لی کوان یو، نخست‌وزیر فقید سنگاپور، هم الگوی جالبی است تا ایرانی‌ها انتخاب خود را به بهترین شکل ممکن انجام دهند و شایسته‌ترین فرد را به ریاست‌جمهوری برگزینند. لی کوان یو در سال ۱۹۵۹ به مسند ریاست‌جمهوری نشست و سنگاپور را از یک کشور توسعه‌نیافته و همواره در حال مبارزه، به یک قدرت اقتصادی جهانی تبدیل کرد. او سیاست‌های جسورانه‌ای را به اجرا درآورد که باعث جذب سرمایه‌گذاری خارجی، ترویج صنعتی‌سازی و ایجاد محیطی مناسب برای کسب‌وکار شد. دولت او، آموزش، توسعه زیرساخت‌ها و برنامه‌ریزی شهری را در اولویت قرار داد و پایه‌های موفقیت اقتصادی چشمگیر سنگاپور را پی‌ریزی کرد. انتخاب جوکو ویدودو به عنوان رئیس‌جمهور اندونزی هم سبب شد تغییرات قابل توجهی در مسیر توسعه این کشور ایجاد شود. دولت ویدودو که از سال ۲۰۱۴ مستقر شد، بر توسعه زیرساخت‌ها، اشتغال‌زایی و کاهش فقر تمرکز کرد. او پروژه‌های زیرساختی بلندپروازانه‌ای مانند ساخت جاده‌ها، بنادر و فرودگاه‌ها را برای بهبود ارتباطات و تحریک رشد اقتصادی پیش‌بینی کرد و به اجرا درآورد. همه این مثال‌ها و مثال‌های دیگری مانند انتخاب الن جانسون سیرلیف در لیبریا و ارنست بای کوروما در سیرالئون می‌تواند الگوی مناسبی برای ایرانی‌ها باشد تا بهترین فرد را به پاستور بفرستند و از او انتظار عمل‌گرایی، بهبود شرایط و پیشرفت همه‌جانبه داشته باشند.

رئیس‌جمهور خوب در الگوهای حکمرانی

انتخاب یک رئیس‌جمهور خوب در انتخابات ریاست‌جمهوری، تصمیمی حیاتی به شمار می‌رود که پیامدهای گسترده‌ای برای حکومت، اقتصاد و جامعه یک کشور در پی خواهد داشت. تئوری‌های حکمرانی، بینش‌های ارزشمندی را در مورد عواملی ارائه می‌دهند که هنگام انتخاب رئیس‌جمهوری که قادر به رهبری موثر یک دولت است، باید در نظر گرفته شوند. این تئوری‌ها، چهارچوب‌هایی را برای درک نحوه عملکرد سیستم‌های سیاسی و اینکه رهبران چگونه می‌توانند به طور موثر یک کشور را اداره کنند، فراهم می‌آورد. یکی از نظریه‌های برجسته حکمرانی، مفهوم «حکمرانی دموکراتیک» است که بر اهمیت اصول دموکراتیک مانند پاسخگویی، شفافیت، مشارکت و حاکمیت قانون در تضمین حکمرانی موثر تاکید می‌کند. در زمینه انتخابات ریاست‌جمهوری، انتخاب یک رئیس‌جمهور خوب شامل انتخاب نامزدی است که مظهر این ارزش‌های دموکراتیک باشد و در الگوی حکمرانی خود به حمایت واقعی از این اصول و ارزش‌ها بپردازد. صلاحیت و تجربه نامزد، یکی دیگر از عوامل کلیدی است که باید آن را در انتخاب یک رئیس‌جمهور خوب دخیل دانست. یک رئیس‌جمهور خوب باید دانش، مهارت و تخصص لازم برای پیشبرد موثر یک کشور را داشته باشد. درک قوی از مسائل داخلی و بین‌المللی، قضاوت صحیح، مهارت‌های ارتباطی موثر و توانایی تصمیم‌گیری در شرایط سخت و زیر فشار، از جمله مواردی است که در این زمینه باید در نظر گرفت. احتمال بیشتری دارد که نامزدهایی با سابقه مدیریت ثابت‌شده‌ در دولت یا حوزه‌های تجاری یا بخش‌های دیگر، بتوانند دولت خود را به صورت عمل‌گرا تشکیل دهند و به نتایج مطلوبی دست یابند. علاوه بر صلاحیت‌ها و تجربه، شخصیت و صداقت نامزد یکی دیگر از عوامل مهمی است که باید در انتخاب یک رئیس‌جمهور خوب مورد توجه قرار داد. یک رئیس‌جمهور خوب باید صداقت، درستکاری، رفتار اخلاقی و تعهد به خدمت به منافع عمومی را بالاتر از منافع شخصی یا حزبی نشان دهد. کاندیداهایی که به شفافیت، پاسخگویی و امانتداری شهرت دارند، اعتماد و احترام رای‌دهندگان را به دست می‌آورند و با صداقت و اعتبار حکومت می‌کنند.

