حذف ضربه‌گیر بازار کار

حذف ضربه‌گیر بازار کار

دو دهه قبل سرمایه‌گذاری در حوزه تحصیلات دانشگاهی سود ده بود. دانشگاه‌ها به صنعت مدرک چاپ کنی تبدیل شدند که صف ورودی آن‌ها روزبه‌روز متراکم‌تر می‌شد. اواسط دهه۷۰تعداد ثبت‌کنندگان کنکور کارشناسی از یک‌میلیون و ۳۰۰هزار نفر عبور کرد ولی ظرفیت دانشگاه‌های دولتی، شبانه و روزانه، پیام نور و آزاد به‌زحمت به۱۱۰هزار نفر می‌رسید. یعنی شانس هر متقاضی برای قبولی در دانشگاه کمتر از۱۰درصد بود. برای برچیدن صف کنکور تنها راه‌حلی که ارایه شد افزایش تعداد دانشگاه‌های آزاد و پیام نور بود و اندکی بعد دانشگاه‌های غیرانتفاعی متولد شدند. اعضای بازنشسته ‌هیات علمی دانشگاه‌ها به‌سادگی مجوز ایجاد دانشگاه را دریافت کردند تا در هر کوی و برزنی و حتی در میان خانه‌های مسکونی، یک واحد دانشگاهی با کمترین امکانات و بیشترین شهریه، سبز شود. امروز که دانشگاه‌ها با کمترین اقبال مواجه شده‌اند، حوزه تحصیلات تکمیلی نیز دچار سرمایه گریزی شده است. صندلی‌های خالی دانشگاه‌ها به‌خصوص در بخش غیردولتی، گواهی است بر این ادعا.

در سال‌های اخیر تعداد داوطلبان کنکور کاهش‌یافته و صندلی‌های دانشگاه‌های سراسر کشور از دانشجو خالی‌شده است.  با کاهش تعداد دانشجویان، تعداد دانشگاه‌ها هم آب‌رفته به‌گونه‌ای که ۳۰۰ دانشگاه علمی کاربردی، ۸۰ دانشگاه پیام نور، ۶۰ دانشگاه آزاد اسلامی و ۴۹ دانشگاه غیرانتفاعی از شمار دانشگاه‌های کشور کاسته شده است.وضعیت ریزش دانشجو به‌گونه‌ای ست که در بعضی از واحدهای آموزشی غیرانتفاعی، تعداد دانشجویان به کمتر از هزار نفر رسیده تا دخل‌وخرج سرمایه‌گذار با یکدیگر مطابقت نداشته باشد.

تناقض آموزشی

موسسات، دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی پولی و خصوصی باهدف توسعه کمی و جلوگیری از خروج دانشجویان از کشور تأسیس شدند.  کم اقبالی مردم به موسسات آموزش عالی که به دانشگاه نیز تبدیل‌شده‌اند، تسری یافت تا جایی که اکنون بزرگ‌ترین تهدید برای آن‌ها ورشکستگی است. در چنین وضعیتی که به علت اقتصاد نابسامان کشور میزان سرمایه‌گذاری دولتی در نظام آموزشی رو به کاهش است، گستردگی بیش‌ازحد واحدهای دانشگاهی باعث اتلاف سرمایه شده است. تعداد موسسات غیردولتی غیرانتفاعی از سال ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۳ سیر صعودی داشت ولی از سال ۱۳۸۳ به‌صورت فزاینده و غیرقابل‌باوری افزایش یافت، به‌طوری‌که از ۴۴ مرکز به ۳۴۰ موسسه رسید. در سال ۱۳۹۲ روند افزایش موسسات غیرانتفاعی توسط وزارت علوم متوقف شد و به هیچ مرکز آموزشی مجوز جدیدی ارائه نشد.باوجود رشد بی‌رویه موسسات غیرانتفاعی، این موسسات جمعیت دانشجویی قابل‌توجهی ندارند و در حال حاضر کمتر از ۱۰درصد جمعیت دانشجویی کشور در موسسات غیردولتی و غیرانتفاعی مشغول به تحصیل هستند.  

سهم دانشجویان موسسات غیرانتفاعی از کل دانشجویان کشور در سال ۹۰-۸۹حدود۱۵.۱ درصد کل دانشجویان کشور بود که در سال۹۱-۹۰ به حدود ۸.۶ درصد از کل دانشجویان کشور رسید. تعداد دانشجویان اختصاص داده‌شده به غیرانتفاعی‌ها در سال ۹۶-۹۵ در حدود ۹۰ هزار نفر بوده که همین تعداد نیز برای ثبت‌نام مراجعه نکرده و ظرفیت فراوانی از غیرانتفاعی‌ها خالی ماند.

حذف ضربه‌گیر بازار کار

 ازآنجایی‌که قبلا گفته می‌شد دانشگاه به‌عنوان یک ضربه‌گیر برای بازار کار عمل می‌کند و به دلیل ادامه تحصیل، جمعیت فعال حداقل چهارتا ۶ سال با تاخیر وارد بازار می‌شوند، می‌توان به این نتیجه رسید که این ضربه‌گیر برداشته‌شده است.

رشد قابل‌توجه نرخ بیکاری فارغ‌التحصیلان که طبق آمارهای رسمی حدود ۴۰ تا ۴۵ درصد است، مهم‌ترین عامل کاهش انگیزه جوانان برای تحصیل در دانشگاه‌ها بوده و درنتیجه دانشگاه‌ها روز‌به‌روز در جذب دانشجو با مشکلات بیشتری مواجه می‌شوند. در دهه‌های گذشته اقداماتی برای توسعه دانشگاه‌ها انجام شد اما بازار کار متناسب با آن توسعه نیافت. درواقع، دانشگاه‌ها پیش‌قدم توسعه و افزایش ظرفیت برای جذب دانشجو شدند و همین موضوع مشکلاتی را برای کشور ایجاد کرد. در یک برهه زمانی برای رفع این مشکل، تلاش‌هایی برای برقراری ارتباط بین بازار کار و دانشگاه انجام شد و طرح‌هایی در دستور کار قرار گرفتند اما درنهایت شکست خوردند. اقتصاد ایران متناسب با طرح و برنامه توسعه دانشگاه دچار تغییر و تحول نشد. اقتصاد کشور دولتی است و بیش از ۸۵ درصد از امور اقتصادی در اختیار سازمان‌ها و نهادهای دولتی قرار دارد و این موضوع به مانعی بر سر جذب فارغ‌التحصیلان تبدیل‌شده است. جذب فارغ‌التحصیلان از طریق گزینش و عبور از فیلترهای متعدد و در مواردی پارتی انجام می‌شود و این امر راه را بر بقیه فارغ‌التحصیلان می‌بندد. یکی از انگیزه‌های اصلی فارغ‌التحصیلان این است که بعد از اتمام تحصیلات خود بتوانند نقشی را در بازار کار ایفا کنند و یک شغل مناسب با درآمد مکفی داشته باشند اما در وضعیت کنونی، این موضوع به یک آرزوی دست‌نیافتنی تبدیل‌شده است.