازگی در میان شرکت‌های این گروه قرار گرفته بیشترین ارزش معاملات صنعت را داراست. کمترین نسبت قیمت بر درآمد هر سهم متعلق به آینده و سیمرغ به ترتیب برابر با 7/ 5 و 8/ 7 است. مقایسه ارزش بازار شرکت‌ها نیز مجددا سپید‌ماکیان را در صدر قرار می‌دهد.

این در حالی است که بیشترین حجم معاملات 3 ماهه متعلق به کشت و دام قیام اصفهان با نماد زقیام است (لازم به ذکر است با توجه به توقف طولانی‌مدت نماد آینده ارزش معاملات آن در جدول ذکر نشده است.)

بررسی مهم‌ترین نسبت‎‌های مالی در این صنعت بدین شرح است:

نسبت قیمت به ارزش دفتری به‌عنوان معیاری جهت مقایسه شرکت‌ها حاکی از  این نکته است که کمترین نسبت را زقیام و بیشترین را زپارس در اختیار دارد.

می‌توان رشد و نزول قیمتی را در ماه‌های اخیر در این نتیجه موثر دانست. همچنین مقایسه نسبت قیمت بر فروش آبین را با بیشترین نسبت قیمت بر فروش معرفی می‌کند و جوین کمترین مقدار را اختیار کرده است.

در ادامه چند نسبت مالی دیگر را مورد بررسی قرار دادیم که نتایج به شرح جدول تهیه شده، ارائه شده است:

حاشیه سود یک شرکت به عنوان معیاری مهم جهت ارزیابی سودآوری و کیفیت عملیات زپارس را در صدر حاشیه سود ناخالص با درصد 54 درصد قرار می‌دهد. همچنین زقیام با حاشیه سود ناخالص 15 درصدی کمترین امتیاز را اختیار می‌کند. آبین در حاشیه سود عملیاتی موفق‌تر از سایرین بوده و 42 درصد حاشیه سود رقم زده است. آیتم بازده دارایی‌ها می‌تواند سپید را با بازده 58 درصدی سردمدار کند. در بازده حقوق صاحبان سهام نیز سپید بیش از 100 درصد بازده داشته است.

Untitled-2