اعجاز هوش مصنوعی در تصمیمگیری مبتنی بر عدم قطعیت
مدتها است که شرکتها بهطور فزایندهای سعی میکنند تا از روشهای آیندهنگارانه استراتژیک مانند برنامهریزی بر مبنای سناریو برای پیشبینی و مواجهه با عدم قطعیتهای سازمانی استفاده کنند. دلیل استقبال از شیوههای مبتنی بر عدم قطعیت، به وضعیت متلاطم محیطی در بازارها و صنایع بازمیگردد. سالها است که شاخصهای مختلف فضای کسبوکار نشاندهنده افزایش نمایی سنجههای دگرگونی و ناپایداری محیط پیرامونی از تغییرات آب و هوایی تا تغییر و تحول در عوامل سیاسی جهانی و پیشرفتهای سریع فناوری است و این واقعیت آنقدر زیاد، عمیق و اثرگذار است که دیگر روشهای سنتی مبتنی بر تحلیل وضعیت امروز و تعمیم آن به شرایط فردا، جوابگو نیستند و به نیازها و انتظارات شرکتها از استراتژی و برنامهریزی پاسخ نمیدهند پس شاید تنها گزینه مدیران برای اتخاذ تصمیمهای سرنوشتساز در کسبوکار، بهرهگیری از روشهای آیندهنگرانه یا آینده نگارانه باشد.
اما رویکردهای سنتی در برنامهریزی سناریو هم دارای کاستیها و دشواریهای مهم ذاتی هستند مثلا نارسایی ما در شناسایی مهمترین و تاثیرگذارترین روندها و نیروهای محیطی کیفیت تحلیلهایمان را پایین میآورد یا ناتوانی ذهنمان در پیشبینی، بسیاری از وقایع محتمل را از ذهن ما مخفی نگاه میدارد و جامعیت تحلیلمان را از بین میبرد. بهغیراز اینها در شیوههای سنتی تحلیل آیندهنگرانه، تخمین دقیق احتمال وقوع و سطح تاثیرگذاری سناریوها هم بسیار دشوار است چون دادههای ما از گذشته بسیار اندک، محدود و ناقص است و اینها همهوقتی بغرنجتر میشود که ناگزیر باشیم همزمان چندین سناریو تاثیرگذار در آینده را باهم بررسی کنیم که دشواری و خطای این فرایند را بهشدت افزایش میدهد. ازاینرو است که اگرچه در دهه گذشته و در ابتدای معرفی روش تحلیل و برنامهریزی برمبندی سناریو، کاربرد آن برای شرکتها بسیار زیاد به نظر میرسید اما بررسی تلاشها و پروژههای انجامشده در شرکتهای مختلف در این زمینه نشان میدهد که نهایتا شیوه سنتی نتوانسته است بهعنوان ابزاری کاملا کاربردی و کارا در تصمیمگیریهای کلان استراتژیک راهگشا باشد و انتظارات مدیران را برآورده کند.
اما امروزه فنّاوری ازهمگسیخته ساز هوش مصنوعی همانگونه که قواعد بازی را در بسیاری از فرایندهای دیگر همچون فروش، ویژندسازی(برندینگ) و تامین و تولید تغییر داده، روش مدیریتی برنامهریزی بر مبنای سناریو را هم دستخوش تغییر کرده و سهولت، کارایی و اثربخشی آن را به شیوهای که در ادامه بیان میکنیم ارتقا داده است.
پیشبینی و پیشگویی سناریوهای مختلف
پیشگویی اینکه در آینده قطعا چه اتفاقی میافتد باوجود هوش مصنوعی هم هنوز ناممکن است اما این فنّاوری با بررسی دادههای گذشته و تحلیل روابط علی و معلولی تغییر مولفههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی و قانونی و اثرگذاری آنها برهم میتواند سناریوهای مختلف را تولید و پیشنهاد کند. اکنون شما میتوانید درباره کسبوکار خود از هوش مصنوعی مولد بپرسید که دگرگونیهای آتی در نرخ ارز، بهره بانکی و مانند آن اگر همزمان با تغییرات قانونگذاری و بروز تکنولوژیهای جدید بشود، میتواند چه سناریوهایی را در پیش روی سازمان شما بگستراند.
