معلولان؛ حاضران غایب در طراحی ساختمان
ناصر زجاجی - عضو هیات موسس انجمن صنعت ساختمان
آمارها نشان میدهد که چیزی در حدود ۳۰ درصد از جمعیت ۱.۸ میلیون نفری معلولان در ایران را افراد کم توان جسمی و حرکتی در بر میگیرند، این در حالیست که اگر درکی شهودی از وضعیت اطراف خود داشته باشیم، بیشترین تعداد معلولیتی که در سطح جامعه شهروندان با آن روبرو میشویم، همین معلولان حرکتی و دارای محدودیت های جسمی، هستند چنین امری به آن معناست که بخش اعظمی از معلولان به دلیل داشتن مشکلات ذهنی از مناسبات اجتماعی حذف شدهاند و شرایط لازم برای داشتن یک زندگی متناسب با نیازهای ویژه از آنها سلب شده است. با این حال بعد عمیقتر مسئله این است که به جز معلولان ذهنی و افراد کم توان، نظیر اشخاص دارای بیماری اوتیسم، جمعیت بسیار بیشتری از افراد جامعه که خانوادههای این عزیزان هستند با مسائل یاد شده دست به گریبانند. بنابراین شاید بتوان در یک حساب سرانگشتی گفت که جمعیتی قریب به ۵ میلیون نفر از مردم ایران یا حتی بیش از آن به نحوی با کم توانیهای ذهنی، جسمی و حرکتی و آسیبهای ناشی از آن مواجه شده اند. در این شرایط نگاهی به ضعیت مهندسی ساختمانها و اماکن عمومی حکایت از این امر دارد که دست کم در بعد رفع یا کاهش محدودیتهای این بخش از جامعه تلاش چندانی صورت نگرفته است. همچنان بسیاری از ساختمانهای عمومی و حتی مسکونی در ایران برای افرادی که از ویلچر استفاده میکنند مناسب سازی نشده و بسیاری از خدمات عمومی با نیازهای این بخش از افراد جامعه در مقایسه با استانداردهای جهانی به هیچ وجه مطابق نیست.
برای مثال در سرویسهای بهداشتی در مکانهای عمومی و حتی محیط مسکونی شرایط برای انجام استحمام و نیازهای مربوطه وجود ندارد. در بسیاری از موارد حتی دستگیره درها نیز که هزینه چندانی را به سازنده تحمیل نمیکنند و یا مسائلی نظیر عرض راهروها یا مسائلی از این دست در ساختمانهای قدیمی بهسازی نشده است. حتی راه پلهها نیز در بسیاری از موارد قابلیت نصب بالابر برای افراد کم توان را ندارند، کم بودن عرض درها و یا نامناسب بودن دسترسی به پنجره ها نیز از جمله مسائل دیگری است که فقدان آنها به معنای عدم امکان داشتن یک زندگی عادی است و در بلند مدت میتواند افسردگی و آسیبهای روحی ناشی از دور افتادن از جامعه و یا تبدیل شدن به شهروند درجه دو در فضای شهری یا حتی مسکونی را به دنبال داشته باشد.
این در حالی است که مسئله برای افراد دارای معلولیت ذهنی از این نیز فراتر رفته و مشکلات عدیدهای را به آنها تحمیل کرده است.
از این رو به نظر میرسد که سازندگان ساختمانها به خصوص ساختمانهای مسکونی میتوانند سهم مهمی در افزایش کیفیت زندگی افراد یاد شده داشته باشند. در این مقوله باید به دو نکته توجه کنیم اینکه معلولان جسمی حرکتی برای رفع نیازهای خود ابزارها و تسهیلات شناخته شدهتری دارند که از آن جمله میتوان به ایجاد رمپ جهت عبور و مرور با صندلی چرخدار و یا تدابیر لازم برای هماهنگ شدن محیط با نیازهای افراد نابینا اشاره کرد. نکته مهم این است که در این شرایط معماری ساختمان نقش مهمی در رفع معضلات پیش روی بخش قابل توجهی از بیماران و معلولان کم توان ذهنی ایفا میکنند. مسائلی نظیر توجه به طراحی داخلی در انتخاب سایز پنجرهها، نور محیط و نحوه جلوگیری از ورود و خروج صدا میتواند گام مهمی در راستای بهبود زندگی فردی و اجتماعی این عزیزان و خانوادههای آنها ایفا کند. مسائلی از این دست در حال حاضر چندان در ایران مورد توجه قرار نمیگیرد، این در حالی است که اگر توجه به نیازهای ویژه افراد کم توان چه ذهنی چه حرکتی در شمار مسئولیتهای اجتماعی شرکتهای سازنده و یا سازندگان فردی قرار بگیرد، میتوانیم از این رهگذر شاهد بهبود قابل توجه سطح زندگی اقشار یاد شده و همزیستی مناسب آنها در بطن زندگی اجتماعی و فرهنگی ملت ایران باشیم.
در این میان اما یک نکته مهم وجود دارد و آن اصلاح ذهنیتهای غلط در خصوص طراحی منازل و حتی محیطهای اداری و تجاری است. این مسئله به خصوص در مورد ایجاد فضاهای مسکونی جدید و حتی اصلاح و بازطراحی خانه های پیشتر ساخته شده، بسیار حائز اهمیت است. در حال حاضر فعالیتهایی نظیر نحوه مدیریت نور و صدا در کنار به حداقل رساندن آلودگیهای دیگر از جمله مواردی است که در معماری امروزی مد نظر قرار میگیرد. حتی در خارج از کشور برای مثال آمریکا استانداردهایی ذیل قانون The Americans with Disabilities Act برای تعبیه و طراحی مکان های عمومی دارد که اگرچه طراحی داخلی منازل را در بر نمی گیرد اما روح این نگاه و جایگاه معلولین را می توان در اصول معماری داخلی در دانشگاه های روز دنیا یافت. حتی این نگاه که نمیشود در طراحی خانه های لوکس یا معمولی لحاظ کرد یک دیدگاه قدیمی است. در بسیاری از موارد صرفاً ایجاد فضای مناسبی که بتوان در صورت نیاز تجهیزات لازم را در آن نصب کرد میتواند کافی باشد. علاوه بر آنکه در محیطهای شهری در دست احداث نیز نظیر پروژه هایی مانند مسکن مهر در ایران باید این امکان دیده میشد که اهمیت و موقعیت معلولین ارتقا یابد و فضاهای عمومی رفاهی و خدماتی هر چند کوچک متناسب با نیاز آنها فراهم شود. در پایان توجه به این نکته ضروری است که با توجه به تعداد بالای افراد درگیر با معلولیت و تعداد بالای خانواده های آنها بهبود کیفیت زندگی این بخش از جامعه ضمن آنکه می تواند منجر به دست یابی به خیر جمعی و رشد اخلاقی جامعه در مواجهه با ناتوانی های ذهنی و حرکتی شود، می تواند گامی مهم در جهت افزایش سلامت روانی کل جامعه و داشتن اجتماعیای همسو با استانداردهای روز دنیا به شمار آید.