برکت تحریم
آیا حمایت از صنایع به نیروی انسانی داخلی کمک میکند؟
اما بعد از اشاره به فضای مناسبی که در کشور به وجود آمده است، میتوانیم از مشکلاتی که به وجود آمده هم نام ببریم. مشکلاتی از قبیل برندسازی. ما بعضی کارخانههایی داریم که برند را با محصول پیش بردهاند. اما اکنون تولیدکنندههایی وجود دارند که برای خود برندسازی نمیکنند و مشخص نمیشود که محصول تولیدشده در کشور عزیزمان تولید شده است. در نتیجه جنس با کیفیت بالا وجود دارد. با توجه به اینکه واردات این کالاها ممنوع شده این محصولات به واحدهای صنفی در بازار راه پیدا میکنند و بازار بزرگی مانند شوش هم وجود دارد که این محصولات به آن راه پیدا میکنند. این اجناس با برندهای متفاوتی که افراد نزد کارخانهها میگذارند به بازار میآید و سردرگمی مصرفکننده نهایی را در پی دارد. به این دلیل که برندها مشخص نیست؛ در حالی که قیمتهایی متفاوت هم وجود دارد و مشکلاتی از این دست برای مصرفکننده ایجاد میکنند.
این وضعیت به گرانفروشی منجر میشود. اجناس نیز به اسم محصولات خارجی فروخته میشوند. در حالی که جنس ایرانی است و کیفیت دارد. متاسفانه در حالی که جنس بسیار باکیفیت ایرانی در بازار وجود دارد ولی نشانهای از برند ایرانی نیست. به عنوان مثال ما اخیراً با مشکلی روبهرو بودهایم که جنسی در حال جابهجا شدن بود ولی پلیس راه به آن شک کرده بود و چون دید نشانی از محصول ایرانی ندارد، اجناس را برای کارشناسی فرستاد. باید منظورم را اینطور تفهیم کنم که وقتی شانس پیدا میکنیم که به یک بلوغ تولیدی خوب برسیم، میتوانیم مصرفکننده نهایی را هم توجیه کنیم که محصول کشور خودمان است. سوال این است که چرا در بازار داخل با این مشکلات روبهرو شدهایم؟ به نظر میرسد که یک دلیل این باشد که توقع مردم بالاست و به دنبال جنس باکیفیت هستند و... .
قاچاق کماثر
گرچه قاچاق همه بخشهای اقتصاد کشور را آزار میدهد اما امروز قاچاق بخشی از محصولات کشور را تامین میکند. البته نه به فراوانی. تصور من این است که چون از نظر حجمی کالاها بزرگ هستند ممکن نیست در سطح وسیع قاچاق صورت بگیرد. تاکید میکنم قطعاً هست ولی مثل بقیه بخشهای کشور زیاد نیست. قاچاق معمولاً از بنادر جنوبی کشور صورت میگیرد. بخشی از کالاها ساخت کشور چین بوده و بخشی دیگر ساخت کشورهای اروپایی است. گاهی میبینیم که بعضی کالاها از نظر حجمی، وزنی و ارزشی شرایطی دارند که قاچاق آن در صنف چینی و بلور توجیه دارد.
نیاز مبرم به مواد اولیه باکیفیت
اگر بخواهیم درباره چالشهای این صنعت صحبت کنیم باید گفت در مرحله اول نیاز به مواد اولیه باکیفیت داریم که امیدواریم با راهاندازی واحدهای دانشبنیان به این هدف دست پیدا کنیم. در بحث تامین قطعات یدکی نیز چالشهایی داریم به این دلیل که اصالت این نوع ماشینآلات وارداتی است. به واسطه تحریمها تامین این قطعات، انتقال ارز به فروشنده و ورود کالا به کشور سخت شده است. این در حالی است که گمرک کشور نیز با برخی سختگیریها درباره ترخیص کالا، چالشهایی را در مقابل تولیدکننده قرار میدهد.
