این جمله‌ها به محتوای کتاب «نگاهی به زن ایرانی در گذار از سنت به مدرن» نوشته سهیلا ترابی فارسانی اشاره دارد که در یکی دیگر از سلسله نشست‌های فصل سخن محور گفت و گو قرار گرفت.

در ابتدای این نشست که در کتاب‌فروشی اردیبهشت جهاد دانشگاهی واحد اصفهان برگزار شد، الهه باقری، پژوهشگر تاریخ گفت: این کتاب بیشتر توضیح فضای سنتی دوره قاجار است؛ در این دوره فضا هم سنتی است و هم عناصری از مدرنیته به آن وارد شده است. نویسنده سعی کرده‌ این حالت دوگانۀ انتقال از سنت به مدرنیته را شرح دهد و هم‌چنین بیشتر روایت‌های گفته‌شده، از اتفاق‌هایی است که برای زنان افتاده است و چگونگی دگرگون شدن این فضای سنتی از طریق شکل‌گیری فردیت را روایت می‌کند.

الگوهای پیش ساخته و روایت ها

در ادامه این نشست، سهیلا ترابی فارسانی، نویسنده کتاب «زن ایرانی در گذار از سنت به مدرن» با اشاره به اینکه عنوان این کتاب غلط‌انداز است، ولی تلاش شده به‌گونه‌ای تعریف شود که الگوهای از پیش‌ساخته شده در ذهن ما، مقداری تعدیل شود، اظهار کرد: ما در این کتاب سه کلیدواژه  زنان، سنت و مدرنیته درباره موضوع زنان داریم که روی آن‌ها متمرکز خواهیم شد. مدرنیته و یا مدرنیسم، ابزار هستند و از طرفی می‌خواهیم بگوییم که گفتمان در حال تحول  است. بستر زمانی که در این کتاب راجع به آن صحبت می‌کنیم، دوره قاجار است و فقط تاریخِ اتفاق‌های این دوره روایت می‌شود. بنابراین تعریف‌مان از سنت، یعنی آنچه پیش‌ازاین دوره و در دوره قاجار تداوم داشته است. مدرن نیز پدیده‌ای نو تلقی می‌شود که به این جامعه وارد شده است.

او خاطرنشان کرد: ما دریکی از فصول کتاب سعی کرده‌ایم که این ۳ بخش را در ارتباط با زن سنتی که بستر زمانی آن دوره قاجار است، بیان کنیم. به دلیل اینکه ویژگی‌ها از دوره قبل از آن به دوره قاجار منتقل‌ شده است. ما به لحاظ جامعه‌شناسی می‌توانیم دو نوع جامعه را تعریف کنیم؛ جامعه مکانیکی یا توده‌وار که معمولاً جوامع سنتی به لحاظ جامعه‌شناسی این ویژگی‌ها ر ادارند و اگر بخواهیم آن را تصور کنیم باید بیشتر به سراغ جوامع ایلی برویم. این‌ها بیشتر به ساختار مکانیکی نزدیک هستند و هرچقدر به سمت جوامع شهری برویم، جامعه به جامعه ارگانیکی تبدیل می‌شود؛ یعنی جامعه‌ای که دائم خود را نقد می‌کند و وارد مرحله دیگر می‌شود. اینجا وقتی‌که می‌خواهیم یک جامعه مکانیکی ازنظر جامعه‌شناسی را برای جامعه سنتی تعریف کنیم ویژگی‌های آن را طرح می‌کنیم.ترابی فارسانی ادامه داد: برای فهم بیشتر می‌شود ذهن را به جوامع ایلی متحدِ محدود و به‌هم‌پیوسته سوق داد. آن‌ها احساسات مشابه و همانندی دارند، در این نوع جامعه، ارزش‌ها یکسان است، تمایزها و تفاوت‌ها کمتر دیده یا کمتر پذیرفته می‌شود. فردیت به این معنا که ویژگی‌های فردی شما از دیگران متمایز باشد، خیلی پذیرفته‌شده نیست. در آن جامعه مکانیکی شما باید شبیه و همسان با دیگر افراد در آن جامعه باشید، از پیش تکالیفی برای شما تعیین می‌شود، مثلاً اگر که به دوره قاجار برویم زنان برای مادر شدن و مردان برای ادامه شغل پدری خود آماده می‌شدند. برای همین تکلیف معلوم بود که مرد نان‌آور و زن نقش مادری را بر عهده دارد و به دلیل اینکه جامعه‌پذیری  دچار آسیب می‌شده، امکان انتخاب مسیر دیگری وجود نداشته است.

