لزوم توسعه صنایع تکمیلی پلاستیک
دومین نکته به عنوان عامل محدودکننده صنعت پلیمر وجود نرخ ارز غیر واقعی 28،500 تومانی است. ممکن است بخشی از زنجیره ارزش از این قیمت غیرواقعی سود ببرد ولی در مجموع این امر موجب شده قیمتهای محصولات صنایع تکمیلی ما در بازارهای بینالمللی و منطقهای رقابتی نباشد. لذا اگر تصمیمسازان و بخش دولتی عرضه مواد اولیه به مقدار کافی، با قیمت ارز واقعی و بدون رقابت اضافه را تضمین کنند، شرایط بهتری برقرار خواهد شد. در این صورت بازار محصولات تکمیلی و پتروشیمیها در بازارهای منطقه دچار صدمه نخواهند شد. باید متذکر شد وجود این رانت قیمتی باعث شده گروهی که در بازارهای واسطهای فعال هستند وارد بازار خرید مواد اولیه شوند و تقاضای کاذب و غیرتولیدی را وارد صنعت پلاستیک کنند که در نهایت به زیان تولیدکنندههای واقعی خواهد بود.
همچنین لازمه اصلی رشد زنجیره ارزش، افزایش سطح همکاریهاست؛ باید با تعریف پروتکلهای فنی و اقتصادی بتوانیم بهرهوری زنجیره را ارتقا دهیم. به عبارت دیگر ورودی زنجیره ارزش ما مقدار ثابتی است و اگر بتوانیم خروجی آن را از نظر ارزشی ارتقا دهیم، میتوانیم در زمینه ارزشآفرینی و ارزآوری و نیز اشتغال رشد بیشتری ایجاد کنیم. بنابراین مهم است که در زنجیره ارزش، همکاریهای توسعهای - که در نهایت باعث افزایش بهرهوری زنجیره ارزش میشود - را بالا ببریم و کمک کنیم صنایع تکمیلی بتوانند در سطح بازارهای منطقهای رقابت کنند. در این مسیر لازم است صنایع بالادستی که در این سطح توسعه گرید میدهند و مواد اولیه کافی عرضه میکنند، مورد تشویق قرار گیرند.
در حوزه محیط زیستی در کشور نیز مطالعات کمتری صورت گرفته و افکار عمومی بیشتر تحت تاثیر فضای مجازی است. بیشتر مسایلی که درخصوص آسیبها و آلودگیهای محیطزیستی این حوزه مطرح میشود منشا علمی ندارد و ناشی از هجمههای رسانهایست. در خصوص کیسههای پلاستیکی و چرخه عمر آنها در دنیا حدود 27 مطالعه صورت گرفته است. این مطالعات اثرات محیطزیستی هر مرحله از تولید را محاسبه کردهاند و هیچ کدام از آنها کیسههای کاغذی و پارچهای را به عنوان گزینه سبزتر و کمتر زیانآور معرفی نکردهاند. طبق این مطالعات عملا مواد غیرپلاستیکی حدود 3 تا 4 برابر وزن بیشتری در کاربردهای مشابه دارند؛ موضوعی که باعث میشود اثرات و آسیب محیطزیستی بیشتری داشته باشند. در خصوص میکروپلاستیکها هم بررسیهای علمی نشان داده مقدار آنها در سطح زمین به طور متوسط حدود نیم کیلوگرم در کیلومتر مربع بوده است، در حالی که متاسفانه در نشریات و شبکههای مجازی این میزان را بسیار بیشتر از مقدار واقعی آن نشان میدهند. ما در این حوزه نیازمند تولید محتوای بومی هستیم ؛ بهشکلی که بتوانیم با توجه به دغدغههای جهانی، مصادیق داخل کشور را اندازهگیری و به صورت فعال در انجمنهای تخصصی منتشر کنیم.