از «مأموریت گمشده» تا «عبور از آتش»
این نویسنده که متولد سال ۱۳۴۰ در شهر گز است، وقتی ۱۸ سال به جبهههای نبرد حق علیه باطل اعزام شد و در عملیاتهای مختلفی مانند بیتالمقدس، رمضان، مسلم بن عقیل، و محرم حضور داشت و به گفتۀ خودش سالها بعد با و بعد برگزاری کنگره شهدا در سالهای ۱۳۷۲ تا ۷۴، فعالیت در حوزۀ ادبیات دفاع مقدس را آغاز کرد.
محمدی که کارشناسارشد ادبیات فارسی است، تاکنون زندگینامۀ بیش از ۲۰۰۰ شهید را بهصورتهای مختلف و در سطح محلی، استانی و ملی به چاپ رسانده که البته تعدادی از آثار وی که نامشان در ابتدای این گزارش اشاره شد، شاخصترین آثار مکتوب او با محوریت دفاع مقدس است.
کتاب «معبر گمشده» گفتگوهایی با رزمندگان تخریبچی اصفهان است و به بیان یکی از خاطراتی پرداخته که در والفجر یک اتفاق میافتد و شب عملیات، معبر گم میشود. «دویرج» روایتی از چرایی و چگونگی عملیات محرم، شرح عملیات، بازتاب جهانی و معرفی فرماندهان و شهدای این عملیات و همچنین خاطراتی از رزمندگان حاضر در آن است.
«زندگی در سایه» شرح ماجراها و گوشهای از هشتسال اسارت به زبان آزادۀ سرافراز حاج رضا مرادوند است. «روایت آخر» روایتی بر زندگی شهید حسن قربانی، اولین فرمانده گردان غواص حضرت یونس(ع) و کتاب «مأموریت آخر» نیز دربارۀ شهید علی کمالی (کمال)، معاون اداره کل اطلاعات استان اصفهان و فرمانده قرارگاه تاکتیکی اطلاعات در شمال غرب است.
کتاب «شکوفههای سرخ» یادنامهای برای شهدای گز و برخوار و «پروانهها در آتش» نیز دربارۀ شهدای پالایشگاه اصفهان، «موجهای ناآرام» یادنامۀ شهدای بازنشستۀ سپاه استان اصفهان است و «عبور از آتش» نیز کارنامه عملیاتی واحد تخریب لشکر امام حسین(ع) است. همچنین کتاب «اعلام جغرافیایی دفاع مقدس» فرهنگنامهای است که در آن اصطلاحات دوران دفاع مقدس برشمرده و تعریف شدهاند.
محمدی جزی به ایسنا میگوید: میگوید: اینکه بتوانیم نام شهید را در قالب مکتوبات حفظ کنیم و برای آیندگان بر جای بگذاریم موضوعی است که باید همیشه مورد توجه قرار داد و همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند «شهدا ستارگان راه هستند، باید آیندگان بدانند که این ستارگان چگونه زندگی کردند.» ضمن اینکه در نگارش آثاری که با محوریت زندگینامۀ شهدا نوشته میشود باید به این نکته توجه کرد که آنها با چه دیدگاه، منش و روش زندگی، راه شهادت را انتخاب کردهاند.
محمدی اضافه میکند: امام حسین(ع) فرمودهاند: «اِنَّ الحیاه و عقیدة الجهاد» و به این معناست که زندگی، داستنِ عقیده و تلاش در راه رسیدن به آن است. این موضوع نشان میدهد که باید ضمن حفظ راه و هدف شهدا آن را ادامه داده و دربرابر اعتقادات خود پایبند باشیم، برای ترویج و توسعۀ اعتقاداتی که در مسیر انسانسازی تلاش کنیم و قدرمسلم، اسلام و قرآن و مذهب تشیع نیز چیزی جز رشد و تعالی انسان نیست.