تلاش آمریکا و اتحادیه اروپا برای تشکیل باشگاه فولاد سبز آیا کافی است؟
موشکافی عـزم غـرب برای فولاد سبز
به گزارش پروسپکت؛ ترامپ، رئیسجمهور سابق از بخش ۲۳۲ قانون دوران جنگ سرد مبنی بر حمایت از صنایع حیاتی برای دفاع ملی برای اعمال تعرفههای ۲۵ درصدی بر فولاد و ۱۰ درصدی بر آلومینیوم استفاده کرده بود. اتحادیه اروپا با وضع مالیات بر برخی محصولات ایالاتمتحده، از جمله موتورسیکلتهای هارلی دیویدسون و ویسکی بوربون، این اقدام را تلافی کرد.
در سال ۲۰۲۱، تعرفهها برای مقادیر مشخصی از آلومینیوم و فولاد « تولید شده» در اتحادیه اروپا به حالت تعلیق درآمد. از آن زمان، دولت بایدن برای یک توافق جهانی در مورد فولاد و آلومینیوم پایدار، اعمال نفوذ میکند. اساس بر این است که تولیدکنندگان فولاد که در باشگاه (فولاد سبز) حضور دارند، بر اساس میزان کربن تولیدی مالیات بدهند. برای اعضای باشگاه تعرفههای بخش ۲۳۲ بازسازی و تمدید خواهد شد در حالی که تعرفههای اولیه ترامپ بر تمامی فولادهای غیرآمریکایی با نرخ ثابت مالیات باقی میماند و به متحدانش از جمله اتحادیه اروپا و ژاپن ضربه میزند. طرح بایدن عمدتاً با هدف حذف چین مطرح شده است، در حالی که ترامپ استدلال میکرد که طرح جدید بر تغییرات آبوهوایی تاکید دارد.
موانعی بر سر راه فعالیت باشگاه فولاد سبز وجود دارد که مانع اصلی مکانیسم تعرفه پیچیدهای است که بروکسل در حال حاضر ایجاد کرده است ؛ مکانیسم تنظیم مرز کربن (CBAM) اتحادیه اروپا با استناد به مالیات داخلی کربن، تولید کالاهای آلاینده را برای شرکتها گرانتر میکند. این امر میتواند انگیزهای برای شرکتهای اروپایی برای تولید یا خرید کالاهای کربن فشرده در مکانهای دیگر باشد و به طور مؤثری انتشار گازهای گلخانهای خود را به مناطقی با مقررات محیطی ضعیفتر صادر کند. در نتیجه صنعت اروپا میتواند بدون کاهش انتشار گازهای گلخانهای در سطح جهانی رقابت کند. با انجام این «تعدیل مرزی»، اتحادیه اروپا میتواند ضمن محافظت از تولیدکنندگان و اهداف اقلیمی خود، شرکتها را ملزم کند تا بر روی برخی از واردات کربن فشرده، از جمله فولاد، آلومینیوم، سیمان، هیدروژن و کود، تعرفه بپردازند. در صورت موفقیت، این طرح به بخشهای دیگر، از جمله خودروها و مواد شیمیایی، گسترش مییابد.
در سال گذشته، ایالات متحده یک «باشگاه آبوهوایی» برای کشورهای تولیدکننده فولاد پیشنهاد کرد که واردکنندگانی که در این باشگاه حضور دارند باید بر اساس میزان کربن فولاد خود، مالیات بپردازند. در نتیجه فولادسازان اروپایی با هزینههای بالایی برای تولید فولاد مواجه خواهند شد، زیرا آنها باید مبالغی را برای گواهینامههای آلایندگی بپردازند. دراین صورت صنعت فولاد ایالاتمتحده نه تنها برای انتشار گازهای گلخانهای خود مالیاتی پرداخت نمیکند، بلکه از یارانهها نیز بهره میبرد در نتیجه در موقعیت اقتصادی بهتری قرار میگیرد.
برای تولید فولاد سبز، کارشناسان پیشنهاد کردند که مجموعه کشورهای عضو در انتخاب روش سبز کردن بخش فولاد، آزادی عمل داشته باشند، اما فهرستی از روشهای تولید وجود خواهد داشت که باید طبق آن عمل کنند. این پیشنهاد با هدف حذف چین مطرح شد.
اما مانع اصلی این است که در وهله اول چگونه فولاد سبز را تعریف کنیم. هیچکس واقعاً نمیداند فولاد سبز چیست. تنها شخص آندل، دانشمندی در وزارت انرژی اوباما بود که اکنون بیشتر وقت خود را در رفتوآمد بین تاسیسات تولید فولاد در سراسر جهان میگذراند.
