نویسندگان حمله عراق به ایران را چگونه روایت کردهاند؟
شش رمان متفاوت درباره جنگ
زمین سوخته
شاید مهمترین رمانی که درباره جنگ ایران و عراق نوشته شده «زمین سوخته» یادگار درخشان احمد محمود باشد. نویسندهای که در سالهای حیاتش قدرش را ندانستند؛ اما حالا زمان اصالت کارهایش را به تصویر میکشد. این اثر که یکی از پرفروشترین آثار حوزه دفاع مقدس در دهه ۶۰ تا دهه ۷۰ به شمار میآید، داستانی درباره سه ماه نخست تجاوز رژیم بعث به خاک ایران و مقاومت جانانه مردم را روایت میکند. این رمان حاصل تجربه زیسته احمد محمود از دوران جنگ است و او درباره چگونگی شکلگیری اثر گفته است: «وقتی خبر کشته شدن برادرم را در جنگ شنیدم، از تهران راه افتادم رفتم جنوب. رفتم سوسنگرد، رفتم هویزه. تمام این مناطق را رفتم. تقریبا نزدیک جبهه بودم. وقتی برگشتم، واقعا دلم تلنبار شده بود. دیدم چه مصیبتی را تحمل میکنم. اما مردم چه آراماند؛ چون تا تهران موشک نخورد، جنگ را حس نمیکنند. دلم میخواست لااقل مردم مناطق دیگر هم بفهمند که چه اتفاقی افتاده است. همین فکر وادارم کرد که «زمین سوخته» را بنویسم. «زمین سوخته» داستانی ساده و خطی دارد که با ظرافت به رشته تحریر درآمده است و با زاویه دید درونی و به شیوه راوی قهرمان پیش میرود.
فال خون
داود غفارزادگان، نویسنده سرشناس هم یکی از کسانی است که آثار زیادی درباره جنگ نوشته است. در میان کتابهای او اما رمان کمحجم «فال خون» جایگاه برجستهای دارد. هرچند این کتاب آنقدرها که شایستهاش بود، دیده نشد؛ ولی بیتردید یکی از متفاوتترین رمانها درباره جنگ است. داستان درباره یک روز از زندگی سربازی است که به همراه یک ستوان، مامور شدهاند تا برای دیدهبانی به کوهی برفی بروند. اما هر چه ستوان شاد و سرخوش است، او مغموم است. سرباز رمان«فال خون» در همه مسیر صعب و برفی که به قله کوه ختم میشود، مرگ رزمندگان دیگر را به خاطر میآورد و موشهایی خاکستری که در هورها جنازه آنها را میخوردهاند. آمدن یک ستوانیار از واحد اطلاعات لشکر میتواند روحی به آن ملال تیره بدهد؛ اما دقیقا برعکس میشود و ستوان و ستوانیار ابتدا درگیری لفظی پیدا میکنند و بعد با هم گلاویز میشوند. سرباز هم لحظهای که احساس میکند ستوان در زیر دستان ستوانیار در حال خفه شدن است، به سمت ستوانیار شلیک میکند و او را میکشد. حالا نگران است که نکند ستوان، او را لو بدهد. به همین خاطر، ستوان را هم میکشد.
سفر به گرای ۲۷۰ درجه
احمد دهقان یکی از مهمترین راویان جنگ است. تقریبا تمام کتابهایش درباره این رویداد است. سفر به گرای 270درجه اما رمانی است که بسیار مورد توجه قرار گرفته است. ویژگی مهم این کتاب، روایت مستندگونه نویسنده از مشاهدات خود در زمان جنگ است و دهقان تمام تلاش خود را کرده تا داستانی پرکشش را بر اساس این مشاهدات خلق کند این کتاب به سال ۱۳۷۵ منتشر شد. این کتاب توسط پال اسپراکمن، نایب رئیس مرکز مطالعات دانشگاهی خاورمیانه در دانشگاه راتگرز آمریکا به انگلیسی ترجمه شده و نخستین رمان ایرانی با موضوع جنگ است که در آمریکا منتشر میشود. داستان کتاب از زبان ناصر بیان میشود. ناصر، رزمنده جوانی است که بارها سابقه شرکت در جبهه داشته. در بین امتحانات مشق و درس را رها و به همراه دوستش علی راهی منطقه جنگی جنوب میشود. در آنجا ضمن دیدار مجدد با دوستان سابقش، از قریبالوقوع بودن عملیاتی مهم (کربلای ۵) اطلاع مییابد. در حین عملیات بسیاری از دوستانش شهید و مجروح میشوند، خود او نیز مجروح میشود و به پشت خط میآید. پس از مدت کوتاهی با دریافت تلگراف یکی از دوستانش خود را آماده بازگشت به منطقه میکند.
