هزینههای سربار
بررسی وضعیت تولید در شرایط اقتصادی امروز در گفتوگو با مهدی بستانچی
دو سال از روی کار آمدن دولت آقای رئیسی سپری شده و مسوولان در گزارشهای خود خبر از بهبود شاخصها میدهند، شما به عنوان صنعتگر و رئیس یک انجمن صنفی صنعتی، بهبود شاخصها و فضای کسبوکار را چگونه میبینید؟
به نظر میرسد آن فضایی که مسوولان از بهبود شاخصها و فضای تولید و کسبوکار میدهند مربوط به ایران دیگری است! آن چیزی که من و همکارانم در صنعت با آن روبهرو هستیم نشان میدهد وضع بدتر و سختتر شده است. مقامات دولتی میگویند در سال گذشته تسهیلات تولید بیشتری پرداخت کردهاند، اما این تسهیلات تکافوی تولید را نمیدهد، دلیل آن هم روشن است: رشد تورم به حدی زیاد است که اگر یک واحد صنعتی با سختی و مرارت بتواند تسهیلات بگیرد مجبور است آن را برای سرمایه در گردش خرج کند تا چرخه تولیدش متوقف نشود، بنابراین تسهیلات خرج توسعه و بهروزرسانی زیرساخت تولید نمیشود و خرج روزمره تولید میشود. اتفاقاً برای نظام بانکی هم دادن سرمایه در گردش بهتر است، هم سود عملیاتی خوبی دارد، هم چالش معوق شدن ندارد. وقتی برای تسهیلات بلندمدت با بانکها صحبت میکنیم، اخمهایشان در هم میرود و ابرو بالا میاندازند.
این یک نکته است، موضوع دیگر این است که هزینه تامین مالی تولید به دلیل تورم بالاست که در نتیجه هزینه تمامشده کالای ایرانی برای خریدار بالا میرود و ما شاهد آن هستیم که در بسیاری از محصولات چون قدرت خرید مردم پایین آمده، عملاً فروش کالا هم به مشکل خورده، بنابراین تولیدکننده با مشکل فروش هم روبهرو است. این حجم از تبلیغات فروش کالای اقساطی که از صداوسیما میبینید همین چالش را نشان میدهد. من شنیدهام وضع صنایع غذایی و کالاهای پرمصرف روزمره (FMCG) هم خیلی خوب نیست و با کاهش فروش روبهرو هستند. در یک نگاه کلی غیر از فولادیها و پتروشیمیها، بیشتر صنایع سال ۱۴۰۲ را با تشدید شرایط سخت دنبال میکنند.
شما توجه کنید که واقعاً هم تولید مساله دولت نیست! موضوع تثبیت ساعت یک نمونه عینی است. با یک طرح غیرکارشناسی ساعت تابستانی را لغو و کشور را با بحران کمبود شدید برق روبهرو کردند، آن وقت راهکارشان چه بود؟ آغاز ساعات کار از ۵ ، ۶ صبح و قطع برق واحدهای صنعتی! این وضع تابستان است، در زمستان هم که گاز صنعت و نیروگاهها را قطع میکنند. در تیرماه، شاخص تولید فلزات پایه بر مبنای شرکتهای بورسی، نسبت به ماه قبل ۵/ ۱۲ درصد کاهش پیدا کرده است.
خلاصه فراتر از آن آمارها که میگویند وضع شاخصها بهتر شده، گزارشی در یکی از روزنامهها میخواندم که براساس آمار نشان میداد روند عمومی سرمایهگذاری واقعی در حوزه ماشینآلات و ساختمان در سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۱ کاهشی بوده و سرمایهگذاری در ساختمان از حدود ۲۵۶ همت به قیمت ثابت ۱۳۹۵ در سال ۱۳۹۰ به ۱۵۲ همت در سال ۱۴۰۱ و سرمایهگذاری در ماشینآلات نیز از حدود ۲۶۰ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۹۰ به ۱۱۵ همت در سال ۱۴۰۱ کاهش یافته است. به عنوان یک صنعتگر جوان که در آستانه ۴۰سالگی هستم، غیر از آن دو سال برجام حداقل ۱۵ سال است که شرایط در حال بدتر شدن است.
