تخریبهای بیصدا
از عوامل شناختهشدۀ طبیعی و اقلیمی گرفته تا برخی رفتارهای انسانی. منظور از آسیب ایجاد هر نوع عارضه در بنا به هر دلیلی است که باید رفع شود. عوامل آسیب رساننده به بنا را میتوان در دو عامل کلی طبیعی و انسانی دستهبندی کرد. از دیدگاه معماری، هر اقلیمی به دلیل شرایط جوی و آب و هوایی خود یک سری محدودیت برای بنا ایجاد میکند. که در نظر نگرفتن دقیق محدودیتها باعث صدمه رساندن به بنا میشود. یکی از مشکلات آسیبرسان برای بناهای تاریخی زلزلهخیز بودن ایران است که هر از چند گاهی سکوت و سکون سازهای بناهای تاریخی را بر هم میزند. زلزله پدیدهای پیشبینینشده است. بنابراین باید هنگام ساخت یک بنا استحکام آن را در برابر زلزله محاسبه کرد تا اطمینان خاطری از پایداری بنا به دست آورد. در بناهای تاریخی این استحکام بهخصوص در گرمابهها پیشبینیشده است زیرا که در دل خاک ساختهشدن تا حد قابلتوجهی مشکلات ناشی از زلزله را مهار میکند و این جزو محاسن بناهای تاریخی به شمار میرود ولی با زوال و فرسودگی این عوامل میتواند باعث تخریب و آسیب شود. اما کار از آسیب گذشته است و به مرحله تخریب جدی بناها واردشدهایم.
در سال اخیر نیز شاهد برخی از این نوع رفتارها با توجهیاتی عجیب بودهایم که اوج آن در شیراز اتفاق افتاد و حتی زمانی که وزیر میراث فرهنگی برای بازدید بافت تاریخی به آنجا رفت در بیانی تعجببرانگیز گفت ما توان مالی مرمت و نگهداری این خانهها را نداریم!منطق پشت صحبت وزیر آنقدر مبهم و عجیب است که وقتی در مقیاسهای دیگر آن را بررسی کنیم متوجه آن میشویم.بهعنوانمثال وقتی یک کارخانه با مشکلی مواجه میشود بهجای حل آن مشکل،راه تخریب کارخانه و اخراج کارگران را پیش بگیریم!اما این روند فاجعهآمیز صرفا به شیراز ختم نشده و در اصفهان نیز در هفته اخیر سه نمونه خانه تاریخی تبدیل به پارکینگ شدهاند! آثار تاریخی اصفهان در میان بیمهری مسوولان میراث فرهنگی، بیرغبتی بخش خصوصی و بیمسوولیتی برخی مالکان دچار آسیبهای زیادی شده است و بهرغم هشدارها، بیم نابودی محدوده تاریخی این شهر میرود.برای درک دقیقتر وضعیت بناهای تاریخی اصفهان و نوع برخورد با آنها کافی است در گوگل جستجویی ساده کنید و عنوان تخریب آثار تاریخی اصفهان را بنویسید تا اخبار بسیار زیادی از گذشته تا امروز در زمینه تخریب بناهای تاریخی شهر برای شما باز شود.
یکی از کارشناسان این حوزه به خبرگزاریها در هفته اخیر گفته است: خانه ستارهدار متعلق به اواخر قاجار و اوایل پهلوی با وسعت ۸۰۰ تا هزار مترمربع در ضلع جنوب غربی مسجد جامع عباسی قرار داشت و دوخانه کوچک دوران پهلوی و هرکدام با وسعت حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ مترمربع در ضلع جنوبی این خانه قرار داشتند. چندین بار به میراث فرهنگی اعلام کردیم که در منطقه جنوب میدان نقشجهان، تعداد خانههایی که باید ستارهدار اعلام میشد بسیار بیشتر از تعدادی است که اعلام کردهاید.موقعیت این بنا استراتژیک و در فاصله چند قدمی میدان قرار دارد؛ جایی که بهترین جا برای اقامتگاههای سنتی و هتل است و نباید ماشین به آن ورود کند اما به دلیل منفعت مالی این خانهها تبدیل به پارکینگ شده است. تخریب این سه خانه تاریخی و مهم جوار میدان نقشجهان برای ایجاد پارکینگ و زمینی با وسعت هزار و ۱۰۰ مترمربع با افزایش قیمت، بیشتر به یک رانت بزرگ میماند.
این وضعیت در حالی دامنگیر اصفهان شده است که این شهر با ادعای فرهنگ و تاریخ دو ویترین مهم گردشگری خود را در این حوزه چیده است و با تخریب بناهای تاریخی اینچنینی که میراثی برآمده از تاریخاند و نابودیشان جایگزینی ندارد،یک سرمایه اساسی از شهر را از بین برده است.مانند نفت،نفتی که در صورت استخراج و مصرف جایگزینی آن غیرممکن است.
با این وضعیت نیز اگر همین نگاه به بناهای تاریخی اصفهان از خانه تا کاروانسرا و... ادامه یابد دیگر اثری برای مرمت و نمایش به عموم و مسافران باقی نمیماند و سیوسهپل و پل خواجو و بناهای مرسوم شهر نیز دیگر برای گردشگران تکراری شدهاند و باید به فکر کشف بناهای جدید با مرمتهای جدیتر برای بهبود برند اصفهان در زمینه گردشگری تاریخی کرد.