مهدی محمدی copy

در جلسه‌ای که سقایی نژاد استیضاح شد، پایداری چنان شمشیر را از رو برای یار سابق خود بسته بود که اگر آنجا بودید فکر زاویه یا اختلاف پیدا کردن با این دسته را برای همیشه ازسرتان بیرون می‌کردید، انگار نه انگار که این بنده خدا تا چند روز پیش محبوب دل‌های اصول‌گرایان بود،  آن روز  رئیس شورای شهر دنبال جستن شباهتی هم سنگ با شقی ترین دشمن ایران( صدام حسین ) بود و اصلاح‌طلبان برای ایفای نقش شان، فداکارانه تلاش می‌کردند و با رقیب جگردارشان نرد دوستی می‌باختند.

اما چه شد؟ مدتی بود که شهردار قدر قدرت، در پی جلب نظر بخش نوگرا و طبقه متوسط اجتماع در محلات برخوردارتر شهر، از  رفتارهای مدیریتی رایج اصول‌گرایان فاصله گرفته و به‌نوعی در برابر قبض، بسط مشارکت دادن شهروندان طبقه متوسط را در برنامه خود داشت که نماد بیرونی‌اش با همان حرکات موزون از در پشتی وارد صحنه شد و کار سقایی نژاد را یکسره کرد درحالی‌که اکثر مدیران و اعضای شورای شهر، مدیران استانی و ... همگی هم‌طیف بودند، چرا این‌گونه شد؟  پیامی که از سوی دوست اصول‌گرایان  به طبقه متوسط مخابره شد،  در عالم سیاست معنی جدا سری می‌داد، همانطور که بالاخره یک روزی مدیرانِ مرحوم  آیه الله هاشمی رفسنجانی  خرجشان را از جناح راست سابق جدا کردند و کلا  یک‌چیز دیگری شدند، این احتمال هم داده می‌شد که سقایی نژاد و یارانش در مقیاسی کوچک‌تر، از دل اصول‌گرایان و همراهان پایداری، راه سومی را بیازمایند که البته همه این واقعیاتِ آمیخته به خیال، با انتخابات 1396 یکسره شد.

هنر ظریف موکب گردانی

غرض اما نقل تاریخ این است: چند سالی است که شهر در اختیار ترکیب اصول‌گرایان سنتی و جبهه پایداری و جریان نجبا و ... قرار دارد، در ایام عزاداری، شهر یکسره با هنر ظریف موکب گردانی یاران و دوستان مدیریت شهری، آمیخته می‌شود تا جایی که ایده به صدا درآمدن موبایل‌ها  در وقت اذان، دیگر چندان دور از در دسترس نیست، در پیاده راه چهارباغ به‌جز همان مبلمان شهری قبلی، جایی برای نشستن چهارباغ گردها نمی‌بینید و ون کافه‌ها به خاطره پیوسته‌اند، عزیزان از خاطرشان نرفته وقتی کنسرت علی‌رضا قربانی پس از به محاق رفتن بسیاری از فعالیت‌های هنری برای یکی دو سال، قرار بود در سیتی سنتر برگزار شود، دوستان همین جناح مذکور، چه‌ها که نکردند تا جایی که پای وزیر ارشاد وقت به قضیه کشیده شد و بفرموده از بالا، کنسرت با استقبال بالای اصفهانی‌ها برگزار شد.

پرده شاید آخر

حالا نمایشنامه‌نویس  در حال نوشتن پرده دیگری است، چند روز پیش عکسی در فضای مجازی، فراگیر ( وایرال یا ترند) شد، میدان جلفا در خیابان نظر  ناگهان تغییر شکل داد، سکوی وسطِ جلوخان جلفا تخریب و تعداد زیادی جعبه‌های چوبی بی‌ریخت با گل و گیاه جایشان را گرفت، در کناره میدان هم تخریب میسر نبود، پس تکیه‌گاه جوانان و جلفاگردها، با همان جعبه‌ها پر شد؛ یعنی دوست عزیز اینجا فقط می‌توانی رد شوی، ایستادن ممنوع و قس علی‌هذا.

اگر فکر می‌کنید قصه یک کج‌سلیقگی فلان مدیر باشد یا مشاوره‌های آن شبه باستان‌شناس همه‌چیزدان، باعث این تصمیم عجیب بوده، اشتباه می‌کنید، در اینجا همان نکته اول یادداشت را به خاطر بیاورید، سیاست‌مداران و تصمیم سازان هر جریانی، با کردار و رفتارشان، پیام می‌دهند، گاهی برای رقیب و روزی به عقبه پشت سرشان!

پرده شاید آخری که اصول‌گرایان و جبهه پایداری در دو فصل پیش از انتخابات بعدی شورای اسلامی شهر و روستا، روی صحنه برده‌اند، گویا درسی است که از قصد دوست عزیزشان در 1394 گرفته‌اند، به‌جای فرستادن پیام برای طبقه متوسط شهری، جوانان و نسل زِد یا حتی جوانان سابق دهه شصت و هفتادی، تصمیم گرفته‌اند، پیام واضحی به بدنه خودشان بفرستند، یعنی ما در جهت منویات و سلیقه فرهنگی شما حرکت می‌کنیم جا نمی‌زنیم و اگر در دوره بعدی در خانه بنشینید  و چشم به لیست حامیان دولت مستقر داشته باشید، دوباره شهرتان دست مدیران اصلاح‌طلب می‌افتد، آن‌ها طرفدار  سلیقه‌های دیگری هستند و باید شاهد هزار جور برنامه و رویداد جورواجور باشید که دیگر سلیقه‌تان را پوشش نمی‌دهد.

فارغ از نیت نویسنده این پرده از نمایش‌نامه مدیریت شهری، نباید از خاطر برد،جامعه شهری اصفهان موزاییکی و تشکیل‌شده از اجزای مختلف است که حذف هرکدام ناممکن به نظر می‌رسد، اگر روزی شهردار اسبق و همراهانش سعی در جلب نظر طبقه متوسط شهری داشتند، راهشان خطا نبود، آنچه خطای به قول حضرات راهبردی است، کوبیدن بر طبل تفرقه و تعمیق شکاف‌های اجتماعی، به نفع یک قشر و به زیان دیگری است، فربه کردن نوعی از فعالیت‌های فرهنگی و به محاق بردن دسته دیگر، لبخند زدن به سلیقه هم‌گروه‌ها و اخمی آمیخته به تفرعن در برابر دیگران! این‌ها جز هدر دادن ظرفیت‌های شهری و استعدادهای نخبگان برای هم‌افزایی در جهت توسعه پایدار، چیزی در پی ندارد. پس بهتر است به‌جای این پرده رسوا، در پی نوشتن نمایشنامه‌ای با حضور فراگیرتر اهالی اصفهان باشید.