نقش مهم خانواده در دوره قاجار

ترابی فارسانی بیان کرد: خانواده در دوره قاجار نقش مهمی داشته و دختران معمولاً باید نقش‌هایی را ایفا می‌کرده‌اند که شامل نقش مادری و همسری بوده و وظایف او شامل شوهرداری، بچه‌داری و اداره امور آشپزخانه می‌شد. دختر در چنین خانواده‌ای باید زود ازدواج می‌کرد و اگر سن کسی در آن زمان از ۱۵ سال عبورکرده و ازدواج نمی‌کرده و یا خواستگار نداشت فاجعه‌آمیز بود؛ برای همین خانواده‌ها نگران بوده‌اند که حتماً تا ۱۵ سالگی برای دختران خود شوهر پیدا شود.

او خاطرنشان کرد: دختران تا قبل از ازدواج توسط مادران خود آموزش می‌دیدند و چون در سن کودکی به خانه همسر می‌رفتند، ادامه نقش آموزش بر عهده مادر شوهر بوده است. من فکر می‌کنم این برخوردی که همیشه بین عروس و مادر شوهر وجود دارد ریشه تاریخی دارد، به دلیل اینکه مادر شوهر در گذشته تلاش می‌کرد که حتی به‌صورت آمرانه چگونگی اداره زندگی را به عروس خود آموزش دهد و این مساله، مشکلات را بین آن‌ها ایجاد می‌کرد.

نویسنده کتاب «زن ایرانی در گذار از سنت به مدرن» افزود: جامعه سنتی در مقابل باسواد شدن دختران مقاومت می‌کرد، برای مثال در نشریات آن دوره ذکرشده که دختران نباید خط یاد بگیرند، حتی اگر قرآن را حفظ هستند و می‌توانند به‌صورت شفاهی بخوانند ولی خط، بد است چراکه ارتباط شکل می‌گیرد و آن‌ها می‌توانند به نامحرم نامه بنویسند پس نباید امکان این حوزه ارتباطی را برای دختران فراهم کرد. در چنین جوامعی، محدودیت‌هایی حتی در بین محارم نیز وجود داشته است. دختران در چنین جامعه‌ای تنها با گروه همسالان و هم‌جنس‌های خود ارتباط داشته‌ و با یکدیگر فرهنگ مشترک داشته‌اند که این فرهنگ مشترک با دیدن یکدیگر تقویت می‌شده و یکدیگر را تائید می‌کردند.

ترابی فارسانی خاطرنشان کرد: اما زنی که در جامعه‌ای با این ویژگی‌ها و محدودیت‌های آموزش و فضای محدود وجود دارد چه ویژگی‌هایی پیدا می‌کند! او به یک‌ ضعیفه تبدیل می‌شود و به دلیل اینکه محدودیت داشته و ارتباطی ندارد و آموزش ندیده، غیرمستقل و وابسته و مملو از ترس است و مواجه‌شدنِ او با محیط اجتماعی به دلیل نداشتن آمادگی و ابزار و ندیدن آموزش، ترسناک است و چون باید توسط مردان انتخاب شود با گروه هم‌جنسان خود دائماً درگیر است و هدف اصلی او جذب جنس مخالف می‌شود، چون تنها راهی است که برای او وجود دارد و تنها نقشی است که باید ایفا کند. او به انسانی ترسو، وابسته، غیر انتخابگر و درگیر با احساس ناامنی تبدیل می‌شود و از مواجه‌شدن با آینده ترس دارد.

چالش های مدارس دخترانه

ترابی فارسانی ادامه داد: داستان‌های مختلفی راجع به رقابتی گفته‌شده که زنان در آن فضای سنتی با یکدیگر داشته‌اند و در حوزه ادبیات نیز به شکل فراوان شرح داده‌شده است. نوع برخورد زنان حرم‌سرا با یکدیگر به‌کل جامعه تسری پیدا می‌کند. زن حاصل شرایطی است که جامعه مکانیکی سنت برای او فراهم کرده است و به میزانی که این پارامترها تغییر کند دیوار سنت نیز ترک می‌خورد و یکی از کارهایی که برای تغییر شرایط زنان در این چارچوب انجام شد سنتِ تلاش برای ایجاد مدارس دخترانه است که البته ایجاد این مدارس با چالش‌های فراوانی روبه‌رو شد. این نویسنده و استاد دانشگاه تصریح کرد: طوبی رشدیه که همسرِ برادر حسن رشدیه است تلاش کرد که اولین مدرسه دخترانه را ایجاد کند ولی حتی ۳ روز هم دوام نیاورد و تابلو را پایین کشیدند و تعطیل شد. دومین تلاش برای ایجاد چنین مدرسه‌ای یک سال بعد از مشروطه در سال ۱۲۸۶ شمسی بود که آن‌هم به همین عاقبت دچار شد و تعطیل شد؛ بنابراین برای دختران تا زمان جنبش مشروطه، آموزش جدید وجود ندارد، اما تعداد معدودی از دختران اشراف و اعیان به مدارس میسیونری می‌رفتند یعنی مدارسی که مبلغین مذهبی برای اقلیت‌ها فراهم کرده بودند و برخی از آن‌ها نیز از خانواده‌های فرهیخته و کارآمدی بودند که دختران خود را با معلم خصوصی آموزش می‌دادند.

