بنزین و ضرورت طراحی سازوکارهای حمایتی

بررسی داده‌های مصرف انرژی نشان می‌دهد برخلاف ادعاهای رایج، افزایش قیمت انرژی بیشترین فشار را بر دهک‌های پایین وارد می‌کند؛ چراکه سهم انرژی در هزینه‌های این دهک‌ها چند برابر سهم آن در سبد هزینه‌ای دهک‌های ثروتمند است. 

سال‌هاست یارانه پنهان انرژی به یکی از محورهای ثابت در مناقشات دولت‌های مختلف تبدیل‌شده است. برخی مدعی‌اند که قیمت‌های پایین انرژی و یارانه کلان پرداختی دولت به نفع اقشار پرمصرف و ثروتمند عمل کرده و عدالت توزیعی را تحت‌تأثیر قرار دهد و بنابراین اصلاح قیمت انرژی یک ضرورت عدالت‌محور است. هم‌زمان، ادعاهایی نیز مطرح می‌شود مبنی بر اینکه مصرف انرژی در ایران بسیار بالاتر از میانگین جهانی است و همین مصرف بالا، توجیهی برای افزایش قیمت‌ محسوب می‌شود.

 عدالت و رفاه اجتماعی در ایران، یکی از موضوعاتی است که همواره در تصمیم‌گیری‌های کلان اقتصادی نقش تعیین‌کننده‌ای داشته است. انرژی نیز به‌عنوان یکی از پرمصرف‌ترین و پرچالش‌ترین کالاهای عمومی، جایگاهی ویژه در این مناقشه دارد. از یک‌سو انرژی ارزان برای خانواده‌ها و بخش تولید، نقشی مستقیم در ثبات معیشتی و حفظ ظرفیت‌های اقتصادی دارد و از سوی دیگر، شیوه توزیع فعلی یارانه‌های انرژی از باب توزیع عادلانه یارانه پنهان، سال‌هاست موردنقد قرارگرفته است.

برای رسیدن به پاسخی منطقی بررسی سهم یارانه انرژی در دهک‌های مختلف درآمدی، ضروری است.

داده‌ها نشان می‌دهد سهم دهک اول درآمدی از کل مصرف انرژی کشور تنها حدود ۵ درصد است، اما همین حجم مصرفی ۱۵ درصد از کل هزینه‌های زندگی آن‌ها را تشکیل می‌دهد. به‌بیان‌دیگر انرژی و یارانه آن نقش و جایگاهی درشت و غیرقابل جایگزین در سبد مصرفی خانواده‌های کم‌درآمد داشته و کوچک‌ترین تغییر قیمت، بر پایه‌های معیشتی آنان اثر بزرگ مستقیم می‌گذارد.

در مقابل، دهک دهم ۱۵ درصد از انرژی کشور را مصرف می‌کند، اما هزینه انرژی فقط ۵ درصد از مخارج آن‌ها را شامل می‌شود. بنابراین، هرچند دهک‌های پردرآمد انرژی بیشتری مصرف می‌کنند، اما حساسیت آنان نسبت به تغییر قیمت‌ها بسیار کمتر بوده و اهمیت انرژی در سبد هزینه‌ای آن‌ها چندان درشت نیست.

طبق اعلام مرکز آمار ایران، در مهرماه ۹۸هم‌زمان با اولین رشد قیمت بنزین به‌طور میانگین ۹.۴۱درصد هزینه خانوارهای کشور به هزینه‌های حمل‌ونقل اختصاص داشته و تورم سالانه این بخش ۴۴.۸درصد بوده است. بنابراین تورم بنزین می‌تواند به‌طور میانگین یک‌دهم سبد هزینه‌ای خانوارها را تحت‌تأثیر قراردهد. سهم این هزینه در سبد دهک دهم ۱۵درصد و در سبد هزینه دهک اول  ۴.۳۵درصد است. ظاهر این داده‌ها تاثیر افزایش قیمت بنزین بر دهک‌های بالای جامعه را تایید می‌کند اما با سرریز تورم بنزین و حمل‌ونقل به سایر حوزه‌ها، دهک‌های پایین فشار بیشتری را تجربه می‌کنند چراکه سهم خوراکی‌ها در سبد هزینه دهک محروم ۴۳.۳درصد و در سبد هزینه دهک ثروتمند فقط ۱۷درصد است.این تفاوت نشان می‌دهد که وابستگی معیشتی دهک‌های پایین به انرژی، بیشتر از دهک‌های بالا است. واقعیت این است که هرچند مصرف دهک‌های بالا بسیار بیشتر است، اما اثر افزایش قیمت انرژی بر بودجه خانواده‌ها یکسان نیست و هر واحد افزایش قیمت، بر دهک اول بیشتر از دهک دهم فشار وارد می‌کند چراکه نسبت انرژی در سبد هزینه‌ای آن‌ها سه برابر است.

به همین دلیل، سیاست افزایش قیمت انرژی، حتما باید با سازوکارهای جبرانی دقیق همراه باشد تا فشار معیشتی بر اقشار کم‌درآمد را افزایش ندهد و موجب کاهش قدرت خرید آنان نشود. 

از طرف دیگر درحالی‌که طی سال‌های اخیر قیمت اغلب کالاها و خدمات به‌طور مستمر افزایش‌یافته، قیمت انرژی و به‌طور خاص برخی حامل‌های انرژی چون بنزین و گازوئیل، برای مدت طولانی تقریباً ثابت مانده است. این شکاف انباشته، دولت‌ها را ناگزیر به اجرای طرح‌هایی می‌کند که عملاً به شکل شوک قیمتی بر زندگی مردم ظاهر می‌شود. ازاین‌رو، افزایش تدریجی و قابل پیش‌بینی قیمت انرژی اجتناب‌ناپذیر است، اما  حتما باید سازوکارهای جبران معیشتی، به‌ویژه برای دهک‌های کم‌درآمد، هم‌زمان با آن طراحی و اجرا شود.