اصفهان دوباره نصف جهان میشود؟
هرچند میتوان اصفهان را نجات داد اما این نجات نیازمند عزمی واحد و جدی است که تمامی شهر در مقابل آلایندهها بسیج شده و نسبت به آینده شهر خود را مسئول بدانند. عدم پذیرش واقعیت، مساوی با پذیرش سخت واقعیت در شرایط بحرانی است. بهخصوص برای شهری که با جمعیت فعلی و بحرانهای موجود خود، نیازمند رفتاری سریعتر و فنیتر است. فرار سرمایه به شمال کشور به جهت نگرانی از آینده آب و هوایی اصفهان نشان میدهد که روند بحران شهر آغازشده و این خروج سرمایه باعث بحران اجتماعی و اقتصادی در شهر نیز میشود و بهراحتی نمیتوان از کنار نتایج مختلف آن گذشت. این تصور که اصفهان بدون صنعت نمیتواند به حیات خود ادامه دهد شعاری نادرست است که حیات واقعی اصفهان را هدف گرفته است. در حالی که اصفهان تمیز میتواند مقصد مهمی برای گردشگری و کسب درامد پایدار برای شهر باشد. اصفهان میتوانست شهر دوچرخههای منظم شود. شهری که از تمام جهان برای استفاده از خدمات مختلف آن سفر کنند و درآمدی لحظهای و شیرین را نصیب این شهر کنند.
اما آنچه الان با آن مواجه هستیم، شهری سراسر دود، ترافیک، نگران، با چالش اجتماعی و اقتصادی است که صنایع چندان نتوانستند چالشهای اصلی آن را حل کنند؛ بلکه خود تبدیل به چالشهایی نسبی برای اصفهان شدهاند. بدون نگاه واقعی به اصفهان، این شهر تبدیل به خانههای خاکستری ترکخورده از آلودگی و فرونشست خواهد شد. فرونشستی که اثرات آن گاهگاه در گوشه و کنار شهر دیده میشود. تنها میتوان امیدوار بود که در سال آینده «دنیای اقتصاد» بتواند اخبار مثبتی که در حوزه محیطزیست شکلگرفته را پوشش دهد و از موفقیتها بهجای نگرانیها بنویسیم تا اصفهان دوباره تبدیل به شهری برگرفته از نصف جهان شود. اصفهانی که میتواند در رقابت با خواهرخواندههای خود، سرآمد جهان باشد و کشورهای منطقه از روش اداره آن الگو بگیرند.