در یک گزارش تحلیلی بررسی شد
اهرم های توسعه صنعت فولاد
- سیاستهای کلی و اقدامات دولت : این سیاست ها و اقدامات دولت میتواند در سازمانهای برنامه و توسعه، وزارتهای مربوطه، مراکز اطلاعاتی و آماری و... اتخاذ گردد. لازم است سیاست و برنامه همکاری نزدیکی میان گروهها و ارگانهای مربوطه وجود داشته باشد.
- ماده اولیه و انرژی پایدار: هر کشور که در تولید فولاد و محصولات فولادی فعالیت دارد، در تامین ماده اولیه و انرژی خود نیازمند اطمینان و امنیتی است که از ایجاد هرگونه بینظمی در تولید جلوگیری نماید.
- شاخصهای کلان اقتصادی: رشد اقتصادی، سرمایهگذاری داراییهای ثابت، شاخصهای قیمت تولیدکنندگان و مصرفگنندگان
- شاخصهای هدایتکننده تقاضای فولاد : شاخص مدیران خرید PMI، سرمایهگذاری مسکن، سرمایهگذاری زیرساخت، سرمایهگذاری ماشینآلات و تجهیزات، صنعت خودرو و لوازم خانگی
- مسیر توسعه تکنولوژی: نقشه راه فناوری و تکنولوژی که در حال حاضر در جهان به سمت کمیتههای راهبری بیطرفی کربن هدایت میگردد. این نقشه راه در حال حاضر دربرگیرنده بهبود بهرهوری انرژی در سیستمهای موجود، بازیافت و استفاده مجدد از منابع، نوآوری و بهینه سازی فرآیندهای موجود، پیشرفت فناوری آهن و فولاد، ارتقا محصولات فولادی تولید با کارایی بالا و بادوام و استفاده و ذخیره سازی کربن CCUS
شاخص های کلان اقتصادی و همچنین شاخصهای هدایتکننده تقاضای فولاد به نحوی درگیر سیاستهای اقتصادی یک کشور است و در برنامهریزیهای سالیانه یک دولت نهفته است. در حال حاضر در کشور ستاد تنظیم بازار، وزارت صمت و بورس کالای ایران، شورای رقابت، بانک مرکزی و .. در مواردی همچون عوارض صادراتی، مدیریت بازار در بورس کالا، تعیین قیمت های پایه، سیاست های ارزی و ... به عنوان نهادهای تصمیم ساز صنعت فولاد اقدام به اتخاد سیاستها می نمایند. بررسی روند تصمیمها و ابلاغیههای سال ۱۴۰۱ همگی با هدف کمک به کشف قیمت واقعی در بورس کالا، جلوگیری از رفتارهای هیجانی و تشدید قیمت های غیرواقعی، حمایت از مصرف کننده نهایی و .. بوده است. اگرچه که موارد ابلاغی توانسته است به شفافیت بازار کمک نماید اما با توجه به تاثیرپذیری قیمتهای داخلی از قیمت جهانی، فواصل زمانی در اعمال تغییرات قیمتهای جهانی در قیمتهای داخلی و همچنین اعمال سیاست ها میتواند از اثرگذاری مطلوب برای تولیدکنندگان و مصرفکنندگان فولاد کشور بکاهد.
نگاه اجمالی به شاخصهای کلان اقتصادی بیانگر این است که طی یک دهه گذشته مصرف فولاد داخلی با متوسطی در حدود ۳/ ۱۸ میلیون تن بدون هیچ گونه رشد قابل توجه به حرکت خود ادامه داده است. متوسط نرخ رشد ارزش افزوده ساختمان طی یک دهه گذشته حدود ۲۴/ ۰% و متوسط نرخ رشد ارزش افزوده صنعت نیز در دوره مشابه در حدود ۶۳/ ۱% بوده است. پیشبینیهای بازار فولاد جهانی سال ۲۰۴۰ حاکی از این است که بخش ساختوساز سهمی در حدود ۵۰% مصرف فولاد جهان را خواهد داشت و کانونهای مصرف اتومبیل و ماشینآلات نیز همچون گذشته سهم مصرفی خود را حفظ خواهند نمود. از این رو اکنون لازم است به تاثیرگذاری سیاستهای توسعهای ایران به آینده بازار مصرفی فولاد ایران توجه نمود. تامین ماده اولیه سنگ آهن، دسترسی به انرژی پایدار، بازارهای صادراتی، توسعه فناوری و تکنولوژی اکنون مسایلی هستند که نباید نسبت به آنها بدون برنامه عمل نمود چرا که صنعت فولاد کشوری که توانسته طی ۴ سال مداوم جایگاه دهم تولید را حفظ نماید، بیش از گذشته نیازمند توجه است.