باید از سواد روز جهان در کنار توان داخل استفاده کنیم

تأثیر زیست‌محیطی صنعت انرژی قابل‌توجه است، زیرا مصرف انرژی و منابع طبیعی ارتباط نزدیکی باهم دارند. تولید، حمل‌ونقل یا مصرف انرژی همگی تأثیرات زیست‌محیطی دارند انرژی برای هزاران سال توسط انسان‌ها مهارشده است. در ابتدا با استفاده از آتش برای نور، گرما، پخت‌وپز و برای ایمنی بود و استفاده از آن را می‌توان به حداقل ۹/ ۱میلیون سال پیش نسبت داد. در سال‌های اخیر روندی به سمت تجاری‌سازی فزاینده منابع مختلف انرژی تجدید پذیر وجود داشته است. اجماع علمی در مورد برخی از فعالیت‌های اصلی انسانی که به گرمایش جهانی منجر می‌شوند، برای افزایش غلظت گازهای گلخانه‌ای، ایجاد اثر گرمایش، تغییرات جهانی در سطح زمین، مانند جنگل‌زدایی، برای اثر گرمایش، افزایش غلظت ذرات معلق در هوا اکثراً برای یک اثر خنک‌کننده، در نظر گرفته می‌شوند

فناوری‌های در حال پیشرفت به‌طور بالقوه می‌توانند به انتقال انرژی، مدیریت آب و زباله و تولید مواد غذایی به سمت شیوه‌های استفاده بهتر از محیط‌زیست و انرژی با استفاده از روش‌های بوم‌شناسی سیستم‌ها و بوم‌شناسی صنعتی دست یابند به جهت بررسی موضوع فوق گفت‌وگو کردیم با سعید میر ترابی، کارشناس حوزه انرژی و استاد دانشگاه که مشروح آن‌ها می‌خوانیم:

کوچک گوشه گزارش copy

سعید میر ترابی، کارشناس حوزه انرژی در آغاز درباره توزیع صنایع حوزه انرژی در نواحی مختلف کشور به دنیای اقتصاد گفت: پتروشیمی‌ها و پالایشگاه‌ها صنایع انرژی بر هستند و جانمایی آن‌ها باید به‌گونه‌ای صورت بگیرد که به ارزان‌ترین شکل ممکن نهاده‌ها را دریافت کنند، بحث انتقال نهاده نیز مطرح است که در ایران محل اشکال است. به دلیل مسائل اقتصادی در ایران تمرکز سازمانی مشخصی در حوزه زیرساخت نداشته‌ایم. ما یک سازمان برنامه داریم اما به دلیل اینکه بخشی از سیاست‌گذاری‌های اقتصادی‌مان در ارتباط با مجلس تعیین می‌شود و در پارلمان مقداری منافع محلی نمایندگی می‌شود، باعث شده فشار آورده شود و تاسیسات و مراکز تولیدی در حوزه نمایندگی خودشان ایجاد شود که در سیستم تصمیم‌گیری هم وارد می‌شود و مقداری تاثیر منفی بر روی جانمایی مباحث مرتبط با کارایی اقتصادی دارد. البته یک موضوع عدالت نیز داشته‌ایم که در ساختار سیاست‌گذاری واردشده و بحث اش این بوده است که این تاسیسات باید توزیع شود و یک سری صنایع کلیدی و مهم مانندِ پتروشیمی که خیلی هم درآمدزا هستند باید برابر توزیع شود. در کنار آن‌یک شبکه گسترده گاز در کشور داریم که این مساله را توجیه می‌کند اما تمامی عوامل در این زمینه منطقی نبوده و گسترش و توزیع آن نیز با چالش مواجه بوده است.

