در ستایش مردی از جنس باران
کسی که مسوولیت و پست خدمت خود را نردبانی برای رشد دیگران دید. از آنجا که باور دارم دویدن پا به پای ستاره ها آدم را به خورشید نزدیک می کند و از آنجا که سالها پا به پای مردم شریف دویدم و جلوه های روشن صداقت و ایمان را درک کردم. اینکه که هر دو آرد مسوولیت را بیخته و الک را آویخته ایم و نه ایشان به مدح نیاز دارد و نه من به مجیز، امیدوارم بیان ویژگی ها و خصلت های مردی از جنس باران، کام تشنه دنیا را به توصیف نم نم باران خدمت صادقانه کمی تر کند و امید به بهبود جهان به مشتی کلمه از جان بر آمده افزون شود.
شافعی مردی از جنس باران بود. هرگز حقیقت و صداقت را فدای منافع فردی خود نمی کرد. شفاف و بدون حب وبغض دیدگاهای تخصصی خود را بیان میکرد . شجاع، صبور و مقاوم بود حتی آن زمان که منتقدین و حتی مخالفینش به او بی احترامی می کردند صبورانه و بزرگ منشانه سکوت میکرد و در کمال آرامش پاسخ شایسته و در عین حال محترمانه به آنها می داد.
او مدارج علمی و مناصب و مسوولیت های خود را به یکباره کسب نکرده بود بلکه پله پله و با تحمل مشکلات و مشقات فراوان به عالی ترین مناصب مدیریتی دست یافته بود. جز به منافع ملی و جلب رضایت اهالی اقتصاد و رشد شکوفایی اقتصاد این مرز و بوم به چیز دیگری نمی اندیشید. تعامل، گفتگو و مذاکره را بهترین شیوه برای کاهش چالشهای پیش رو می دانست.
من شور و شوق کودکان محروم دبستان تازه تاسیس در آن روستای دور افتاده منطقه تبادکان را که با حضور گرم و نشاط بخش او در آیین افتتاحیه آن مرکز آموزشی پدید آمده بود، دیده ام. من او را در جمع کودکان بی سرپرست موسسه گلستان علی (ع) دیده ام که چگونه با آنان همزبان می شد و چگونه عاشقانه آنان را به آغوش می کشید و همچون پدری مهربان به آنان عشق می ورزید. من چشم های منتظر کودکان کم توان جسمی موسسه همدم فتح المبین که در هر ماه مبارک رمضان منتظر حضور او و یاران خیر و نیکوکارش بودند دیده ام.
من او را از نزدیک در ملاقات با یار دیرینه اش زنده یاد عثمان محمدپرست، خیر مدرسه ساز و استاد موسیقی محلی جنوب خراسان که به دیدارش و عیادتش رفته بودیم دیده ام.
آری من او را دیده ام، می دانم که بزرگی او تنها به اعتبار مقام و منصبش نبود که حضورش و اندیشه اش به همه منصب ها و مسوولیتها اعتبار می بخشید. او به واقع انسانی اخلاقمدار بود و انسانیت را تنها در طول و عرض عمر جستجو نمی کرد، از او بارها این سخن را شنیدم که می گفت طول عمر هرکس سن و سال اوست و عرض عمر آن هم قیل و قال اوست.
امید آن دارم که با استفاده از تجربه او، جانشینانش راهش را ادامه دهند و اتاق بازرگانی به عنوان عالی ترین پایگاه فعالان بخش خصوصی کشور بیش از بیش در رشد و توسعه اقتصادی این مرز و بوم بکوشد و از همه توان و ظرفیت اقتصادی جامعه برای پیشبرد اهداف بلند خود و آبادانی ایران عزیز بهره جوید.