مولفه مهمی به نام حقوق بشر

توجه ویژه به حاکمیت قانون و همچنین ارزش قائل شدن برای حقوق بشر، از جمله عوامل مهمی است که توجه به آنها سبب می‌شود بهترین نامزد به عنوان رئیس‌جمهور روانه پاستور شود. یک رئیس‌جمهور خوب باید به نهادهای دموکراتیک احترام بگذارد و با حمایت از قانون اساسی و محافظت از آزادی‌های مدنی، حقوق و فرصت‌های برابر را برای همه شهروندان تضمین کند. نامزدهایی که تعهد قوی به ارزش‌ها و اصول دموکراتیک نشان می‌دهند، به احتمال زیاد به شیوه‌ای منصفانه، عادلانه و فراگیر حکومت می‌کنند. در کنار این موضوع، توجه به دیدگاه و ارزش‌های نامزد در هنگام برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ضروری است. یک رئیس‌جمهور خوب باید چشم‌انداز روشنی برای آینده کشور و مجموعه‌ای از ارزش‌ها داشته باشد که تصمیم‌گیری آنها را هدایت کند. نامزدهایی که چشم‌انداز قانع‌کننده‌ای برای پیشرفت، وحدت، توسعه اجتماعی و رفاه در نظر می‌گیرند و بر زبان می‌آورند، اعتماد به نفس را به مخاطبان خود القا می‌کنند و حمایت اقشار مختلف جامعه را پشت سر خود می‌بینند. برای رای‌دهندگان مهم است که ارزیابی کنند آیا دیدگاه یک نامزد، با ارزش‌ها و آرزوهای آنها برای کشور همسو است یا خیر؟ سبک مدیریت و توانایی ایجاد اجماع و همکاری از دیگر عواملی است که سبب انتخاب یک رئیس‌جمهور مطلوب می‌شود. یک رئیس‌جمهور خوب باید بتواند به طور موثر با ذی‌نفعان مختلف از جمله احزاب سیاسی، سازمان‌های دولتی، سازمان‌های جامعه مدنی و بخش خصوصی همکاری کند. نامزدهایی که مهارت‌های مدیریتی قوی، همدلی، دیپلماسی و توانایی پر کردن شکاف‌ها را از خود نشان می‌دهند، همکاری و وحدت در حکومت را تقویت می‌کنند و بنابراین می‌توانند گزینه‌های مطلوبی برای فعالیت به عنوان رئیس‌جمهور باشند. پیشنهادها و برنامه‌های اجرایی و همچنین توانایی برای الهام بخشیدن و بسیج رای‌دهندگان از دیگر عواملی است که سبب می‌شود انتخاب یک رئیس‌جمهور از حساسیت بیشتری برخوردار باشد.

اقتصاد، نقطه اصلی انتخاب

ترجیحات و مسائل اقتصادی و تجاری هم نقش تاثیرگذاری در انتخاب رئیس‌جمهور خوب دارد. سیاست‌ها و مدیریت اقتصادی یک رئیس‌جمهور، ثمرات گسترده‌ای برای رفاه، ایجاد شغل، توزیع درآمد و رفاه کلی اقتصادی کشور بر جای می‌گذارد. تئوری‌های حکمرانی مطلوب تاکید می‌کنند که هنگام انتخاب یک رئیس‌جمهور خوب، توجه به عوامل و شاخص‌های مختلف اقتصادی برای ارزیابی شایستگی یک نامزد برای هدایت یک کشور ضروری است. براساس این تئوری‌ها، یکی از حیاتی‌ترین جنبه‌هایی که در انتخاب یک رئیس‌جمهور خوب در حوزه اقتصادی باید در نظر گرفت، تخصص اقتصادی نامزد و درک اصول اقتصادی است. یک رئیس‌جمهور خوب باید درک قوی از تئوری، سیاست و فعالیت‌های اقتصادی و همچنین درک عمیقی از پویایی‌های اقتصادی داخلی و بین‌المللی داشته باشد. کاندیداهایی که در زمینه اقتصاد، امور مالی یا مدیریت بازرگانی پیشینه دارند، دانش و مهارت‌های لازم برای تصمیم‌گیری آگاهانه و اجرای سیاست‌های اقتصادی صحیح را نیز در اختیار دارند. علاوه بر این، هنگام ارزیابی نامزدهای ریاست‌جمهوری، ارزیابی چشم‌انداز اقتصادی و پیشنهادهای چشم‌اندازی آنها مهم است. یک رئیس‌جمهور خوب باید چشم‌انداز اقتصادی منسجم و واقع‌بینانه‌ای بیان کند که به چالش‌های کلیدی مانند بیکاری، تورم، نابرابری درآمد و رشد اقتصادی می‌پردازد. نامزدهایی که دارای برنامه‌های اقتصادی مطلوب و البته توسعه‌یافته‌ای هستند و براساس آنها، ایجاد شغل، توسعه پایدار، نوآوری و رفاه اجتماعی را در اولویت قرار می‌دهند، به توانایی خود برای هدایت اقتصاد در جهت مثبت اعتماد می‌کنند. در کنار این موضوعات، موضع نامزدها در مورد سیاست‌های مالی و پولی، درک روشن آنها از سیاست‌های پولی و تاثیر آن بر تورم، نرخ بهره و ثبات ارز، و ارزیابی نامزدهای ریاست‌جمهوری در عرصه اقتصادی، توجه به رویکرد آنها در روابط تجاری و اقتصادی بین‌الملل از جمله دیگر عواملی است که سبب می‌شود شایسته‌ترین فرد برای هدایت و رهبری دولت در کشور انتخاب شود.