در گفتوگو با مدیرعامل ایران ذوب عنوان شد
گذار «ایران ذوب» از پل دانشبنیان
تنها راه بقا؛ بهروزرسانی و توسعه
در ابتدا شرح کوتاهی از روند فعالیت ایران ذوب و زمینه فعالیتهای آن برای خوانندگان «دنیای اقتصاد» بیان کنید؟
شرکت ایران ذوب فعالیت خود را از اوایل دهه شصت خورشیدی شروع کرد؛ در آن مقطع ازجمله مشکلات حوزه صنعت به قطعات وارداتی کارخانههای سیمانی مربوط میشد و ایران ذوب برای رفع کمبودها در این حوزه و تولید محصول در داخل، فعالیت خود را شروع کرد. با استفاده از دانش فنی که در دنیا وجود داشت و توسعهای که در شرکت صورت گرفت این محصولات تولید شد و خوشبختانه وقتی در کارخانههای سیمان استفاده شد مورد استقبال قرار گرفت. شروع کار ما با فولاد نیز از دهه هفتاد بود که محصولات ما را، بخصوص گلولههای ضد سایش چدنی، در فولاد مبارکه اصفهان، مورداستفاده قراردادند و از خرید خارجی بینیاز شدند. شرکت ایران ذوب توسط بخش خصوصی با مشارکت بانک صادرات ایجاد و در سال ۱۳۹۱ کلیه سهام آن توسط شرکت توکا فولاد خریداری شد و هماکنون یکی از شرکتهای برجسته شرکت سرمایهگذاری توکا فولاد به شمار میآید. در حال حاضر ما حدود هفتاد کارخانه سیمان را تحت پوششداریم، کارخانههای بزرگ فولادسازی کشور نیز برای آسیاب خودشان از محصولات ما استفاده میکنند. در بخش معادن نیز بخشهایی از محصولاتمان را به تعدادی از معادن بزرگ کشور ارائه میکنیم. ما فقط به گلولههای آسیاب اکتفا نکردیم و در بخشهای دیگر نیز توسعه یافتیم و هماکنون بیش از پنجاه نوع محصول ریختهگری را در داخل کارخانه تولید میکنیم که این محصولات را در بازار داخل و خارج ارائه میکنیم.
آیا ایران ذوب در سالهای گذشته توانسته نیازهای اصلی صنایع کشور بهویژه صنایع پاییندستی را در سطحی مطابق با استانداردهای بینالمللی تامین کند؟ برای این مهم چه دلایلی ارایه میکنید؟
ما محصولاتمان را با استانداردهای بینالمللی تولید میکنیم و یکی از روشهای ما روش بهینه کاوی است مثلاً یکی از شرکتهای معروف دنیا درزمینه تولید گلوله بالمیل، شرکت مگاتوی بلژیک است. ما اصولا خودمان را با آن مقایسه کردیم و خوشبختانه برخی ارقام و اعدادی که از مشتریان به ما میرسد مثل رکورد نرخ سایش گلولههای ما که ۶.۳ گرم به ازای هر تن تولید سیمان است حتی بهتر از استاندارد جهانی و همان شرکت بلژیکی که نامبرده شد هست، دلایل زیاد دیگری نیز وجود دارد که ما مرتب از مشتریان بازتاب نتایج کارمان را میگیریم و بازخوردها را رصد میکنیم و بر آن اساس کالاها را ارائه میکنیم و خدمات پس از فروش بسیار خوبی به آنها میدهیم.
در مسیری که تا امروز طی کردهاید چه چالشها و موانعی در برابر آنچه تامین قطعات موردنیاز صنایع بهویژه صنعت سیمان خوانده میشود، داشتهاید؟
یکی از دستاوردهایی که در تولید قطعات داخل حاصلشده است، مربوط به اعتماد شرکتهای داخل به ماست. چالشهای موجود در بازارهای هدف ما مانند صنایع سیمان مشکل قطعی برق در تابستان و قطعی گاز در زمستان است که با کمبود تولید روبهرو میشوند، طبیعتا تاثیر آن روی شرکتهایی مثل ما نیز هست. چالش دیگری در بازار این است که به علت افزایش نرخ ارز، قیمت یک سری مواد اولیه، دچار نوسان میشوند و مشتریان توقع دارند که قیمتها ثابت باشد اما این مشکل همواره وجود داشته که مشتریان نسبت به قیمتها اعتراض میکنند. یکی دیگر از چالشها مربوط به متغیر بودن سیاستهای اقتصادی دولت و بانک مرکزی درباره نرخ ارز است، هرروز با یک دشواری جدید برای صادرات مواجهیم. بحث انتقال ارز نیز مطرح است که چالشهای خودش را دارد، باوجود تحریم سیستم بانکی، انتقال پول بهسختی انجام میشود و ریسکهای اقتصادی خودش را دارد و اگر دقت نکنیم در بازار بینالمللی، پول ما به دستمان نمیرسد. در بخشهای معادن و فولاد نیز همین بحث مطرح است زیرا قطع انرژی در تابستان و زمستان روی کسبوکار اثر میگذارد.
