مسیر دشوار توسعه پایدار
برای رسیدن به هدف، برنامهریزی لازم است و برای برنامهریزی باید بدانیم توشه و اندوختهمان چیست؟ و قصد داریم از کجا به کجا برسیم، پیشبینیهای بانک جهانی از نرخ رشد اقتصادی، اعضای شورای همکاری خلیجفارس در سال 2024 نشان میدهد عربستان سعودی با 4.1 درصد، امارات متحده عربی با 3.7 درصد، بحرین با 3.3 درصد، عمان با 2.7 درصد و کویت با 2.6 درصد به ترتیب در حال رشد هستند اما بر اساس دادههای ارایه شده به بانک جهانی جایگاه ایران در این ردهبندی بعد از امارات متحده عربی رقم 3.5 درصد را نشان میدهد البته با پیشبینی نرخ تورم 35.8 درصد!
سوای از اینکه چگونه و چه میزان از این پیشبینیها محقق خواهد شد نگاهی به لایحه بودجه سال 1403 نشان میدهد دولت با افزایش 49 درصدی درآمدهای مالیاتی و کاهش 16 درصدی درآمدهای حاصل از صادرات نفت بعید است به رشد 3.5 درصدی دست پیدا کند، این رشد زمانی محقق خواهد شد که بستههای حمایتی دولت از تولیدکنندگان قبل از تهیه و تنظیم لایحه بودجه تشریح شده باشد و تولیدکننده، بازرگان و فعال صنعت کشاورزی انگیزه و ساز کار برای سرمایهگذاری داشته باشد اما در بحرانیترین شرایط اقتصادی یعنی رکود تورمی مالیات ستانی در بودجه خودنمائی میکند و به قول وحید شقاقی اقتصاددان، با نگاه به 5 سال گذشته اقتصاد ایران ، تورمهای بسیار سنگین ، نشان از فقر جامعه است. تصمیم سازی که با جیب خالی تصمیمات خلقالساعه میگیرد، در وضعیت رکود شدید با تصمیم بر مالیات ستانی عملا دست در جیب تولیدکننده و مردم میکند، از الگوریتم برای اداره کردن و جلوگیری از ریزش شاخص بورس، مهمترین بازار مالی استفاده میکند، قیمت مرغ و تخممرغ و گوشت را دستوری تعیین میکند، پا روی استانداردها میگذارد و هر ساعت بخشنامهای جدید صادر میکند، خود را بالاترین مرجع تصمیمگیریهای اقتصادی، مالی و کلان میداند، شعارش معیشت مردم است اما در عمل به مهمترین فرمول اقتصاد تعادل بین عرضه و تقاضا پایبند نیست، یک روز مرزها را باز میکند تا مهاجران افغانستانی به سراسر شهرها روان شوند و با این کار کسبوکارها را دچار چالش میکند و یک روز دیگر همان مرز را میبندد و با ساختار عریض و طویل و پرهزینه، نیروی انتظامی را مشغول جمعآوری آنان از سطح شهرها و روستاها میکند و نمیداند با این اقدام هزاران میلیارد خسارت مالی، فرهنگی، اجتماعی بر پیکر نحیف اقتصاد کشور و شرکتهایی وارد میکند که اثرات آن را نمیتواند پیشبینی و جبران کند چطور میتواند چشمانداز یا مسیری برای توسعه پایدار ترسیم کند. برای ایجاد مسیر توسعه پایدار به بستر فنآوریهای دیجیتال و نوین نیاز است.ایجاد ارتباط دائم با اندیشمندان جهان و ایرانیان موثر خارج از کشور سرعت یادگیری و آموزش فنون توسعه پایدار را بالا خواهد برد و به بهبود عملکرد صنایع، اعتمادبهنفس بازرگانان و تشویق کشاورزان کمک میکند، از بعد فرهنگی میتوان توسعه پایدار را ارج نهادن به مقام شامخ معلم تعریف کرد، هم تعلیم است و هم تعلم، ایستگاه اول مدرسه است مکانی که مهمترین پایگاه آموزش کشور است. با نگاهی به رشد و توسعه کشورهای همسایه جایگاهمان را در اهمیت دادن به موضوع درمییابیم و اما راه چاره چیست؟ به نظر میرسد در شرایط کنونی ایران قبل از فکر کردن به مسیر توسعه به نوزائی نیازمندیم، نوزائی یا نوزایش اشاره به احیای فرهنگ و تمدن یک کشور بعد از دورهای معمولا طولانی از به حاشیه راندهشدگی آن دارد که تبعات آن بر ساختار جامعه و کشور تاثیرات عمیقی خواهد گذاشت برخی از تحلیلگران به این پدیده عنوان جنبش فرهنگی خودآگاه دادهاند که در پی احیای فرهنگ، اندیشه، سنت و باورهای ملی است. بازگشت یونانیان به منابع یونانی و احیاء و بالنده نمودن فرهنگ و اجتماع خود و بهتبع آن رشد اقتصادی از اواخر قرن سیزدهم میلادی که بانام رنسانس مشهور شد یکی از نمونههای برجسته نوزائی در جهان است. نیاز به بازگشت به اصل خویش همانند ققنوس موجب ظهور قدرتی نوین و اصیل خواهد شد که خود ترجمانی از توسعه است. تفکر توسعه پایدار میطلبد با جهان ارتباط برقرار کنیم.
رئیسجمهور چین شی جین پینگ، بزرگترین شریک تجاریمان اخیرا در جمع بزرگترین شرکتهای بزرگ فناوری و سرمایهگذاری جهان در کالیفرنیا گفته است: «چین هرگز علیه آمریکا شرطبندی نمیکند، هرگز در امور داخلی آن دخالت نمیکند، ما دنبال به چالش کشیدن آمریکا نیستیم، ما خوشحال میشویم یک آمریکای همیشه در حال رشد و شکوفایی را ببینیم» و این جملات بزرگترین مقام سیاسی یک کشور ریشه در فرهنگی دارد که با تفکر پایدار به توسعه و بالنگی کشور خود قبل از نابودی دیگران میاندیشد.