کاظم یاوری copy

 هر سطح از توسعه‌یافتگی و هر میزان از رشد اقتصادی بدون وجود نظام مالی سالم که امکان تجهیز و تخصیص منابع را فراهم کند، ممکن نیست. ازاین‌رو درک درست از چرایی به وجود آمدن مشکلات و نقشه راه برای حل معضلات نظام بانکی باید اولویت سیاست‌گذاری در کشور قرار گیرد. اقتصاد ایران از نظر ساختار نظام مالی یک اقتصاد بانک‌محور است. در یک اقتصاد بانک‌محور بانک‌های تجاری با دردست داشتن انحصار عرضه اعتبار به بخش واقعی، بزرگ‌ترین نهاد مالی محسوب می‌شوند. یکی از بحران‌های اخیر در اقتصاد کشورهای جهان بحران بانکی با هزینه‌های قابل توجه است. به دلیل ضعف نهادهای مالی در کشور، نظام بانکی در اقتصاد ایران دارای اهمیت و آثار فراوان بر اقتصاد است. از این میان بحران ناترازی نظام بانکی به دلیل ماهیت پنهانش از اهمیت ویژه برخوردار است. پیشتر در پژوهش‌هایی منتشر‌شده در سامانه نشریات علمی ضمن تبیین بحران ناترازی در نظام بانکی کشور با استفاده از تحلیل داده‌های صورت‌های مالی بانک‌ها، الگویی برای محاسبه حجم ناترازی نظام بانکی در کشور برآورد و میزان حدودی دارایی‌های موهومی نظام بانکی کشور معرفی شده بود. همچنین در آن پژوهش در چهارچوب یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی، آثار بحران بانکی ناترازی و شوک ناترازی نظام بانکی و آثار آن بر متغیرهای کلان اقتصاد بررسی شد.

نتایج برآورد مدل نشان‌دهنده افت تولید و رشد اقتصادی و افزایش نوسانات اقتصادی در اثر بحران بانکی ناترازی است. کاهش تشکیل سرمایه، افزایش تورم و افزایش هزینه دستمزد و هزینه سرمایه بنگاه باعث افت تولید و رشد اقتصادی می‌شود (تحلیل و ارزیابی ناترازی نظام بانکی ایران و اثر آن بر رشد اقتصادی با استفاده از الگوی DSGE: سیاست‌های مقابله با آن-زمستان 1402). معمولاً بحران‌های بانکی با دو مشخصه شناخته می‌شوند. اولی مشکلات عمده در سیستم بانکی نظیر هجوم برای بیرون کشیدن پول از بانک، زیان شدید شبکه بانکی و ورشکستگی بانک‌ها و دومی مداخلات دولت در مواجهه با زیان شبکه بانکی. در حالت عادی که در اصطلاح «بحران جریان نقد» یا «هجوم بانکی» می‌نامند، سپرده‌گذاران متعددی برای دریافت سپرده به بانک مراجعه می‌کنند یا شرایطی پیش می‌آید که بانک از پرداخت تعهدات خود در برابر سپرده‌گذاران ناتوان است. در حالت دوم، «بحران ترازنامه‌ای» یا شکاف دارایی-بدهی مطرح است. بین ارزش بدهی‌ها و دارایی‌ها به‌گونه‌ای که مابه‌التفاوت بدهی بانک از دارایی آن بیش از ارزش سرمایه بانک باشد.  کاهش درآمدزایی ناشی از مطالبات غیرجاری، بدهی‌های بازپرداخت‌نشده دولت و سرمایه‌گذاری‌های نقدنشونده بانک‌ها رویدادهایی بود که جریان نقدی بانک‌ها را دچار اختلال کرد. رشد مستمر نقدینگی و نظارت ناکافی بانک مرکزی سبب شده نظام بانکی بتواند بدون کاهش در نرخ سودآوری، انباشت دارایی‌های موهومی در ترازنامه را تحمل کند.  با این ‌حال، تحریم‌های بین‌المللی و رکود معضل دارایی موهومی و جریان نقد بانک‌ها را تشدید کرد و بر وابستگی بانک‌ها به منابع بدهی-سپرده، بازار بین‌بانکی و استقراض از بانک مرکزی افزود.

رقابت برای جذب منابع بدهی جدید، جنگ قیمتی را بر بازار وجوه وام‌دادنی فعال کرده و هزینه تامین مالی بانک‌ها را افزایش داده است. این موضوع تحقق بحران بانکی و فاصله نظام بانکی ایران با آن را کاهش داده است. کاهش جریان نقد و سودآوری به‌گونه‌ای بوده که بانک‌ها مجبور شدند برای پرداخت هزینه‌های سود سپرده‌های قبلی خود با افزایش نرخ به جذب سپرده از دیگر بانک‌ها، مردم یا بانک مرکزی بپردازند، در این وضعیت هزینه‌های غیرارادی بانک‌ها بالا رفت و سودآوری آنها به‌شدت کاهش یافت. یکی از حقایق مشاهده‌شده درخصوص بحران‌های بانکی به معنای شرایطی که ارزش بدهی‌های سیستم بانکی به‌طور معناداری بیش از ارزش دارایی‌هاست، مخفی ماندن شکاف دارایی-بدهی بانک‌ها و توان سیستم بانکی برای پنهان ساختن آن با هدف اجتناب از شناسایی زیان و افشاشدن ورشکستگی است. برتری اطلاعاتی و اجرایی مدیران بانکی نسبت به مقام ناظر و احتمال اهمال و کوتاهی از سوی این مقام ناشی از ضعف دستگاه حکمرانی پولی یا وجود برخی روابط ناسالم، بانک‌ها را قادر می‌سازد تا از طریق بیش‌ارزش‌گذاری دارایی‌های خود، شکاف موجود میان دارایی و بدهی را مخفی سازند. این پدیده که به «دارایی موهومی» موسوم است، به بحران‌های بانکی خاصیتی پنهان و ظاهراً ناملموس می‌دهد و از طریق تضعیف دائمی بخش متغیرهای کلان، اقتصاد را متاثر می‌کند.  به ‌دلیل ضعف سایر نهادهای مالی در کشور، نظام بانکی به عنوان یکی از نهادهای اصلی در اقتصاد ایران دارای اهمیت و جایگاه ویژه‌ای است و حدود 90 درصد از تامین مالی بنگاه‌های اقتصادی کشور توسط نظام بانکی تامین می‌شود؛ ازاین‌رو چالش‌های آن آثار فراوانی بر اقتصاد دارد، به‌خصوص اگر بحران ناترازی باشد اهمیت آن را دوچندان می‌کند. این گزارش بنا دارد ضمن تبیین بحران در نظام بانکی کشور و ابعاد آن، با برآورد حدودی دارایی‌های موهومی نظام بانکی کشور و تخمین ناترازی نظام بانکی؛ آثار آن بر روی متغیرهای کلان اقتصاد ایران را بررسی کند.