افزایش ظرفیت را متوقف کنیم!
اگر شرایط مساعد باشد، ظرفیت تولید و بازار مصرف هم وضعیت خوبی است. واحدهای تولید کنستانتره و آهن اسفنجی باید افزایش ظرفیت پیدا کنند. این واحدها همگی با مشکلات زیرساختی روبهرو هستند. مباحث بازار باید بر اساس فرمول عادلانه و منصفانه باشد و از سوی دیگر نباید با دخالت در بازار موجب خروج سرمایهها از زنجیره فولاد شویم. این مساله نیازمند اقدامی کلان است، من امیدی ندارم که با شرایط بازار داخلی و حمایتهای این چنینی بتوانیم ظرفیت مورد نظر خود را تامین کنیم. ما هماکنون نمیتوانیم مواد اولیه را برای تولید ۳۰ میلیون تن فولاد تامین کنیم. پیشنهاد میدهم واقعیتهای روز را ببینیم و اصرار برای افزایش ظرفیت امروز نداشته باشیم. حتی آهنگ سرعت کارخانهسازی نیز باید کاهش یابد زیرا فعلا نیازی به کارخانههای بیشتر فولادی نداریم.
ما کارخانههای فولاد زیادی تاسیس کردیم و از سوی دیگر در نقطه معدن و اکتشاف هیچ اقدامی صورت ندادیم. به همین دلیل نیاز است در بخشهایی که قبلا سرمایهگذاری نکردیم، سرمایهگذاری کنیم و از تواناییهای روز جهان استفاده کنیم. حتی در شرایط تحریمی نیز لازم است از امکاناتی که در دنیا برای معدنداری استفاده میشود و قیمت و زمان و بهرهبرداری را مقرونبهصرفهتر میکند، استفاده کنیم. لازم است ظرفیت تولید را فعلا ثابت نگه داریم و بعد از چند سال اگر شرایط بهبود یافت و تغییری حاصل شد یا در روابطمان با کشورهای دیگر گشایشی ایجاد شد، به دنبال افزایش ظرفیت تولید هم باشیم. مسوولان ما به کرات درباره کمبود مواد اولیه صحبت میکنند و دو سناریو دارند.
آنها در یک سناریو میگویند که نباید ظرفیت تولید را بالا ببریم و شرایط مصرفکننده را درک کنیم. معضلات زنجیره فولاد گریبانگیر دو بخش خواهد شد. یکی مصرفکننده نهایی یعنی همان مردم که همیشه محصولات را با بالاترین قیمت ممکن خریداری میکند و بخش دیگر بالادست زنجیره که با حجم کار زیاد همیشه مظلوم بوده است. دولت همواره از این بخش مطالبه داشته و هیچگاه توجه لازم به درخواستها و کمبودهای این بخش نمیکند. ظرفیت تولید فولاد ما باید بین ۲۴ تا ۳۵ میلیون تن بماند تا بتوانیم معدنهای خالی را هم به لحاظ تکنولوژی و هم به لحاظ سرمایهگذاری بررسی کنیم. تکنولوژیهایی که ما اکنون برای تولید استفاده میکنیم، مقرونبهصرفه نیستند و تولید گاهی زیانده است. دولت بیشترین فرصت برای کار کردن در معادن را به شرکتهای نیمهدولتی و دولتی میدهد و این خود معضل است. ما باید در مسیر افزایش سرمایهگذاری در بخش معادن حرکت کنیم و معادن ما هم باید به سمتی بروند که با تکنولوژیهای روز دنیا کار کنند.
حمایت از معادن کوچک و متوسط نیز مسالهی مهمی است مسوولان بسیار درباره معادن کوچک و متوسط صحبت میکنند. معادن کوچک و متوسط باید از معادن بزرگ جدا شوند و شرایط متفاوت آنها در دپارتمانها بررسی شود تا این معادن رشد کنند.