شبیهسازی سناریوها و تحلیل تاثیرگذاری آنها بر شرکت
گام دوم بعد از شناسایی سناریوهای مختلف، ترکیب آنها و مشخص کردن حالتهای مختلف آینده است و بعدازآن باید میزان و نوع تاثیرگذاری هر سناریو بر ابعاد مختلف مالی، مشتری، فرایندها و زیرساختهای سازمان تحلیل گردد. بهعبارتدیگر پاسخگویی به این سوال که اگر فلان آینده محتمل اتفاق بیافتد اثرش بر سازمان ما چه خواهد بود یکی از دشوارترین مراحل در تحلیل ذهنی در برنامهریزی سناریو به شمار میرود و اینجا است که یکی دیگر از قوتهای هوش مصنوعی در پاسخ به همین نوع سوالات آشکار میگردد.
کشف دانشهای نهان در سناریوها
الگوریتمهای هوش مصنوعی مولد میتوانند دانش نهان را در مجموعه دادههای بزرگی که انسانها ممکن است آن را نادیده بگیرند، کشف کنند. هوش مصنوعی مولد میتواند با تجزیهوتحلیل حجم عظیمی از دادهها، روندهای نوظهور و خطرات بالقوه آنها را شناسایی کند و بینشهای ارزشمندی را برای برنامهریزی سناریو ارائه دهد.
بهرهگیری از تنوع بیشتری از مولفهها در ایجاد سناریوها
سناریوها معمولا از ترکیب چند متغیر شکل میگیرند، طبیعتا هرچه تعداد متغیرها بیشتر باشد، تعداد سناریوهایشان هم بهصورت نمایی افزایش مییابد اما ذهن انسان معمولا قادر نیست بیش از دو یا سه متغیر را باهم ترکیب کند اما هوش مصنوعی مولد معمولا چنین محدودیتی را ندارد و میتواند برای تولید سناریوها تعداد بسیار بیشتری از متغیرها را در نظر بگیرد که موجب ایجاد سناریوهایی میشود که ذهن انسان غالبا توانایی تجسمشان را ندارد
افزایش سرعت و کارایی در تولید سناریوها
ایجاد سناریوها به شیوه ذهنی و برنامهریزی آنها معمولا بسیار زمانبر است، افراد زیادی را درگیر میکند و جلسات زیادی برای تحلیل و پایش آنها نیاز است ازاینرو وقت زیادی را از مدیران میگیرد و هزینه بالایی را به سازمان تحمیل میکند. اما هوش مصنوعی مولد میتواند سناریوها را بهسرعت تولید کند و سازمانها را قادر میسازد تعداد بیشتری از احتمالات را در بازههای زمانی کوتاهتری ارزیابی کنند. این قابلیت سرعت و کارایی فرآیندهای تصمیمگیری و برنامهریزی استراتژیک را بهشدت افزایش میدهد.
تجسمبخشی و تشریح
یکی از مهمترین الزامات برای موفقیت در بهرهگیری از روش طرحریزی سناریو، به تجسم کشیدن سناریوها و تشریح آنها به شکلی است که مدیران بتوانند بهخوبی آن را بفهمند برای این کار از روشهای باز تجسم، ایجاد روایت و تکنیکهای داستانسرایی برای انتقال موثر سناریوها به ذینفعان استفاده میشود تا مدیران سناریوها را واضح و قابلفهم بیابند و بینشها و مفاهیم کلیدی برایشان برجسته شود.
مشارکت ذینفعان در بحث و تصمیمگیری بر اساس سناریوهای ایجادشده نیز از دیگر عوامل کلیدی موفقیت است که هوش مصنوعی مولد میتواند درباره آن کارآمد عمل کند. بهعنوان جمعبندی میتواند گفت که هوش مصنوعی مولد توانسته است انقلاب عظیمی را در انجام تحلیلهای استراتژیک مبتنی بر عدم قطعیت شامل روش تحلیل سناریو ایجاد نماید، هزینههای آن را بسیار کاهش دهد و دقتش را بهمراتب بهبود بخشد و همه اینها میتواند این روش دشوار و دور از دسترس ذهنی را بهعنوان ابزاری کارا و آسان در دسترس مدیران قرار دهد.