عکس ستون 4 copy

هزینه خردگی در کشور توسعه یافته‌ای مانند آمریکا حدود 6 درصد درآمد ناخالص  ملی است حال  اگر این موضوع را در کشور خودمان بررسی کنید خواهید دید که به دلیل نبود حفاظت‌های لازم، به  مراتب  به ارقام کلان و  حجیمی‌خواهید رسید.

در کانادا 580هزار کیلومتر خط لوله زیرزمینی وجود دارد، که میلیاردها دلار در اقتصاد کانادا سهیم است. در آمریکا حدود دو میلیون کیلومتر خط لوله زیرزمینی گاز طبیعی و 280هزار کیلومتر خط لوله محصولات نفتی وجود دارد. هزینه تعویض و تعمیر ناشی از خوردگی این گونه تجهیزات، میلیاردها دلار است. عدم توجه به مشکلات خوردگی در هر واحد صنعتی و تولیدی، هزینه‌های پنهانی به دنبال دارد که اجتناب از آن غیر ممکن است. ملاحظات اقتصادی در هر یک از روش‌های «کنترل خوردگی» امری ضروری است. البته هیچ لزومی‌ در انتخاب گران‌ترین روش‌های «کنترل خوردگی» نیست، چرا که ممکن است هزینه‌های صرف شده باعث عدم توجیه‌پذیری اقتصادی و هدر رفتن سرمایه شود.

اولین قدم اساسی در اقتصاد خوردگی، انتخاب روشی مناسب به منظور کاهش هزینه حداکثری است. این هزینه‌ها می‌تواند شامل مخارج تولید و تجهیزات، از بین رفتن محصولات با ارزش، ظاهر نامطلوب محصول، هزینه‌های زیست محیطی و ... باشد.

بهترین و سهل‌ترین روش  حذف خوردگی استفاده از کامپوزیت‌ها است. محصولاتی که از جنس کامپوزیت ساخته می‌شوند، مقاومت بالایی در برابر محیط‌های شیمیایی و خورنده دارند. کامپوزیت‌ها اغلب بهترین مواد برای پوشش سطوح در معرض فضای باز، مواد شیمیایی و سایر محیط‌های خاص هستند. کامپوزیت‌ها دچار زنگ زدگی و خوردگی  نمی‌شوند. نمونه‌‌های زیادی از کانال‌ها، مخازن و لوله‌های  ساخته  شده با الیاف شیشه وجود دارد که بیش از ۲۵ سال در کارخانه‌‌های تولید مواد شیمیایی به صورت ۲۴ ساعت شبانه ‌روز و هفت روز هفته در محیط‌‌های شیمیایی خورنده کار می‌کنند. کامپوزیت‌ها مقاومت کافی در برابر انواع خوردگی برای بسیاری از صنایع مختلف نظیر کنترل آلودگی هوا، فرآوری شیمیایی، نمک زدایی، مواد غذایی و آشامیدنی، فرآوری و استخراج مواد معدنی، نفت و گاز و تصفیه آب و فاضلاب دارند. میزان مقاومت در برابر خوردگی با توجه به نوع طراحی، انتخاب رزین و تقویت‌کننده به‌کار رفته در کامپوزیت طراحی شده، مشخص می‌شود. در صورت طراحی صحیح سیستم کامپوزیتی، کامپوزیت‌ها عمر طولانی و حداقل هزینه تعمیر و نگهداری را دارند.

 اما در این بین نباید فراموش شود عمده ترین چالش صنعت کامپوزیت مشکلات مربوط به تامین یکی از دو ماده اولیه اصلی آن یعنی رزین پلی استر است. هم‌اکنون تولیدکنندگان رزین پلی استر با چالش تامین مواد اولیه خود یعنی استایرین مونومر مواجه هستند. این ماده که در بورس کالا عرضه می‌شود. به دلیل وجود انحصار در میزان عرضه در بورس کالا و عرضه بسیار کم نسبت به تقاضا، اغلب با رقابت‌های شدید و بالای 50 درصد مواجه است. ضمن اینکه معتقد هستیم عرضه کالا در بورس کالا منجر به شفافیت می‌شود و از آن حمایت می‌کنیم اما به‌نظر می‌رسد سیستم عرضه مواد در بورس کالا نیاز به بازنگری جدی دارد. به‌طور مثال اگر عرضه‌کننده‌ای به هر دلیلی کالایی را کمتر از نیاز عرضه کند با توجه به رقابت‌های انجام شده سود بیشتری نیز دریافت می‌کند و این موضوع انگیزه لازم جهت توسعه تولید آن محصول را از تولیدکننده می‌گیرد. به نظر می‌رسد اگر رقابت‌های بالای 10 درصد را به جای پرداخت به عرضه کننده، در صندوقی ذخیره کرده و آن‌را یا صرف توسعه تولید آن محصول کنند یا به خریداران آن ماده به عنوان سرمایه در گردش برای خرید همان ماده اختصاص دهند نتیجه مناسبتری خواهیم گرفت. در هر صورت عرضه‌کننده نباید به‌واسطه کاهش عرضه با دریافت سود بیشتر تشویق شود.