تعریف فولاد سبز عمیقاً سیاسی است. طبق یک پیشنهاد قرار شد هر قطعه فولادی بر اساس میانگین انتشار گازهای گلخانهای بخش فولاد کشور مبدا، قضاوت شود. این معیار پیچیدگی بسیار کمتری نسبت به تلاش برای تعیین ردپای کربن هر میله فولادی ارسال شده به آن سوی مرزها دارد.
این پیشنهاد در واقع خوش خدمتی به ایالاتمتحده است، زیرا فولادسازی ایالاتمتحده به دلیل وابستگی شدید به فولاد ضایعات بازیافتی، در بین کشورهایی با کمترین میزان انتشار کربن در جهان قرار گرفته است.
با شروع دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، زمانی که تولیدکنندگان آسیای شرقی ( ابتدا ژاپن و کرهجنوبی و بعداً چین ) به تهدیدهای مهمی برای تولیدکنندگان فولاد ایالاتمتحده و اروپا تبدیل شدند، صنعت ایالاتمتحده و اروپا واکنشهای استراتژیک متفاوتی را نسبت به رقابت خارجی درپیش گرفتند. ایالاتمتحده دارای ذخایر ثابتی از فولاد بود که در گذر زمان به ضایعات تبدیل شده بود. برای استفاده از این منبع، ایالاتمتحده در ساخت فولاد با کیفیت بالاتر از ضایعات سرمایهگذاری کرد. در همینحال، اروپا به این نتیجه رسید که مزیت آن در فولاد (آلیاژی) با عیار بسیار بالا است، بنابراین فولادهای درجه یک هوانوردی و مشابه آن را توسعه داد و ضایعات خود را به خارج از کشور فرستاد.
این مسیرهای متفاوت مستلزم سرمایهگذاری در فرآیندهای مختلف تولید فولاد بود. فولاد را میتوان در کورههای بلند یا در کورههای قوس الکتریکی یا آسیابهای کوچک که با استفاده از انرژی جریانهای الکتریکی ضایعات را ذوب میکنند و میتوانند انرژی مورد نیاز خود را تامین کنند، تولید کرد.
کوره بلند معمولی و وابسته به زغال سنگ روش غالب تولید فولاد در اروپا است که مانند ایالاتمتحده سرمایهگذاری زیادی در کربنزدایی فولاد با استفاده از هیدروژن دارد. واحدهای قوس الکتریکی یا القایی نیز نسبت به تولید کوره بلند کمتر کار میکنند و در ایالاتمتحده، در جنوب متمرکز هستند.
این موضوع، بایدن را در تعریف فولاد سبز در موقعیت سختی قرار میدهد زیرا در ایالاتمتحده، محرکهای سیاست داخلی و تجاری در مورد فولاد در جهت مخالف حرکت میکند. سیاستهایی که تا حد امکان بین انواع مختلف فولاد تمایز قائل میشود، به عنوان مثال برای محافظت از کارگران فولاد، به دنبال خرید فولاد از کورههای بلند است در صورتی که فولاد تولید شده در آسیابهای کوچک به کاهش انتشار کربن کمک میکند.
در مذاکرات، نماینده تجاری ایالاتمتحده در سال گذشته استفاده از آستانه متوسط میزان کربن را پیشنهاد کرده بود، اما اتحادیه اروپا این طرح را رد کرد. یک مقام امریکایی گفت: ما نگرانیهای زیادی از اتحادیه اروپا در مورد ثبات WTO در استفاده از میانگین داشتیم اما ایالاتمتحده این پیشنهاد را با اقدامی تجاری تعدیل و واردات هر نوع فولاد یا آلومینیومی که دارای کربن فشردهتر از آنچه در داخل تولید میشد را ممنوع کرد.
با اینحال اولوف گیل، سخنگوی کمیسیون اروپا در زمینهی تجارت و کشاورزی گفت که همچنان به توافق خوشبین است. او گفت: ممکن است در نقطه شروع، همه مسائل فنی حل نشود، اما اگر چارچوب سیاسی کافی وجود داشته باشد، جزئیات میتواند تغییر کند.
در نهایت با توجه به اینکه هر دو طرف در موضع مقابله هستند، به احتمال زیاد چیزی شبیه به آتشبس کنونی را تمدید کرده و با تعهدات توخالی برای اعلام در کنفرانس مطبوعاتی نهایی حاضر میشوند.