مدیریت شهری و استراتژیهای نوین
فرصتهای تکنولوژیک با سرعت سرسامآوری نیازمندیهای جدید شهروندی را ایجاد میکنند و توسعه ارتباطات و آگاهی سریع شهروندان از اتفاقات جهانی، اشتهای آنها را برای تغییر بالا میبرد، از سوی دیگر بحرانهای اقتصادی، ناپایداریهای زیادی را در رفتار شهروندی به وجود میآورد و همه این موارد موجب میشود که محیط و اکوسیستم شهری بسیار پر تغییر، ناپایدار و غیرقابلپیشبینی شود، طبیعتاً در چنین فضایی رویکردهای سنتی به استراتژی گذاری شهری- که عمدتاً بلندمدت و با ثابت فرض کردن شرایط است - دیگر کارا نخواهد بود و تلاش برای پیگیری آنها هدر رفت زیاد سرمایه عمومی را در پی خواهد داشت.
در این شرایط دیگر مزیتهای استراتژیک سابق مانند برخورداری از تعداد نیروی انسانی زیاد، سازمانهای زیرمجموعه متعدد، امکانات قوی پشتیبانی و مانند آنهم کمتر میتواند یاریرسان باشد زیرا در این فضای پرتلاطم، مزیتهای دیگری لازم است که اگر ایجاد نشود، مدیریت شهری نمیتواند خود را با نیازمندیهای متغیر شهروندان همسو و تعادل سودمندی را میان ایجاد زیرساختهای بلندمدت و انعطافپذیری در ارائه خدمات کوتاهمدت به شهروندان فراهم آورد. یادگیری از شیوه واکنش شرکتهای موفق خصوصی به این شرایط میتواند برای مدیرت شهری آموزنده باشد. این درس آموختهها در قالب “مزیتهای انطباقپذیری” و انطباقپذیری در مدیریت در مفاهیم مدیریت استراتژیک تحلیل و تدوین گردیده که برخی از پرکاربردترین آنها به شرح زیر است:
مزیت رصد نشانهها
در محیط پرتلاطم شهری، ایجاد قابلیت رصد تغییرات اجتماعی و اقتصادی و پیشبینی تأثیرات آنها، مهمترین قابلیتی است که باید در مجموعه مدیریت شهری ایجاد شود. طبیعتاً سازماندهی یک واحد برای این کار سادهترین گزینه است اما روشهای مؤثرتر آن ایجاد زیرساختهای باز تبادل اطلاعات درون شهرداری و گسترش آن میان شهروندان است تا با دریافت و تحلیل مؤثر و به هنگام نیازمندیها، روند نماهای اجتماعی و اقتصادی قابلتحلیل و درک شود.
تحلیل نشانههای تغییر باید در رفتار مدیریتی مدیران ارشد شهری بازتاب داشته باشد تا منجر به مربیگری سازمانی و نهادینه شدن آن در بدنه کارکنان شهرداری و سازمانهای وابسته گردد.
مزیت نیروی انسانی و سازماندهی
در کشور ما بخش دولتی و برخی از شهرداریها به انباشت نهچندان کارآمد سرمایه انسانی شهرت یافتهاند. وجود منابع انسانی به تعداد زیاد و با تخصصهای مختلف، شاید در شرایط ثبات یک مزیت استراتژیک برای بهبود خدمترسانی باشد اما در شرایط متلاطم، بدنه سنگین یک سازمان میتواند مقاومت بسیار زیادی را در برابر تغییر - که ضرورت بنیادین این فضا است - ایجاد کند.
امروزه سازمانهای بزرگ خدماتی در قالب مدیریت اکوسیستم، از تشکیل شرکتهای بسیار کوچک خدماتی وابسته حمایت میکنند. این شرکتها هر یکدریک حوزه تخصصی محدود، قابلیتهای حرفهای خود را گسترش میدهند و به دلیل کوچک بودنشان، سازمان مادر از توان انعطافپذیری بالایی در بهکارگیری، توسعه یا کاهش و حذف آنها برخوردار خواهد بود. بدون شک در مقیاس کلان، بهرهگیری از ظرفیت بخش خصوصی در خدمات عمومی هم کیفیت خدمترسانی را افزایش میدهد و هم بازدهی کارآفرینی بهمراتب بیشتری را به دنبال دارد هرچه این بنگاهها کوچکتر، متنوعتر و چابکتر باشد مقصود انعطافپذیری مدیریت شهری بهتر حاصل میشود.
مزیت اجتماعی
امروزه منفعت مهم شرکتهای خصوصی در بهرهگیری از فرصتهایی است که مسوولیتهای اجتماعی برایشان ایجاد میکند، بنگاهی که بتواند محصول یا خدمات خود را متناسب با ارتقاء یکی از حوزههای مسوولیتهای اجتماعی طرحریزی کند، از حمایت جامعه و بهتبع آن افزایش درامد برخوردار خواهد شد، مدیریت شهری که حیطههای بسیار مهمی از مسوولیتهای اجتماعی را مدیریت میکند، میتواند با ایجاد همسوئی میان این مزیتها و مدلهای کسبوکار بنگاهها درون اکوسیستم، از برآورده شده آنها با محرک انگیزهبخش خصوصی اطمینان حاصل نماید، انطباقپذیری بخش خصوصی در رصد و تحلیل مسوولیتهای اجتماعی جدید، انطباقپذیری مدیریت شهری را هم تسهیل خواهد کرد.
مزیت شبیهسازی و آزمایشگری
مواجهه با محیط دگرگون برای انطباقپذیری با آن، نیازمند شبیهسازی، آزمایشگری و درسآموزی است. طبیعتاً محیط آینده وضعیتی نامشخص را در ذات خود دارد و ممکن است استراتژیها و رویکردهای مدیریتی شجاعانه، ریسکپذیری بالایی را در پی داشته باشد زیرا بر مبنای اطلاعات احتمالی و ناکافی بناشدهاند و این مخاطره در محیط شهری به دلیل ویژگی داینامیک بودن آن و وجود طیف وسیعی از ذینفعان بسیار بیشتر است.
در این حالت مدیران جسور خود را در معرض مخاطره قرار میدهند و مدیران محافظهکارتر از آن صرفنظر میکنند. هر دو سوی این طیف نمیتواند برای شهروندان ارزشآفرینی پایدار را به همراه داشته باشد، بلکه چاره آن است که دانش و تجربه لازم برای شبیهسازی این رویکردها در محیطهای مجازی یا کوچکتر و درسآموزی از آنها در مدیریت شهری ایجاد گردد تا هم رویکردهای مواجههای مؤثر فراموش نشود و هم مخاطرات آنها به حداقل برسد
مزیت مدیریت مشارکتی
مدیران انطباق پذیر، اجازه میدهند که تصمیمات سازمانی در سطوح پایینتری اتخاذ شود و زمان بین اتفاق افتادن خطا و واکنش تصحیحی به آن کوتاه شود. آنها تعداد لایههای مدیریتی میان کارکنان و مدیر ارشد را کاهش میدهند و از تفاوتهای شناختی در سازمان استقبال میکنند و برای ایجاد و گسترش آن میکوشند.
توانمندی آنها در همدلی با همکاران، شهروندان و دیگر ذینفعان، قدرت نفوذشان را به فرای مرزهای تیمی و سازمانی میبرد و با دیدن شهر از چشم دیگران تواناییشان برای کشف منظرهای جدید و یافتن الگوهای بینش آفرین در محیط پیچیده شهری افزایش مییابد.
* مشاور مدیریت استراتژیک