محرمانه‌های روابط ایران و سوریه

کتاب "محرمانه‌های روابط ایران و سوریه" روایتی است از عبدالحلیم خدام، وزیر خارجه و معاون رئیس‌جمهور سوریه که در حال حاضر به فرانسه پناهنده شده است. همچنین همراه این کتاب صورت‌جلسات منتشرنشده دیدارهای سران سیاسی و امنیتی ایران با روسای جمهور و مقامات سیاسی و امنیتی منطقه نیز قرارگرفته است. کتاب محرمانه‌های روابط ایران و سوریه نوشتهٔ عبدالحلیم خدام و ترجمهٔ وحید خضاب است و نشر شهید کاظمی آن را منتشر کرده است. این کتاب به همراه صورت‌جلسات منتشرنشده دیدارهای سران سیاسی و امنیتی ایران با روسای جمهور و مقامات سیاسی و امنیتی منطقه است.

درباره کتاب محرمانه‌های روابط ایران و سوریه

عبدالحلیم خدام سیاستمدار سنی مذهب سوری، از نوجوانی به حزب بعث سوریه پیوست و به‌مرور تبدیل به یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های این حزب شد. او در دوران حکومت حافظ اسد ابتدا به وزارت خارجه رسید و چهارده سال در این سمت خدمت کرد. سپس از سال ۱۹۸۴ به‌عنوان معاون رئیس‌جمهور تبدیل به مرد شماره دو نظام سوریه شد. ملقب به «ابو جمال» بود و او را به‌عنوان مرد شماره ۲ نظامی در سوریه می‌شناختند. بیش از ۳۵ سال در حکومت سوریه به ارائه خدمات مختلفی پرداخت و نام وی بیانگر اصلاحات در سوریه است.

خدام در کنار مسوولیت هایی که در وزارت خارجه و معاونت رییس جمهوری بر عهده داشت مسوول پرونده لبنان نیز بود. بدین معنا که سیاست‌های دمشق در لبنان را نیز پیش می‌برد. او تلاش می‌کرد با تسلط بر دولت چندپاره لبنان با همه طرف‌های درگیر در سیاست و جنگ ارتباط دوسویه برقرار کند. عبدالحلیم نقش بسزایی در پیمان طائف در ۱۹۸۹ میلادی داشت که به پایان جنگ داخلی در لبنان منجر شد. خدام مأمور میانجیگری میان طرف‌های درگیر در جنگ داخلی لبنان بود. خدام در این نقش موفق شد با تکیه‌بر روابط دوستانه‌اش، رهبران نیروهای عمده درگیر در جنگ داخلی لبنان، یعنی ولید جنبلاط (حزب پیشرو سوسیالیستی)، نبیه بری (جنبش امل)، و ایلی حبیقه (نیروهای لبنان) را قانع کند پیمان آتش‌بس امضا کنند؛ پیمانی که هرچند به‌طور کامل رعایت نشد، اما مقدمه‌ای برای امضای پیمان طائف در ۱۹۸۹میلادی، باهدف پایان دادن به جنگ داخلی لبنان در سال بعد شد.

خدام با نزدیکی به رفیق حریری که یکی از سیاستمداران و تاجران لبنانی بود توانست در حوزه تجارت و ساخت‌وساز گام‌های موثری در ۲ کشور بردارند. اما در سال ۱۹۹۸، زمانی که حافظ اسد تصمیم گرفت مسوولیت پرونده لبنان را به پسرش بشار اسد واگذار کند درواقع آغازی بر افول قدرت عبدالحلیم خدام شد زیرا حافظ اسد تصمیم گرفته بود تا پسرش را برای در اختیار گرفتن زمامداری در سوریه آماده کند.   با انتخاب بشار اسد به جانشینی پدر، خدام همچنان جایگاه خود را به‌عنوان معاون رئیس‌جمهور حفظ کرد؛ اما به‌مرور با نظام سیاسی کشور دچار اختلاف شد و ابتدا در ژوئن ۲۰۰۵ (خرداد ۱۳۸۴) از منصب معاونت رئیس‌جمهور کنار گذاشته شد و ۷ ماه بعد در انتهای دسامبر ۲۰۰۵ (دی ۱۳۸۴) با خروج از کشور، از نظام سیاسی سوریه اعلام جدایی کرد.

کتاب حاضر، نوشته چنین شخصیتی است. خدام این کتاب را نه در زمان حضورش در سوریه، بلکه چهار سال پس از جدایی از نظام نوشته است. امر دیگری که این کتاب را کاملا بی‌نظیر می‌سازد دسترسی‌هایی است که خدام به اسناد محرمانه کشور و صورت‌جلسه دیدارهای سیاسی و امنیتی سوری‌ها با طرف‌های خارجی (ازجمله با ایرانی‌ها، عراقی‌ها، سعودی‌ها، کویتی‌ها و...) داشته است و به نظر می‌رسد بعد از جدایی از نظام و خروج از سوریه، رونوشتی از این اسناد را با خود به فرانسه برده باشد.

بخش زیادی از صفحات کتاب حاضر را، صورت‌جلسات دیدارهای او با طرف‌های ایرانی (یا دیگر طرف‌های منطقه‌ای) و همچنین صورت‌جلسات برخی دیدارهای مهم مسوولان دیگر سوری با مسوولین کشورهای دیگر تشکیل می‌دهد.

خواندن کتاب محرمانه‌های روابط ایران و سوریه را به پژوهشگران حوزهٔ علوم سیاسی و روابط بین‌الملل پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب محرمانه‌های روابط ایران و سوریه

«از همان زمان تأسیس جمهوری اسلامی ایران، روابط بین دو کشور (ایران و سوریه) رو به تقویت گذاشت و دمشق و تهران موفق شدند باوجود اختلاف عقیدتی در پایه‌هایی که هرکدام از دو نظام بر آن‌ها بناشده بود، پلی از روابط (صمیمانه) همکاری با یکدیگر برقرار کنند. از امور مهم، این بود که سران دو کشور موفق شدند به فهم واضحی از سیاست‌های طرف مقابل و اهدافش و روش‌های برخوردش با واقعیت‌ها و حوادث دست پیدا کنند و به برآوردی از ابزارهای در دسترس و شرایط داخلی و خارجی (طرف مقابل) برسند. به‌این‌ترتیب بود که شک و شبهات رفع شد و همکاری (دو کشور) در مسائل منطقه‌ای، آن‌هم در مرحله‌ای بی‌نهایت پیچیده، تثبیت و تعمیق گردید.»