ستون چپ copy

در کتاب سیستم سازی در کسب‌وکار ویژه بازار ایران، در فصل اول بخشی از این را توضیح داده‌ام که شخصیت کسب‌وکار از سایه صاحب کسب‌وکار نشات گرفته‌شده است . نوید حیدری مشاور مدیریت استراتژیک می‌گوید متاسفانه با بزرگ شدن کسب‌وکارها،ذهنیت افراد تصمیم‌ساز و تصمیم گیر در آن کسب‌وکار هم‌زمان با  خود کسب‌وکارها  رشد نکرده  و این سبب معضلات بزرگی ازجمله فرسودگی در کسب‌وکار ،عدم پویایی ،عدم ایجاد خلق ارزش و بر هم زدن سبک مدیریتی یا مالکیتی در کسب‌وکارها شده است .

 دکتر نوید حیدری مشاور مدیریت استراتژیک در ادامه می‌گوید ما این مشکل را در کسب‌وکارهای بسیار بزرگ که مالک چندین کسب‌وکار(هلدینگ) نیز می‌باشند  به جد شاهد هستیم و این سبب درهم ریختگی،پیچیدگی و ابهامات کلیدی و استراتژیک در بین سبد کسب‌وکارهای آن مالک یا سرمایه‌گذار شده است .

یکی از راه های که در ابتدا برای مالکان چند کسب‌وکاره برای اولویت در سبد سرمایه‌گذاری‌های خود(استراتژی سبد یا پورتفلیو) که  با توجه به سردرگمی و عدم داشتن مهارت ذهنی برای مدیریت سبد در نظر می‌گیریم این است که آن‌ها باید ۴ منظر را طی کنند تا بتوانند در ابتدا سبد کسب‌وکارهای خود را از بین چند کسب‌وکار انتخاب کنند:

۱.فرسودگی شغلی : فرد باید در ابتدا بفهمد که کدام‌یک از کسب‌وکارهایی که دارد یا می‌خواهد وارد شود سبب ایجاد فرسودگی شغلی یا بالا بردن این عامل  برای او می‌شود. منظور از فرسودگی شغلی یعنی کاهش قدرت سازگاری فرد،ایجاد خودپنداری یا نگرش منفی ،احساس بدبینانگی،پایین بودن سطح انرژی در آن فعالیت ، داشتن حس و باور عدم موفقیت و همچنین پیچیدگی بین شغلی می‌شود .

این عوامل می‌تواند  نشانه‌های از  فرسودگی شغلی باشد . درجه فرسودگی شغلی در کسب‌وکارها یکی از شاخص‌های حوزه فردی سرمایه‌گذار است ،زیرا این عامل سبب تعادل روانی فرد میان حوزه کسب‌وکار با زندگی فردی و خانوادگی  او می‌شود.

شاید این عامل را در خیلی از مکاتب علمی برای  انتخاب سبد کسب‌وکارها در نظر نگیرند ولی این عامل را شخصا در زندگی  بسیاری از مالکین شرکت‌های چند کسب‌وکاره از نزدیک شاهد بوده‌ام و آن را یک  عامل استراتژیک میدانم .

۲.خلق ارزش‌افزوده : فرد باید در نظر داشته باشد به‌عنوان سرمایه‌گذار حقیقی یا حقوقی در کسب‌وکارهای دیگر ،چگونه با حضور خود سبب ایجاد کم شدن ریسک ارزش کاهی در آن کسب‌وکار و  یا ایجاد پتانسیل ارزش‌افزوده بین کسب‌وکارها با یکدیگر می‌شود . اگر هم افزایی (سینرژی) بین کسب‌وکارهای خواهر (کسب‌وکارهای دیگر) ایجاد نمی‌کند و یا ریسک ارزش کاهی را در کسب‌وکار بالا می‌برد ،آن کسب‌وکار را باید ترک ( عدم ورود)  یا چرخش  استراتژی را در اولویت قرار بدهد .

۳.جذابیت : اگر کسب‌وکاری دارای مزیت رقابتی نباشد یعنی آن کسب‌وکار دارای سوددهی بالاتر از میانگین صنعت یا میانگین رقبا نباشد  دارای مزیت سرمایه‌گذاری برای انتخاب  هم می‌تواند قرار نگیرد .

از دیگر نشانه‌های جذابیت  که می‌توان بررسی کرد اندازه بازار ،رشد بازار ،گردش وجوه نقد ،عوامل رقابتی و ...  هست که میزان سطح جذابیت را برای انتخاب کسب‌وکار بالا می‌برد .

۴.تحمل ریسک : فرد سرمایه‌گذار حتما باید تحمل ریسک خود را در سبدی از کسب‌وکارها به‌صورت کلی و هر کسب‌وکاری به‌صورت انفرادی  محاسبه نماید.

تحمل ریسک در بخش‌های:

ریسک مالی

ریسک انطباقی

ریسک زمانی

ریسک عملیاتی

ریسک شهرت

از مهم‌ترین ریسک‌ها برای انتخاب کسب‌وکار از میان سبد کسب‌وکارها هست .

حیدری می‌گوید معمولا ما با این ۴ گام ،ذهنیت اولیه صاحب کسب‌وکار را نسبت به انتخاب کسب‌وکار از میان سبدی از کسب‌وکارها آگاه‌تر و روشن‌تر می‌کنیم.

عوامل دیگری نیز جهت بررسی وجود دارد که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به سبک سرپرستی اشاره کرد .سبک سرپرستی که شاید یکی از خروجی‌های آن فرسودگی شغلی برای مالکین شود از مهم‌ترین استراتژی‌های حوزه چند کسب‌وکاره هست .

امیدوارم که شاهد ایجاد و سرمایه‌گذاری شرکت‌های چند کسب‌وکاره یا به‌اصطلاح گروه ،هلدینگ در ایران باشیم.

ایجاد کسب‌وکارهای منطبق بافرهنگ هلدینگ می‌تواند نمادی از  ستون‌های رشد در یک جامعه کسب‌وکار قرار بگیرد .