با توجه به نکاتی که گفتید، فکر میکنید آینده شما به معنی آینده شرکت ایران ذوب در قالب فعلی کجاست؟
مخاطرات گوناگونی همواره در کمین کسبوکارهاست، ایران ذوب که در دهه شصت کارش را شروع کرد تنها شرکت فعال درزمینه کاری خود بود، الان شرکتهای دیگر با استفاده از دانش ما در کشور تکثیرشدهاند و بهعنوان رقیب برای ما مطرح هستند. ایران ذوب برای بقا راهی جز بهروزرسانی و توسعه ندارد. ما باید آموزشهایمان را بهروز کنیم و توسعه دانش سازمانی داشته باشیم و به سمت محصولات دانشبنیان با ارزشافزوده بالاتر حرکت کنیم، باید به سمت محصولاتی برویم که از فنّاوریهای روز استفاده کنند. به هر صورت رقبا نیز فعالیت خود را در بخش داخل و خارج انجام میدهند؛ در بخش خارج نیز رقبای زیادی داریم مشخصا با ترکیه و چین و هند و مصر در رقابت هستیم. خوشبختانه محصولات ما به لحاظ کیفی از چینیها بهتر است و خیلی از مشتریان ما در خارج اطمینان بیشتری به کار ما دارند.
بگذارید سوال خودم را به این صورت مطرح کنم، شرکت ایران ذوب امروز موفق به کسب گواهی دانشبنیان شده، کسب این گواهی از چه مسیری میسر شده و ادامه آن مستلزم چه روندی است؟
این بحث جزو استراتژیهای ماست. ما یک بحث بقا در وضعیت موجود داریم و یک بحث آیندهنگری است. در آینده فنّاوریها مرتب عوض میشود و مشتریان انتظار کیفیت بهتر و کاهش هزینهها رادارند که با بهروزرسانی دانشمان همسو با شرکتهای برند جهانی حرکت کنیم؛ مثلا ما قبلا قالبهایمان را با روش سنتی تولید میکردیم اما به سمت کاهش هزینه حرکت کرده و از پرینتر سهبعدی استفاده میکنیم که چهل درصد قالبهایمان را با همین روش تولید میکنیم. روش پرینتر سهبعدی دقت بالاتر و سرعت بیشتری از روشهای قدیمی دارد. ترویج فرهنگسازمانی کیفیت تولید نیز مدنظر ماست.
با توجه به نکاتی که گفته شد، برای خوانندگان ما چه چشماندازی از ایران ذوب در افق میانمدت ترسیم میکنید؟
ابتکار عمل تولید گلولههای چدنی در داخل کشور از آن ایران ذوب است، در این چهار دههای که کار ما شروعشده، جایی نبود که محصولاتمان را پیوسته با همان استانداردهای اولیه تولید کنیم. ما از جهات مختلف مرتب در حال بهبود بخشیدن به کالاهایمان بودهایم تا ارزشافزودهای برای طرفین ایجاد کند؛ بنابراین به این نتیجه رسیدیم که اینهمه دانش که تا این مرحله ایجاد شده را ثبت و با استفاده از فنّاوری روز، کیفیت محصولات را بهبود بخشیم.
طبیعتا وقتی تقاضای دریافت گواهی دانشبنیان کردیم مشاوران ما استقبال خوبی کردند چون محصولات در ایران ذوب خلقشده است و رقیبی هم اگر در بازار داریم بر اساس دانش و فنّاوری ایران ذوب بوده که دانش بومی و داخلی را با استفاده از دانش جهانی بهپیش بردهاند. حال که بهعنوان شرکت دانشبنیان ارزیابی شدیم، مسوولیت سنگینی بر عهده ما گذاشتهشده ولی پرسش دیگری هم وجود دارد: این چه حاصلی برای مشتریان دارد؟
این مساله باید برای شرکت و مشتریان شرکت در جامعه تاثیر داشته باشد یعنی ما باید هم نگاه به مشتری داشته باشیم، هم نگاه به جامعه و هم نگاه به محیطزیست و به سمتی حرکت کنیم که توسعه دانشبنیان پایدار در همه مسیرها تثبیت شود و به همین جهت دنبال روشهای جدیدی هستیم که محصول دانشبنیان را توسعه دهیم. به هر صورت رقبا نیز کار میکنند و ما همیشه باید یکقدم از رقبا جلوتر باشیم.
نگرانی از طرف رقیب در بازار نداریم چون واقعیت این است که اگر رقبا نبودند ما نمیتوانستیم نیاز کشور را بهتنهایی تامین کنیم و نیاز کشور خیلی بیشتر از ظرفیت ماست. همچنین آنها باعث رشد ما شدند.