نوآوری و شکوفایی صنعتگر
درباره نوآوری و شکوفایی هم لازم است بگویم صنعتگر ما وظیفه خود را به خوبی انجام داده و در مقابل این انتظار وجود دارد که از سوی سازمانهای دولتی به خوبی حمایت شود، چرا که در این صورت از خروج ارز جلوگیری میشود و هم منشأ واردات ارز خواهد شد. کشورهایی مثل تاجیکستان، قزاقستان، ترکمنستان، عراق و پاکستان نیازمند محصولات بلور و چینی ایران هستند. از سویی این کشورها از نوسانهای ارزی در ایران باخبر هستند. در این حال تولیدکنندگان ایرانی در پارهای مواقع نمیتوانند به آنها فروش ارزی داشته باشند چرا که برخی از آنها به واسطه تسلط به زبان فارسی از کارخانههای ایرانی خرید ریالی انجام میدهند! بنابراین فروش این کالاها به صورت ریالی در قالب کالای صادراتی انجام میشود. این در حالی است که طبق قانون بانک مرکزی ۹۵ درصد ارز حاصل از صادرات باید به کشور بازگردد. این در حالی است که بانک مرکزی این دلار را با قیمت نیمایی برای تولیدکننده محاسبه میکند. حالا این سوال مطرح میشود که آیا تولیدکننده ایرانی از مشتری خارجی خود دلار دریافت کرده است؟ خیر. همانطور که پیشتر اشاره شد ریال دریافت کرده است. این تفاوت روی هر دلار ۱۰ هزار تومان خواهد شد که در نهایت از جیب تولیدکننده خواهد رفت به این دلیل که باید تعهد ارزی خود را انجام دهد. اگر شرایط حمایتی مناسب وجود داشته باشد تولیدکننده هیچوقت سرمایه خود را به خارج از کشور منتقل نمیکند یا به دیگر حوزهها مثل مسکن و... وارد نمیکند.
افق صادرات
یکی از درد دلهای من در حوزه صادرات است. لازم است نوید دهم که ظرفیت گسترش صادرات در کشور وجود دارد. اکنون کشور عزیزمان سرشار از منابع خدادادی مواد اولیه است و نیروی ارزان در کنار انرژی ارزان که در اختیار داریم، فرصتهایی را پیشروی ما قرار داده است. ما در ایران از هزاران سال پیش شیشهگری و سفالگری داشتهایم. با شرایطی که اکنون، در کشور پیشرو داریم و کشورهای منطقه مثل افغانستان و پاکستان و بخشی از ترکیه و... نیازمند این محصولات هستند میتوانیم زمینههای گسترش صادرات را در کشور فراهم کنیم. صادرات ما در این حوزهها میتواند بازارهای منطقه را پوشش دهد. گسترش تولید و صادرات در کشور میتواند در ابعاد مختلفی به کشور کمک کند، یکی از این ابعاد نیروی انسانی است. اکنون برنامه نمایشگاه دائمی چینی و بلور در شهر مسقط کشور عمان وجود دارد. تلاش ما بر این بوده که بیشترین شرکتهای چینی و بلور ایرانی را به آن نمایشگاه متصل کنیم. تا از آن نمایشگاه دائمی به بازارهای آفریقا و کشورهای عربی راه پیدا کنیم. صحبتها با اتاق ایران انجام شده است تا شرکتهایی که قابلیت صادرات کالا دارند برای صادرات به آن نمایشگاه اقدام کنند. البته در آن نمایشگاه قرار است محصولات دیگری مانند چرم و... هم ارائه شود.