وی در ادامه نسبت به در نظر گرفتن عوامل موثر ازجمله محیط‌زیست و آمایش سرزمینی در توزیع این نوع صنایع افزود: ازنظر اصول وقتی موضوع جانمایی باشد، قاعدتا باید آمایش سرزمینی در مناطق مختلف کشور صورت بگیرد و آنجا پتانسیل‌های توسعه محور منطقه با توجه به اقلیم و فرهنگ و مسافت و مسائل زیست‌محیطی باید موردتوجه قرار بگیرد و سپس بر اساس آن چینشی از این زیرساخت‌ها در مراکز مختلف کشور شکل بگیرد اما بازهم متاسفانه این موضوع خیلی در دستور کار نبوده است و آمایش سرزمین عمدتا با کندی پیش رفته است. سیاست‌گذاری‌ها و کلید زدن طرح‌ها و راه‌اندازی آن‌ها درگیر یک سری مسائل منطقه‌ای شده است و آن‌ها نیز طبیعتا با مطالعات کافی پیرامون پیامدها و چگونگی جانمایی آن در بافت منطقه نبوده است و صرفا فشاری صورت گرفته تا کار سریع‌تر انجام شود و دستاوردی مطرح شود. تجمیع این‌ها در عموم سیاست‌گذاری‌های اقتصادی-توسعه ای منجر به مشکل شده است و در خیلی از نقاط ما را به راندمان کافی نرسانده است. مشخصا نمونه‌های سدسازی که خیلی از اقدامات زیرساختی سدها منطق اقتصادی و زیست‌محیطی نداشته است. میر ترابی سپس درباره توجیهات عدالت محور در توزیع صنایع حوزه انرژی اشاره کرد: یک منطق عدالت محور پشت این اقدامات بوده است اما خام اندیشانه به آن توجه کرده‌اند. ما سال‌ها نزدیک به دو دهه اخیر از انرژی‌های جدید جامانده‌ایم و خیلی جاها می‌توانستیم با توسعه انرژی‌های نو، مشکل انرژی مناطق دورافتاده را حل کنیم و لوله گاز را به‌تمامی روستاها نبریم تا با منطق عدالت روستاها را به گاز برسانیم اما به‌هرحال انجام‌شده است. می‌شد یک سری معیار تهیه کرد و به مراکز جمعیتی تا این حد بر اساس منطق عدالت گاز برسانیم ولی زمانی که هر نقطه را لوله گاز کشیده‌اند مشکل ایجاد کرده است درحالی‌که می‌شد خیلی از روستاها از انرژی‌های پاک و نو استفاده کنند. راه‌حلی که می‌ماند این است که نمی‌توان لوله گاز را برچید بلکه باید با واقعی سازی قیمت‌ها و استفاده از انرژی‌های نو  مشکل را حل کرد.

میر ترابی در پایان درباره توسعه صنایع انرژی و استفاده از دانش داخل گفت: طبیعتا باید تجمیع صورت بگیرد. دانش فنی- بومی خوبی در برخی موضوعات داریم ولی تجربه ما در همه حوزه‌ها این است که وقتی کار را به شرکت‌های داخلی سپردیم مثلا زیرساخت راه‌سازی، طبیعتا فناوری هست ولی راندمان طرح‌ها و نتایج آن پایین است و با هزینه بالا و تاخیر های مکرر و نتایج کم کیفیت همراه بوده‌اند. طبیعتا می‌توان گفت که ما اگر یک سیستمی داشته باشیم که نگاهی که در قضیه اقتصادی به یک‌چیزی اولویت داده‌ایم آن‌هم تضادهای تاریخی با خارجی‌هاست و این تضاد عمیق شده است و آن را به شکل معقول کنار نگذاشته‌ایم و عمق تکیه‌بر استقلال داخلی در صنعت تعدیل شود البته به قطع باید از ظرفیت‌های توان داخلی استفاده کرد اما با انتقال تجربه و مشارکت و همکاری از شرکت‌های روز جهان قطعا خیلی جلوتر می‌توانیم حرکت کنیم. در تمامی حوزه‌ها درگیر این موضوع هستیم و یک بخش آن جنبه فرهنگی دارد یک بخش هم چالش‌های اقتصادی است که فقط به توان داخل تکیه کردیم اما از سوی دیگر هزینه آن نیز در مواردی بسیار بالا بوده است؛ مثلا خودروسازی داخلی کارآمدی‌اش چقدر است؟ در حوزه انرژی نیز همین‌طور است و باید از الگوهای روز جهانی استفاده کنیم و مولفه های سیاست خارجی را در این زمینه حل کنیم تا با بهبود روابط با جهان امکان ‌همکاری بیشتر فراهم شود.