دیگران و اقتصاد ایران

ایران و آن‌ها

طبق داده‌های سازمان جهانی مهاجرت  ۱.۱ درصد از کل مهاجران دنیا در ایران زندگی می‌کنند. بیشترین جمعیت این مهاجران را افغانستانی‌ها تشکیل می‌دهند که  طی چهار موج اصلی پس از انقلاب وارد ایران شده‌اند.

طبق آمار سرشماری  ۱۳۹۵ ،یک‌میلیون و۶۵۴هزار و۳۸۸تبعه غیر ایرانی به‌صورت مجاز در کشور ساکن بوده‌اند. از این تعداد یک‌میلیون و۵۸۳هزار و۹۷۹نفر، معادل۹۵درصد اتباع کشور افغانستان هستند که به ترتیب در تهران، خراسان رضوی و اصفهان، سکونت دارند. نکته جالب‌توجه این جمعیت، وضعیت هرم سنی آن‌ها و چگونگی ورودشان به بازار کار کشور است. از جمعیت بیش از۱.۵میلیونی افغانستانی‌ها که به‌صورت مجاز ساکن کشور بوده‌اند، بیش از۴۵درصد کمتر از۱۹سال، بیش از۵۲درصد بین۱۹تا۶۴سال و فقط ۲.۴درصد از آن‌ها بیش از۶۴سال سن دارند! بدین ترتیب بیش از۹۷درصد از افغانستانی‌های ساکن ایران، جمعیت مولدی هستند که وارد بازار کارشده و یا در آینده نزدیک شاغل می‌شوند. ضمن آنکه به  آموزش آن‌ها نیز باید توجه شود.  سن حضور آن‌ها در بازار کار از کودکی آغاز می‌شود و بنابراین تکدی گری، دست‌فروشی و جمع آوری بازیافت، از محتمل ترین شغل‌ها برای کودکان افغانستانی در ایران محسوب می‌شود.

این اعداد نشان می‌دهد ۹۷درصد اتباع خارجی در ایران یا مولد اقتصادی هستند و یا در آینده نه‌چندان دور وارد چرخه اقتصاد می‌شوند. همچنین تعداد بالای نوجوانان و کودکان که کمتر از ۱۹ سال سن دارند اهمیت دوچندان بحث آموزش به این افراد را گوشزد می‌کند. در سال ۱۳۹۵ میانگین بعد خانوارهای افغانی  ۵.۳۵ نفر بوده درحالی‌که همین آمار برای خانوارهای ایرانی۳.۸۶ نفر است.

جنجال اشتغال

بیشترین بیکاران را در ایران، فارغ‌التحصیلان دانشگاهی تشکیل می‌دهد به‌گونه‌ای که بیش از ۴۵درصد بیکاران ایرانی لیسانس دارند و بنابراین به سراغ هر شغلی نمی‌روند. طبق داده‌های مرکز آمار در سال۹۵ تعداد۱۳۲نفر معادل۰.۰۴درصد در نیروهای مسلح، ۰.۲۸درصد از مدیران، ۰.۲۹درصد از متخصصان، ۰.۶۹درصد از تکنسین‌ها و دستیاران، ۰.۷۴درصد از کارمندان دفتری و اداری، ۴.۴۷درصد از کارکنان خدماتی و فروشندگان. ۵.۸درصد از کارکنان ماهر جنگلداری و کشاورزی،۳۰.۱۸درصد از صنعتگران، ۳.۸۳درصد از متصدیان، مونتاژکاران و رانندگان و ۵۳.۶۹درصد از کارگران ساده در ایران از افغانستانی‌ها  هستند. بنابراین ۸۳درصد از آن‌ها در مشاغل سخت مشغول به کار هستند و جامعه بیکاران و فارغ‌التحصیلان لیسانس به دست از این مشاغل استقبال نمی‌کنند. مهاجران در مشاغلی کار می‌کنند که برای تکمیل چرخه اشتغال مشاغل بالادستی اهمیت داشته و غیرمستقیم به سود اقتصاد داخلی است.

 نرخ بیکاری کل، مردان و زنان برای اتباع افغانستانی به ترتیب ۶.۴۶ درصد،۶.۱۰درصد و ۱۰.۲۰درصد است. آن‌ها نرخ مشارکت اقتصادی بالایی دارند. نرخ مشارکت کل آن‌ها۴۰.۴۲درصد، مردان۶۹.۸۳درصد و زنان۶۱.۷درصد است.

بااین‌وجود  مهاجران افغانستانی کمتر از یک دهه قبل   ، ۱.۶۱درصد بازار کار ایران  را به خود اختصاص داده بودند.

۹۷درصد از نیروی کار افغانستانی در سال ۹۵  تحت پوشش بیمه قرار نگرفتند. به همین دلیل نیروی کار بومی در یک رقابت نابرابر با نیروی کار مهاجر مواجه شد تا کارفرما به‌کارگیری نیروی مهاجر را ترجیح دهد. درواقع مسوولان به کارفرما برای استفاده نکردن از نیروی کار ایرانی، یارانه پرداخته‌اند.

جای خالی تدبیر

حلقه مفقوده حضور اتباع خارجی در ایران، پیگیری وضعیت مهاجران نخبه آن‌هاست. ایران با توجه به اشتراکات فرهنگی با افغانستان می‌توانست از فرصت‌های جذب مهاجران نخبه استفاده کند ولی این فرصت از دست رفت. ایران باید روی فرصت‌های حضور مهاجران در ایران، پژوهش کند. کاری که تاکنون انجام‌نشده است. چنین روندی در کشورهای توسعه‌یافته انجام می‌شود. به‌عنوان‌مثال آمریکا بخش زیادی از درآمد خود را مدیون حوزه فناوری اطلاعات است. گردانندگان اصلی این حوزه، مهاجران نخبه هستند.