گله از دولت
انتقادی که از دولت درباره صنف ما وجود دارد این است که همیشه به عنوان یک واحد توزیعی به صنف ما نگاه کردهاند در حالی که باید اتحادیه را هم در جریان تصمیمگیری برای تولید و فروش قرار دهند. به هر حال واحدهای تولیدی هم حق دارند ولی ما به عنوان مسوول توزیعی هم باید در جامعه حضور داشته باشیم. ما از دولت انتظار داریم که در حوزه صنف ما برندسازی را بهطور جد پیگیری کند. اتحادیه را در تصمیمگیریها دخیل کند. اکنون اتحادیه پل ارتباطی با اتاق اصناف است. در تمام مصاحبهها هم پیشتر گفتهام باید ما هم در جریان تصمیمگیریها هم قرار بگیریم.
مشکل بیپایان مالیات
بحثهای مالیات قصهای بیپایان است که همیشه با آن درگیر هستیم و جلسات متعددی از سوی وزارت امور اقتصاد و دارایی با اتاق اصناف در این زمینه برگزار شده است. بارها گفتهایم صنعت چینی صنعتی است که بخش اعظمی از نیازهای صنعتی کشور را تامین کرده است و باید بشود زنجیرهای از مواد اولیه در اختیار داشته باشد. ولی متاسفانه حرفها فقط شنیده میشود. ما در این صنعت سالیان سال است که تربیت شدهایم تا به وضعیت امروز رسیدهایم. انتظار دارم وزارت صنعت به این صنعت بهطور جدی نگاه کند.
یکی از مشکلات ما نوسانهای ارزی در کشور است که بر بسیاری از واحدهای تولیدی اثرات نامطلوبی داشته است. وقتی نوسان ارزی در کشور وجود دارد و ارزش دلار نسبت به ریال بیشتر میشود انگیزه خرید کالا از ایران در میان کشورهای دیگر تقویت میشود. در این شرایط کارخانهدار و تولیدکننده ضرر میکنند. امروزه در کشور یکی از افتخارات تولیدکننده بلور و چینی این است که به تکنولوژی تولید محصول عاری از سرب دست پیدا کردهایم. بنابراین اینقدر کیفیت محصول تولیدی در این حوزه زیاد میشود که در بازار توزیع، شیطنتهایی انجام میشود و این کالا را به عنوان خارجی به فروش میرسانند.
ضربه تورم بر بازار
رکود در حال حاضر در بسیاری از بازارها وجود دارد. با نرخ تورمی که وجود دارد، به عنوان مثال یک سرویس غذاخوری که برای بسته جهیزیه خریداری میشود، امروزه با رشد بیش از ۱۰برابری قیمت روبهرو شده است. طبیعتاً این شرایط در توان خریدار نیست و همین عاملی برای رکود بازار خواهد شد. باید توجه داشت که تولیدکننده هیچ دخل و تصرفی در افزایش قیمتها ندارد. ولی اگر بخواهیم از این شرایط رکود تورمی عبور کنیم یکی از راههای موثر و مهم آن این است که دستگاههای مختلف کمک کنند تا هزینه تولید پایینتر بیاید.
در این صورت قیمت نهایی کالا نیز متعادلتر شده و مصرفکننده توان و قدرت بیشتری برای خرید خواهد داشت و بازارها از رکود خارج خواهند شد. ما میتوانیم برای برطرف کردن این مشکل و البته بسیاری از دیگر مشکلات تولید از ترکیه الگوبرداری کنیم؛ چرا که حمایت از تولید در این کشور بسیار بالاست. آنها متوجه هستند که اگر یک واحد تولیدی بیکار و تعطیل شود آسیبهای متعددی به کشور وارد خواهد شد، به همین دلیل دولت به تولیدکننده اعتماد و تلاش کرده شرکتهای بخش خصوصی در نمایشگاههای بینالمللی حضور داشته باشند. اما در مقابل در کشور ما به عنوان مثال اگر تولیدکنندهای قصد داشته باشد پروانه بهرهبرداری خود را تمدید کند با کوهی از مشکلات و بوروکراسی اداری مواجه خواهد شد.