او با بیان اینکه این زنان به آوانگارد یا زنان پیشرویی تبدیل شدند که از طریق نشریات جدید برای ایجاد مدارس جدید و برای آموزش کوشیدند، بیان کرد: بخش آموزش یک قسمت است که به تغییر شرایط زنان کمک می‌کند و قسمت دیگر هم نشریات زنان وجود دارد که دومین بخشی است که تلاش می‌کند تغییراتی در شرایط زنان ایجاد کند، نشریات زنان از همان نیروهای پیشرو ایجاد می‌شود و اگرچه از فاصله پیروزی مشروطه تا روی کار آمدن دولت پهلوی زمان محدودی است، ولی ۷ تا ۸ نشریه مخصوص زنان مجوز انتشار می‌گیرد که برای آن دوره یک‌چیز عجیب‌وغریبی بوده است.

عقل و علم

او بیان کرد: اما جالب است که بدانیم این افراد از چه روشی استفاده کردند که توانستند بمانند و ادامه دهند. نکته جالب این است که آن‌ها نمی‌خواهند هیچ نوع بحث جدیدی را ارائه دهند و این مساله را مطرح می‌کنند که مگر نمی‌گوییم که زنان نقش همسری و مادری دارند، پس بیایید این کار را عقلانی و علمی انجام دهیم و به این ترتیب دو پارامتر گفتمان مدرن را وارد می‌کنند و گفتمان یعنی فضایی که در آن تنفس می‌کنیم. به این ترتیب دو پارامتر عقل و علم را وارد کرده و می‌گویند که تو اگر می‌خواهی مادر خوبی باشی مادری باش که عقلش خوب کار می‌کند، مادری باش که از علم استفاده می‌کند و این دو پارامتر را در آموزش‌های خود نیز می‌آورند مثلاً می‌گوید که خانه‌داری بچه‌داری و شوهرداری را علمی و عقلی انجام بده؛ یعنی دارد مرحله‌به‌مرحله به یک گفتمان جدید وارد می‌شود و از این طریق، هم آموزش داده و هم گفتمان را تغییر می‌دهند. ترابی فارسانی تصریح کرد: بعدازآن راجع به کار صحبت می‌شود ولی باز نمی‌گوید کارِ بیرون، بلکه به شکل دوپهلو صحبت می‌کند که حتی من هم متوجه نشدم که منظور آن کار بیرون است یا کار داخل. خیلی محتاطانه به فضای دگرگون‌کننده وارد می‌شوند و این آموزش‌ها به شکل غیرمستقیم داده می‌شود هم‌چنین رمان‌هایی را ترجمه می‌کنند که مرتبط است و می‌تواند این فضای سنت را بشکند و توصیه‌هایی می‌کنند که علمی‌تر این است که دختر وقتی خیلی کوچک است ازدواج نکند به این خاطر که مریض می‌شود و برای اینکه مقاومت نشود از واژه‌های عصمت و شرافت و کرامت استفاده می‌کنند. زبان زنان در اصفهان درواقع یک نشریه رادیکال است و تقریباً از میانه‌های جنگ جهانی اول ۳ تا ۴ نشریه می‌آید که این‌ها رادیکال‌تر از دو مورد قبلی هستند و خیلی محتاطانه پیشنهاد می‌دادند و بحث حقوق را نیز مطرح می‌کنند و باز همان علم‌گرایی و عقل‌گرایی را اضافه می‌کنند.

فردیت و نقش

ترابی فارسانی خاطرنشان کرد: یک پارامتر خیلی مهم در نشریات پایانی اواخر قاجار مطرح می‌شود و آن بحث فردیت است که نقش خیلی کلیدی دارد. علم، عقل و حق تساوی، پارامترهایی است که وارد می‌شود. عنصر فردیت به این موضوع اشاره دارد که زنان به‌رغم نقش‌هایی که ایفا می‌کنند یعنی نقش مادری و همسری، خودشان هم مطرح هستند؛ یعنی یک فیزیک، ذهن و حضور اجتماعی دارند و باید خودشان را هم ببینند. در این نشریات می‌گوید به خودت رسیدگی کن و چاق نشو، ورزش کن و چیزهای جدید یاد بگیر، آموزش ببین و یاد بگیر که چه دوست داری، خودت می‌خواهی چه باشی و اینجاست که آن فردیت مطرح می‌شود.

منبع و تلخیص:  ایسنا