ابرروندها و آینده صنعت فولاد
رشد جمعیت و تغییرات اجتماعی: یکی از شاخصهایی که میتواند بر بازار فولاد دنیا تأثیرگذار باشد رشد جمعیت و تغییرات اجتماعی است. با افزایش جمعیت جهان و در پی آن تغییرات اجتماعی، به نحوی نیازهای مردم نیز تغییر خواهد کرد که همین موضوع میتواند صنعت فولاد به عنوان صنعتی مادر و محصولات کنونی آن را نیز تحت تأثیر خود قرار دهد. به طور مثال پیر شدن جمعیت جهانی خصوصاً طی ده سال آینده در کشورهای اروپایی و تا سی سال آینده در کشورهای آسیایی نظیر چین و هند نیز میتواند بر صنعت فولاد تأثیرگذار باشد. از طرفی این صنعت که محور آن بر نیروی انسانی میچرخد، میتواند با چالش نیروی انسانی روبرو شود و از سوی دیگر به خاطر افزایش افراد تعداد افراد مسن در جامعه، نیازهای مربوط به کهنسالان و زندگی آنها، این صنعت را به سمت تولید گریدهای جدید میبرد.
رشد شهرنشینی: شهرها به عنوان بازوان اقتصاد کشورها تلقی میشوند و هر چه اقتصاد کشورها به سمت پیشرفتهتر شدن میرود، شهرها نیز گسترش مییابند. به همین خاطر است که با رشد جمعیت شهرنشینی، ابعاد مختلفی از صنعت فولاد نیز تحت تأثیر قرار میگیرد. به طور مثال، بسیاری کارخانههای فولادی که در شهرکهای صنعتی یا اطراف شهرها هستند به خاطر گسترش شهرها، در نقاط شهری واقع میشوند. از آنجا که در بسیاری از کشورها، رابطه بین صنعت و انسان، رابطه خوبی نیست نه تنها صنعت فولاد بلکه بسیاری از صنایع دیگر نیز از این موضوع تأثیر خواهند پذیرفت. از تعطیلی تا اجبار به جابهجا کردن تأسیسات، سناریویی است که میتوان برای آینده صنایع با گسترش شهرها متصور شد.
محیط زیست: نه تنها دیروز و امروز بلکه فردا و فرداها نیز موضوع محیط زیست، یکی از چالشهای صنایع است. برخی از صنایع به طور ناجوانمردانهای محیط پیرامون خود را آلوده میکنند که این موضوع باعث عکسالعمل سازمانهای جهانی و مردمی شده است. به همین خاطر گاهی، نگاه غالب به همه صنایع، همین نگاه است. نباید فراموش کرد که محیط زیست، میراث آیندگان است و باید آن را حفظ کرد. ولی تولید نیز موضوعی است که به خاطر نیاز مردم غیرقابل توقف است. جدال بین این دو تفکر هماکنون وجود دارد و در آینده نیز به خاطر کاهش منابع آبی، تغییرات آبوهوا و... در سطوح فردی، دولتی و شرکتی بسیار مورد توجه قرار میگیرد.
ژئوپلیتیک: امروز چین، چیزی حدود ۱میلیارد و ۱۰۰ میلیون تن فولاد خام را تولید نموده و بسیاری از کشورهای دنیا صادر میکند. از طرفی بسیاری از کشورهای دنیا سودای دستیابی به میزان ظرفیت تولید چین را دارند. چین نه تنها در زمینه فولاد، بلکه در بسیاری از زمینههای دیگر، ابتکار عمل را به دست گرفته و توسعه اقتصادی قابل توجهی را در سالهای گذشته رقم زده است. این موضوع نشان میدهد که تغییر قدرت اقتصادی که امروز به چین رسیده، ممکن است دوباره نیز اتفاق بیافتد و بدیهیست که صنعتی مادر همچون صنعت فولاد نیز از این اتفاق تأثیر پذیرد.
رشد فناوری: با افزایش سرعت رشد علم در کشورها، فناوری نیز ارتقاء یافته که صنعت فولاد نیز از این قاعده مستثنی نیست. تحول شتابان در حوزه تولید، طراحی محصولات جدید، دستیابی به تکنولوژیهای جدید در سراسر زنجیره و... صنعت فولاد را در ۱۰۰ سال گذشته متحول کرده است. نه تنها شرکتهای فولادی بلکه همه شرکتهای آیندهنگر در صنایع، این روزها به دنبال ایجاد ارزش افزوده بالاتر برای ماندن در رقابت جهانی هستند؛ رقابتی که در آینده بیشتر خواهد شد و چون فولادسازان بزرگ دنیا میدانند که تکنولوژی، نقش تعیینکنندهای را در این زمینه دارد، توسعه آن را آغاز کردهاند.
مسیر طولانی پیش رو: رشد صنعت فولاد چین، طی برنامهای بلندمدت اتفاق افتاد؛ برنامهای که ظرفیت تولید را در این کشور به بیش از ۱۰ برابر رساند. این موضوع نشان میدهد فولادسازان و دولتمردان چین، علاوه بر برنامههای توسعهای، به موضوع ابرروندها نیز اهتمامی جدی ورزیدهاند. یکهتازی این روزهای چین در بازار فولاد دنیا این موضوع را بهخوبی نشان میدهد. با در نظر گرفتن این کلانروندها، آینده صنعت فولاد هر کشوری قابل پیشبینی است و این پیشبینی به اصلاح نقاط ضعف، تقویت نقاط قوت و شناخت بهتر چالشها و فرصتهای پیش رو کمک میکند.