مشابه این مشکلات در حوزههای مالیات، بیمه تامین اجتماعی و سایر بخشها نیز برای تولیدکننده وجود دارد. در نهایت اینها چالشهایی هستند که باعث بالا رفتن قیمت تمامشده کالا خواهند شد. از سوی دیگر بخش زیادی از مدیران در ایران تجربه و اطلاعات مناسبی درباره حوزهای که در آن حضور دارند ندارند. پس در این بخش باید فردی را انتخاب کنند که قبلاً چالشهای آن حوزه را تجربه کرده باشد. معتقد هستم اگر میخواهیم به یک اقتصاد پویا برسیم دولت باید به بخش خصوصی اعتماد بیشتری داشته باشد و از پتانسیلهای این بخش استفاده بیشتری شود. چرا کارآفرینهایی که در حوزههای مختلف صاحب تخصص هستند مورد توجه قرار نمیگیرند؟ وزیر صمت باید از اتاقهای اصناف درخواست کند که این افراد را معرفی کنند تا درباره موضوعات مختلف با آنها مشورت شود.
اثر تقویت صنایع داخلی بر نیروی انسانی
در پایان لازم است به تاثیری که تقویت صنایع داخلی بر وضعیت نیروی انسانی در کشور میگذارد اشاره کنم و بگویم سالها تلاش کردیم تا ثابت کنیم گره خوردن صنعت و دانشجو میتواند دانشبنیانی را پدید آورد که هیچ نیازی به کشورهای دیگر برای واردات نخواهد بود. ما آمادهایم تا با تمامی کشورهایی که در این حوزه فعالاند تولیداتمان را در رقابت نشان دهیم. هر کشوری اعلام آمادگی کند میتوانیم ثابت کنیم که بهتر از آنهاییم. در حال حاضر ظرفیت تولیدمان بیش از یک تن در روز است و میتوانیم واحد تولیدی دیگری با همین وسعت نیز احداث کنیم، اما در مقابل با توجه به قابلیت بالای تولید، عرضه و فروش این محصول در کشورمان تقریباً صفر است، حال آنکه به این سیمجوشها در تمامی صنایع نیازمندند. اما وجود دو شرکت واردکننده اجازه مانور تولیدات داخلی را نمیدهد. بداخلاقیهایی که در روابط تجاری داخل کشور از لحاظ معرفی برندهای تولیدشده در داخل و استفاده از آنها به جای نوع خارجیاش وجود دارد، مانع بزرگی بر سر راه تولیدکنندگان است. مگر گفته نشده؛ دولتمردان سالهاست که شعار تولید داخلی سر دادهاند، پس چرا از تولید داخلی بهره نمیبرند؟ چرا هنوز واردکننده کالاهایی هستیم که در داخل بهترینشان تولید میشود؟ مشارکت دانشجویان نخبه با صنعت در کشور مانع از فرار مغزها میشود، این نخبگان صنعتگر دانشگاهی در کشورمان با کمترین دستمزد مشغولاند در حالی که تمامی کشورهای صنعتی دنیا با مبالغ بالای دستمزد حاضرند از دانش این نخبگان استفاده کنند. ما تلاش کردیم آنها را به تولید داخلی علاقهمند کنیم اما تا کی توان تحمل این شرایط سخت را خواهیم داشت؟ اگر حمایت نشویم و راه ورود واردات کالاهای بیکیفیت بسته نشود نمیتوانیم تولید داخلی را رونق دهیم. اینجا نیازی به مراحل ثبت سفارش، هزینههای حملونقل خارجی و تهیه ارزهای گران خارجی نیست، خودمان تولید میکنیم و خودمان مصرف میکنیم. با گسترش کار میتوانیم سربلند کالایمان را به دیگر کشورهای مدعی صادر کنیم و اینها تنها پشت اگرهایی پنهان است که میگوید اگر دولت حمایت کند.