بیبیسی فارسی و منافع انگلیس در ایران
رسانههای جمعی و فرایند ارتباطات تحولات گستردهای را در قرن بیست و یکم شاهد بوده و هژمونی سنتی رسانههای غربی بهویژه در خاورمیانه با چالشهای شدیدی مواجه شده است. امروزه مطالعات و پژوهشهایی که بهطورجدی رسانهها را بهویژه در سطح جهانی بررسی میکنند، باید موضوعاتی مثل نقش دولتها، پروپاگاندا و تبلیغات و شکلهای جدید دیپلماسی را در بروز تعارضات، در کانون توجه خود قرار دهند.
ارتباطات بینالمللی همواره با تبلیغات و اقدامات اقناعی برای شهروندان یک کشور و پروپاگاندا برای شهروندان دیگر کشورها همراه بوده است. کتاب «بیبیسی فارسی و منافع انگلیس در ایران» بر آن است یکی از حوزههای مهم روابط ایران و بریتانیا را متناظر با تحولات و تغییرات ماهیت دیپلماسی عمومی واکاوی کند و داستان بیش از ۷۰ سال فعالیت بخش فارسی بیبیسی و واکنشهای ایرانیان به آن را بازگو کند.
تمرکز اصلی این کتاب بر بخش فارسی سرویس جهانی بیبیسی است که در ابتدا شامل رادیو بود و سپس به خدمات اینترنت (وبسایت) و تلویزیون فارسی نیز گسترش یافت.
در این کتاب، چگونگی ایفای نقش و درگیر شدن بخش فارسی بیبیسی در پنج برهه تاریخی از روابط ایران و بریتانیا تجزیهوتحلیل شده است. این برههها عبارتاند: از خلع رضاشاه در سال ۱۹۱۴ [۱۳۲۰]، مذاکرات نفتی ایران و بریتانیا در سالهای ۵۳-۱۹۴۸ [۱۳۳۲-۱۳۲۶]، انقلاب اسلامی ایران در سال [۱۳۵۷]، پخش برنامه برای افغانستان طی سالهای ۲۰۱۲-۱۹۸۰ و نهایتاً دورۀ راهاندازی تلویزیون فارسی بیبیسی طی سالهای ۲۰۱۲-۲۰۰۹[۱۳۹۱- ۱۳۸۷]. این دورههای بحرانی، بهعمد انتخابشدهاند تا روابط و مناسبات بین دولت بریتانیا و بخش فارسی بیبیسی بررسی و مشخص شود چرا و چگونه پیشینۀ فشارهای اعمالشده دولت بریتانیا باعث میشود برنامههایی که در بخش فارسی بیبیسی برای مخاطبان ایرانی تهیه میشوند؛ بهجای آنکه بر موضوعات جذاب و رویههای مطلوب متمرکز باشند، به تأمین منافع خارجی بریتانیا منجر شوند.
همچنین واکنشهای نظامهای سیاسی ایرانی– چه پیش از انقلاب و چه پس از انقلاب- به بیبیسی و چگونگی مواجهه این بنگاه با آنها نیز بررسیشده است. بنابراین این کتاب تاریخچه کامل بخش فارسی بیبیسی نیست، بلکه تجزیهوتحلیل برهههای کلیدی و حساسی است که در آن پویاییهای قدرت بین رسانهها و دولتها دستخوش تغییر و تحول شده و روابط آنها را تحت تأثیر قرار داده است. در این کتاب همچنین برداشت ایرانیان – چه مقامهای رسمی دولتی و چه مخاطبان عام – از مناسبات بیبیسی و دولت بریتانیا درگذشته و حال بررسیشده است. همچنین تأکید شده است که مقامهای رسمی ایران هیچگاه باور نکردهاند که چنین بنگاه رسانهای مهمی، مستقل و خارج از نظارت دولت بریتانیا باشد. در این چهارچوب، بدیهی است اگر بیبیسی فارسی از بدو آغاز به کار خود همواره در روابط سیاسی بین ایران و بریتانیا دخیل بوده باشد. تاکنون پژوهشهای معدودی درباره سرویس جهانی بیبیسی بهویژه بخش فارسی آن انجامشده است. حجم زیادی از پژوهشهای مورداستفاده در این کتاب بهعنوان بخشی از پروژۀ تحقیقی به نام «Tuning in» است که درباره سرویس جهانی بیبیسی با حمایت انجمن پژوهشهای هنر و علوم انسانی انجامشده است.
برای تدوین این کتاب دو منبع اولیه مورداستفاده قرارگرفته است؛ نخست اسناد و آرشیو وزارت امور خارجۀ بریتانیا در مرکز آرشیو ملی که شامل گزارشهای نظامی و اطلاعاتی بوده است و منبع دوم آرشیو مکتوب بیبیسی. اسناد و مدارک وزارت امور خارجۀ بریتانیا که در این کتاب مورداستفاده قرار میگیرند، متعلق به مرکز اسناد ملی و منابع مربوط به بیبیسی متعلق به مرکز اسناد مکتوب بیبیسی است. مصاحبهها دومین منبع غنی اطلاعات دستاول برای تدوین این کتاب بوده است. هنگام مطالعه اسناد و مدارک آرشیوی لازم بود افراد مهم و تأثیرگذار شناسایی شوند و در مورد نقش آنها قضاوت عادلانهای صورت گیرد. منبع دیگر این کتاب، اطلاعات سمینار «بیبیسی و انقلاب ایران» است. این سمینار در مارس ۲۰۱۰ و از سوی مرکز مطالعات فیلم و رسانه مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن (SOAS) برگزارشده بود.
کتاب «بیبیسی فارسی و منافع انگلیس در ایران» در شش فصل و ۲۴۰ صفحه از سوی نشر لوگوس (اسفند ۱۴۰۲) منتشرشده است.
آنابل سربرنی و معصومه طرفه نویسندگان کتاب و محمدرضا رضایی بایندر و فاطمه عظیمیفرد مترجمان کتاب هستند.