در صنعت تهویه مطبوع اوضاع چطور است؟
ابتدا لازم است یاد مهندس هدایتالله دهش از پیشگامان مدرن کردن صنعت تهویه مطبوع ایران را گرامی بدارم که به تازگی درگذشتند. ایشان کارهای بزرگی در صنعت تهویه مطبوع ایران انجام داد و محصولاتی را در ساراول تولید و عرضه کرد که هنوز هم به خوبی کار میکنند. همانطور که میدانید صنعت تهویه مطبوع در ایران از جمله صنایع قدیمی و ریشهدار است. ما در این صنعت با دو طیف تولیدی اصلی روبهرو هستیم یعنی بنگاههای کوچک و متوسط و کارخانههای بزرگ مانند مجموعه عظیم سرمایهآفرین و دمنده. با بخش دیگری که عضو انجمن نیستند اما در زنجیره تامین ما قرار دارند هم در ارتباط هستیم. علاوه بر مشکلات عمومی تولید و صنعت که به آن اشاره کردم، صنعت تهویه مطبوع چند چالش و چند فرصت دارد. مساله نبود استاندارد اجباری و چالش قاچاق دو مساله اساسی است که هم ما صنعتگران و هم مصرفکنندگان را زیر ضربه برده است.
محصولات تهویه مطبوع محصولات ماندگار و با عمر طولانی هستند. نبود استاندارد اجباری باعث شده محصولات با کیفیت نامناسب به دست مصرفکننده داخلی و هم مصرفکننده خارجی که عمدتاً در کشورهای همسایه هستند، برسد که طبیعتاً موجب بدنامی محصولات با کیفیت و برند ایران میشوند.
موضوع قاچاق هم که در صنعت ما تلخ و جالب است! سودجویان مجوز و پروانه تولید میگیرند اما محصول نهایی را به عنوان ماشینآلات میآورند و اینجا میفروشند.
فرصتهای این صنعت چیست؟
محصولات ایرانی تهویه مطبوع چه در مصارف عمومی و چه در مصارف تخصصی کیفیت بالا و قیمت رقابتی دارند و در کشورهای همسایه غیر از روسیه، ترکیه و اندکی هم پاکستان، بیشتر کشورها ظرفیت تولیدی ندارند و مصرفکننده هستند و این برای ما فرصت است. به ویژه در بخش هوای سرد ما ظرفیت صادراتی قابل توجهی داریم.
درباره قاچاق میگویید وضعیت از چه قرار است؟
به عنوان فردی مطلع از پتانسیلهای موجود کشور، میگویم تولیدکنندگان ایرانی صنعت تهویه مطبوع، به ویژه اعضای انجمن تولیدکنندگان سیستمهای تهویه مطبوع ایران که همگی از سرآمدان این صنعت در ایران بوده و بعضاً بیش از نیمقرن تجربه مثبت در این صنعت دارند و کارنامه آنها در اجرای موفق پروژههای متعدد در صنایع نفت، گاز، پتروشیمی و بیمارستانها، مراکز تجاری و اداری دولتی و خصوصی، گواه براین ادعا بوده، توانایی تولید محصولاتی با کیفیت مطلوب مطابق با آخرین استانداردهای ملی را دارند.
با وجود همه تواناییهای تولید داخل، دلالان که منافع شخصی را بر خیر و صلاح ملی ترجیح میدهند، با توسل به ترفندهای گمراهکننده و با همدستی رقبای خارجی مبادرت به واردات کالاهای مشابه کرده و در نتیجه تولید داخل را با بحران موجودیت مواجه میکنند.
دور زدن قانون در این بخش چگونه انجام میشود؟
براساس تصویبنامههای شماره ۲۶۷۲۵/ ت ۴۸۴۶۲ ه مورخ ۱۱/ ۳/ ۱۳۹۳ شماره ۶۳۶۱۳/ ت ۵۱۹۶۶ ه مورخ ۱۹/ ۵/ ۱۳۹۴ و شماره ۴۲۸۳۹/ ت ۵۳۷۸۶ ه مورخ ۱۵/ ۴/ ۱۳۹۶ هیات وزیران، خرید هر نوع کالای تاسیساتی و تهویه مطبوع خارجی که مشابه داخلی دارند، برای تمامی دستگاههای دولتی و دستگاههایی که به نحوی از بودجه عمومی یا دولتی استفاده میکنند، ممنوع شده است؛ اما دلالان با استفاده ابزاری از شرکتهای مجهول ایرانی که خود تولیدکننده نبوده و به عنوان دلال شرکتهای خارجی فعالیت میکنند، در مناقصههای دولتی، شبهدولتی و نهادهای عمومی شرکت کرده و معمولاً با استفاده از دمپینگ و ترفندهای مختلف مانند برقراری شرط داشتن برخی گواهینامههای بینالمللی (مانند Euro vent certificate) که به دلیل وجود تحریمهای ظالمانه، تاکنون هیچیک از تولیدکنندگان ایرانی تهویه مطبوع، موفق به دریافت آنها نشدهاند و سایر اقدامات غیرحرفهای و غیراخلاقی، تولیدکنندگان داخلی را کنار زده و محصولاتشان که معمولاً به لحاظ کیفیت، چندان برتری هم نسبت به مشابه داخلی ندارند، با ارتباطی که با برخی مدیران ایجاد میکنند برنده مناقصهها میشوند و به این صورت، ضربات مهلکی به صنعت داخلی و اقتصاد کشور وارد میآورند. لازم است کارفرماهای دولتی، عمومی و... در انتخاب مشاوران فنی خود دقت کافی کرده و نظارت لازم را بر رفتار آنها داشته باشند. همچنین در امر خرید از مشاوره با انجمن تولیدکنندگان سیستمهای تهویه مطبوع غافل نشوند.