اگرچه بررسی صنایع دانشبنیان از ابعاد گوناگون و پردامنهای برخوردار است اما در این مرحله علاقه دارم پاسخ شما برای خوانندگانمان را در مورد ضرورتها و الزامات توسعه پایدار بر دو محور فناوریهای پیشرفته و ایفای مسوولیت اجتماعی داشته باشیم؟
شرکتی موفق است که بتواند آینده را پیشبینی کند. ما افقی که برای شرکت ترسیم کردیم این است که ما دنبال توسعه فیزیکی شرکت هستیم چون تاسیسات ما مقداری قدیمی است. باید در حوزه فیزیکی اقدامات لازم را انجام دهیم تا شرکتمان را ازلحاظ تنوع محصول به آخرین فنّاوریهای روز مجهز کنیم.
یکی از کارهای دیگری که دنبال میکنیم این است که محصولاتمان را متنوع کنیم، مساله بعدی برای ما، صادرات است و مهمتر اینکه باوجود نوسانات بازار شرکت را حفظ کنیم. ما یک و نیم میلیون دلار صادرات با فروش به کشورهای مختلف داشتهایم.
در کنار اینها، محصولاتمان باید جهان تراز باشد که البته ما بر این باوریم که محصولاتمان جهان تراز است. در اصل موفقیت جهانی سازمان زمانی است که وقتی محصولش از مرزها عبور کرد، مشتری رضایت داشته باشد. خوشبختانه در امر صادرات به اکثر مقاصدی که صادر کردیم موفق بودهایم. ما به کشورهای همسایه ازجمله پاکستان، ترکمنستان، عراق، سوریه، آذربایجان، ارمنستان، افغانستان و حتی کشورهای خاور دور و اوراسیا و اروپا صادرات داشتهایم. البته به دلیل مشکلات تحریمی بهصورت غیرمستقیم به اروپا صادرات داشتیم. علت اینکه به کشورهای خیلی دور چندان صادراتی نداریم بحث هزینه حمل است اما تُرکها راحتتر میتوانند به اروپا صادرات داشته باشند.
از سوی دیگر ما در رابطه با مسوولیت اجتماعی هیچگاه خودمان را جدا از جامعه ندانستیم و خود را ملزم میدانیم که در بحث محیطزیست کارخانه به نظرات مردم بها دهیم، اگر این افراد مشکلی پیدا کنند حتما رسیدگی میشود منتهی قبل از این خودمان روی بحث محیطزیست کارکردیم و هرکجا کاری یا فرآیندی محیطزیست و ایمنی را به خطر میاندازد، مجوز دادیم تا تولید را متوقف کنند. ما در کارخانه یک هزینه سنگین سالیانه بابت نصب و نگهداری غبارگیرها انجام میدهیم. برای تاسیسات ایمنی کارکنان نیز هزینههای سنگینی میکنیم؛ مثلا برای محافظت از نیروی کار در برابر سروصدای ناشی از دستگاههای صنعتی، با یکی از دفاتر دانشگاه قراردادی بستیم تا برای هرکسی بر اساس قالب گوش خودش، گوشی عایق صوت بسازد و درزمینه لوازم ایمنی متناسب با کار، وسایل باکیفیتی را تهیه کردیم. درزمینه محیطزیست مرتبا خود اظهاری انجام میدهیم. در مساله بازیافت نیز فعالیم که ازلحاظ انرژی و محیطزیست بسیار نتیجهبخش است. ما امیدواریم که بهزودی به کارخانه سبز تبدیل شویم چون ما در چهار سال گذشته اخطار محیطزیستی نداشتهایم. در رابطه با کمکهایی هم که در شرایط مختلف انجام میشود نسبت به تقاضاها پاسخ میدهیم. خوشبختانه ما در هشت سال گذشته نیز حادثه منجر به فوت نداشتهایم.
آیا پیمانسپاری ارزی نیز دارید؟
بله ما باید ارز را پیمانسپاری کنیم. البته متغیر است یکزمان ۲۸ هزار تومان بود والان مشخص نیست تا زمانی که کار را اجرا کنیم. یکی از مشکلاتی که ما داریم این است که یک بخشنامه مشخص ثابت نیست و مکررا بخشنامهها عوض میشوند؛ مثلا یکدفعه بخشنامه صادر میشود، بانک مرکزی نیز حرف دیگری میزند.
با نکاتی که گفته شد حالا میتوان این مجموعه را شرکت دانشبنیان ایران ذوب نامید؟
ما دنبال برند سازی هستیم ولی اینکه یک تابلو دانشبنیان بزنیم و بخواهیم زیر این تابلو ضعفهای خودمان را بپوشانیم، من بههیچوجه به این کار اعتقاد ندارم. دانشبنیان یک نقطه عطف برای تحول کیفی سازمان است و در کنار آن اگر کمکی از بیرون به ما میشود از آنها استفاده کنیم اما اینکه ما صرفا خودمان را به دانشبنیان وصل کنیم و تغییری درون خود ایجاد نکنیم به این رفتار اعتقاد نداریم.