دیوار
نویسندگان نسل جدید اگرچه در دوران جنگ حضور نداشتهاند، اما برخی از آنها توانستهاند روایتهای متفاوت و عجیبی خلق کنند. علیرضا غلامی یکی از آن راویان است. «دیوار» ضدجنگ است و فضای بسیار متفاوتی دارد. سرگذشت راوی نوجوانی است که با لحنی سرد و خشک یک روز از زندگی خود را در یکی از روزهای جنگ عراق و ایران روایت میکند و بی خیالیاش و لحن روایتش گاهی با طنز گره میخورد و گاهی بهشدت تراژیک میشود. علیرضا غلامی در مصاحبهای درباره شکلگیری این رمان گفته است: خُب راستش همهچیز از یک عکس شروع شد. هفته جنگ بود و کنار خیابان انقلاب، جلوی نهضت سوادآموزی، نمایشگاه عکس گذاشته بودند. آن روز داشتم توی پیادهرو انقلاب پرسه میزدم که نزدیک چهارراه وصال یک پسری به من شربت تعارف کرد. من هم برداشتم و وقتی داشتم شربتم را میخوردم چشمم به عکسی افتاد. خب راستش چند دقیقه به آن عکس خیره شدم. وقتی شربتم تمام شد این سوال توی ذهنم به وجود آمد که اگر یکی از این بچهها جای یکی از آنها میبود که ایستادهاند و به جنازهها نگاه میکنند چه حسی میداشت و چطوری این صحنه را روایت میکرد.
عقرب روی پلههای راه آهن اندیمشک
رمانهایی که نگاهی متفاوت به جنگ داشته باشند، خیلی زیاد نیستند. حسین مرتضائیان آبکنار اما نویسندهای است که به این رویداد متفاوت نگاه کرده و از دریچه دیگری موضوع را واکاوی کرده است. رمان «عقرب روی پلههای راه آهن اندیمشک یا از این قطار خون میچکد قربان!» نوشته حسین مرتضائیان آبکنار نخستینبار در سال 1385 در نمایشگاه کتاب عرضه شد. آبکنار در مقدمه این کتاب آورده تمام صحنههای این رمان واقعی است و در گفتوگویی اشاره کرده که تمام صحنه های رمان واقعی هستند که از فیلتر ذهن او گذشته و بازسازی شده است. ماجرای شکست ارتش ایران در نبرد دوم فاو در سال ۱۳۶۷ و بمباران شیمیایی مواضع و سنگرهای نظامیان ایران توسط نیروهای نظامی عراق از دید سرباز وظیفهای به نام «مرتضی هدایتی» روایت میشود. این نبرد درنهایت به یکی از خونبارترین نبردهای جنگ هشتساله بدل شد و مقدمات پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را ایجاد کرد. حسین مرتضاییانآبکنار خود در جنگ بهعنوان سرباز وظیفه حضور داشته و از نزدیک شاهد این رویدادها بوده است. حسین آبکنار با این رمان ساختار کلیشهای و کلاسیکی را که از جنگ و دفاع مقدس توسط نویسندگان ایرانی خلق شده است، میشکند.
شطرنج با ماشین قیامت
حبیب احمدزاده، نویسنده آبادانی یکی از مهم ترین راویان جنگ است.«شطرنج با ماشین قیامت» مشهورترین رمان اوست که بسیار مورد توجه قرار گرفته است. حوادث این رمان در آبادان و مربوط به سه روز از محاصره این شهر توسط نیروهای عراقی است. در رمان سعی بر این شده که بهگونهای متفاوت و با نگاهی فلسفی به وقایع و رخدادهای جنگ پرداخته شود. قهرمان این رمان دیدهبان نوجوان ۱۷سالهای است که به ناچار به جای دوست مجروحش راننده ماشین حمل غذا میشود. او از این شغل ابا دارد و سعی دارد افراد کمتری از آن باخبر شوند. او مامور به انجام دیدهبانی برای عملیاتی میشود که طی آن قرار است رادار عراقی موسوم به «سامبلین» را گمراه کنند؛ راداری که آن را «ماشین قیامتساز» مینامند. در طی این روزها در حین ماموریتش در شغل جدید با افراد مختلفی آشنا میشود و این آشنایی تحولی بزرگ را در او ایجاد میکند. کتاب نگاه جدید و نوگرایانه به مقوله جنگ ایران و عراق دارد. کتاب توسط بابک نظری در چهار جلد کمیک استریپ شده و پال اسپراکمن، نایب رئیس مرکز مطالعات دانشگاهی خاورمیانه در دانشگاه راتگرز آمریکا این رمان را نیز به انگلیسی ترجمه کرده است.