جنگ صدام؛ چشمانداز نظامی جنگ ایران و عراق
در ایران با عنوان بازگویی خاطرات جنگ، کتابها، مقالهها و مطالب زیادی تا کنون منتشر شده است؛ اما در عراق به دلیل دیکتاتوری دوران صدام و نیز حوادث پس از اشغال این کشور فرصت مناسبی برای مقامهای سیاسی آن دوران برای ذکر خاطرات و دیدگاهها به وجود نیامده است.
گذشت زمان نشان داد که یکی از مهمترین نتایج جنگ عراق با ایران روشن شدن ماهیت جنگ طلبی صدام حسین به ویژه پس از حمله عراق به کویت در مرداد ماه ۱۳۶۹ است. به هر حال سوالات فراوانی در مورد این مقطع مهم تاریخی وجود دارد که همچنان به مطالعه، پژوهش و بررسیهای بیشتر نیاز دارد.
کتاب «جنگ صدام؛ چشمانداز نظامی جنگ ایران و عراق» نویسندگان این کتاب شامل کوین وودز، ویلیامسون مورای و توماس هولادی هستند که ترجمه این اثر توسط داود علمائی انجام شده است و در نشر مرز و بوم که وابسته به مرکز و اسناد دفاع مقدس سپاه است به چاپ رسیده است. این اثر به چشمانداز نظامی جنگ ایران و عراق و با روایتگری سرلشکر رعد مجید حمدانی یکی از فرماندهان اسبق سپاه گارد ریاست جمهوری عراق اشاره دارد.
روایت حمدانی از شخصیت دیکتاتور عراق در آخرین دوره زندگی صدام که در انزوا گذشت هم جالب است: «او بیشتر وقت خود را در انزوا صرف نوشتن شعر، داستان و رمان میکرد. او دو داستان بلند نوشت که در آن بخشهایی از زندگی خود را شرح داده بود.» درباره جلسات او با شاعران و هنرمندان نیز سخن میگوید و اینکه: «او در اواخر دوره حکومت خود واقعبینی خود را از دست داده بود و در دنیای فانتزی خود زندگی میکرد که مدعی بود خداوند با اوست و شکستناپذیر است… از دست رفتن کشور، ملت، ارتش و حزب بعث و شکست خودش نتیجه شخصیت خود اوست. مطالبات او بسیار غیرواقعی و اهدافش سرسختانه بود و سپس تلاش میکرد که به موضوعات جنبهی معنوی بدهد.» (جنگ صدام، ص ۱۰۰ تا ۱۰۳)
کتاب شامل دو بخش که در بخش ابتدایی آن به بررسی و تحلیل توسط نویسندگان این اثر پرداخته و در بخش دوم شامل گفت و گوهایی است که از شانزده بخش تشکیل شده و این مصاحبهها در موضوعات متفاوت از فرمانده اسبق عراق حمدانی گرفته شده است. بخش عمده این کتاب به مصاحبه نیز پرداخته است که با ماجرای «جنگ اعراب و اسراییل در سالهای ۱۹۷۳ و ۱۹۶۷ میلادی» و «انتقال قدرت عراق به حزب بعث» آغاز میشود و در ادامه با مباحثی چون «مقدمههای جنگ ایران و عراق»، «مراحل اولیه جنگ و آرزوهای صدام»، «واکنش صدام به شکستها و اعدام افراد»، «نفوذ معنوی امامخمینی (ره)»، «تاکتیکهای نفوذ ایران به عراق»، «واکنش ایران نسبت به سلاحهای کشتار جمعی»، «تلفات لشکر ۶ زرهی عراق در فوریه ۱۹۸۴» و «نقش مذهب در جنگ ایران و عراق» ادامه پیدا میکند.
این کتاب بیشتر حالت پژوهشی به خود گرفته است و کمک میکند تا فرد خواننده جنگ را از منظر طرف دیگر جنگ یعنی کشور عراق مورد مطالعه قرار دهد. در کشور ما همیشه از جنگ تحمیلی که بین عراق و ایران رخ داده است خاطرات، دستنوشتهها و مطالبی این چنینی بسیار یافت میشود اما در کشور عراق به دلیل شخصیت دیکتاتوری صدام این خاطرات و یادداشتها به تعداد انگشتشماری نیز وجود دارد.
یکی از این خاطرات آثار پیش رو است که حمدانی در این مصاحبه چالشی، برخی از مسایل مربوط به عملیاتهای ارتش عراق و عملیاتهای ایران در جنگ ۸ ساله را تجزیه و تحلیل کرده و نقاط قوت و ضعف دو طرف را مورد بررسی قرار داده است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«وودز: آیا اطلاعات عراق توانسته بود درباره فعالیتها و آمادگی مهندسی و تقویت گروههای پل ساز ایران اخباری جمع آوری کند؟
حمدانی: در حقیقت ما غافلگیر شدیم و به دلیل نداشتن اطلاعات با مشکلات زیادی مواجه بودیم. مسئله دیگر این است که ما انتظار نداشتیم ایرانیها با هر ارتش دیگری بتواند بیشتر از یک هفته در این مناطق مردابی دوام بیاورند؛ اما ایرانیها توانایی خود را برای زندگی با سختیهای طبیعت ثابت کردند و همه را واقعاً غافلگیر کردند.
ما به دلیل پوشش گیاهی و عوارض طبیعی حتی با استفاده از بالگرد و واحدهای هوایی نتوانستیم موفق شویم. ارزش اصلی پشتیبانی هوایی در هور را نیز از دست دادیم.
به علاوه، ردگیری حرکت دشمن برای رادارهای زمینی نیز مشکل بود، چون وقتی باد میوزید و گیاهان تکان میخوردند صداهایی تولید میشد و صفحه رادارها دچار اختلال میشد. به همین دلیل ما میتوانستیم فقط صدای موتور، مثل موتور قایقهای بزرگ را کشف کنیم؛ نه صدای افراد دشمن را.
وودز: به نظر میرسد چند چیز در اینجا اتفاق افتاده باشد. یکی اینکه فرماندهان عراقی قدرت تاکتیکی ایران را کم برآورد میکردند و اینکه ایرانیها در استفاده از عوارض پیچیده طبیعی پیشرفت کرده بودند و توانمندیهای عراق را به حداقل میرساندند. خوب، این چیزی که شما درباره عملیات ایرانیها در هور میگویید با چیزی که مثلاً درباره راه افتادن چند نفر از حسینیهای در اصفهان به سمت کربلا، متفاوت است.
حمدانی: کاملاً درست است؛ بله این عملیات، عملیاتی منسجم و منظم و طراحی شده بود. حقیقت این است که ایرانیها سطح بالایی از تخصص و کاردانی و ظرفیتهای مختلفی در حوزه مهندسی را حتی با وجود تلفات سنگین نیروهای خود نشان دادند….
این کتاب در قالب ۲۶۹ صفحه همراه با پی نوشت در آخر کتاب به چاپ رسیده است. این کتاب در سال ۱۴۰۰ به چاپ سوم خود دست پیدا کرده است.
در حال حاضر این کتاب علاوه بر نسخه چاپی در پلتفرمهای کتابهای صوتی نیز در دسترس عموم قرار دارد.