نگاهتان به واردات و آزاد بودن واردات کالاهایی که مشابه داخلی دارند چیست؟
ما به صورت کلی، نهتنها مخالفتی با اصل واردات نداریم، بلکه برای اجبار تولیدکننده ایرانی برای ارتقای سطح کیفی کالای خود در رقابت با کالای خارجی، آن را مفید نیز میدانیم؛ اما واردات بدون ضابطه و لجامگسیخته به ویژه در این شرایط سخت تحریمها را به عنوان مهمترین مانع رشد و رونق تولید در کشور دانسته و آن را بسان بیماری مزمنی برای کشور تلقی میکنیم که متاسفانه تاکنون اقدام موثری برای درمان آن از سوی متولیان امور بهرغم شعارهای زیبایی که داده و میدهند، صورت نگرفته است.
با عنایت به اینکه هماکنون تمام تجهیزات تهویه مطبوع مورد نیاز مصرفکنندگان کشور که مراکز بهداشتی درمانی و صنایع به ویژه صنایع نفت و گاز و انرژی، در راس آنها هستند از سوی تولیدکنندگان ایرانی تولید میشوند، لازم است واردات محصولات مشابه تا مدتی از سوی دولت ممنوع شود تا چراغ کمجان تولید کشور به حیات خود ادامه دهد و خاموش نشود. متاسفانه در این مورد بهرغم درخواستهای مکرر انجمن ما از وزرای حال و سابق صمت، عنایت خاصی به آن نشده است.
هرچند وزرای محترم به این مهم توجه داشتهاند، اما سنگاندازیهای برخی عوامل اجرایی در این وزارتخانه، مانع از تحقق این خواسته میشوند. بهطور مثال: درخواست ممنوعیت ورود انواع چیلر که هنوز در دفتر معاون وزیر خاک میخورد و روزنه برای سوءاستفاده دلالان، همچنان باز است.
دو سال از پایان دولت سیزدهم باقی مانده، در حوزه حمایت از تولید چه پیشنهادی به اعضای دولت آقای رئیسی میدهید؟
شناخت اولویتها و چالشها به نظرم مهمترین توصیهای است که باید به دولتمردان کرد، چراکه شناخت درست مساله، بخش مهمی از فرآیند حل مساله را در خود دارد.
علاوه بر موضوعات کلان اقتصاد از جمله کنترل تورم و نقدینگی و نوسانات نرخ ارز که طبیعتاً دولت آنها را دنبال میکند، به نظرم رفع تحریم موضوعی است که ظرفیت تولید و صادرات را به شدت افزایش میدهد. کشور به دلیل محدودیتهایی که تحریم ایجاد کرده، بازارهای صادراتی را محدود به کشورهای همسایه کرده است. صنعت تهویه مطبوع مثل معدن، فولاد، نفت و پتروشیمی نیست که مواد اولیه صنایع باشد، ما محصول نهایی تولید میکنیم و طبیعتاً بازارهای صادراتی نیز به دنبال خرید و تامین بدون دردسر هستند که اینجا تحریم واقعاً دستوپای ما را بسته است.
یک پیشنهاد دیگر این است که دولت هزینههای سربار تولید را که خودش ایجاد و به تولیدکننده تحمیل میکند کم کند. نمونه روشن آن دریافت ارزش افزوده از تولیدکننده است. براساس قانون باید ارزش افزوده از مصرفکننده نهایی گرفته شود اما متاسفانه نظام مالیاتی زورش به صنعتگر میرسد. مثال دیگر اخذ مالیات از ماشینآلات تولیدی است. اینها موضوعاتی است که به صورت واقعی هزینه تولید را کم میکند و به تسهیل فضای کسبوکار میانجامد.
پیشنهاد دیگرم این است که وقتی دولت و نظام بانکی امکان تامین مالی برای نوسازی و بهروز کردن فناوری و ماشینآلات صنعتی را ندارند، از صندوق توسعه ملی مبلغی در حدود ۵۰ میلیارد دلار ویژه بنگاههای تولیدی کوچک و متوسط اختصاص دهند تا سرمایهگذاری در صنعت رونق بگیرد. البته نگرانیهای مسوولان را که ممکن است تسهیلات صرف سوداگری شود درک میکنم اما حتماً میتوان برای آن به راهکاری رسید.