تلنگرهای فرش
فرهنگی مرکب از هنرهای دستی مانند طراحی، برجستهکاری، نقاشی و صورتگری، مینیاتور، تشعیر و تذهیب، کاشیکاری، رنگ و رنگ رزی بوده و باعث تکامل و غذای این هنر اصیل شده است.
این هنر سنت آفرین نیز بوده و بیانکننده حالات، باورها، اعتقادات دینی ماست و مکنونات قلبی مردم پاکسرشت را در خود جایداده است. این صنعت اعتبار و شهرت ارزندهای را برای کشور فراهم و خلاقیت و هنر و ذوق ایرانی را به جهانیان شناسانده است.
فرش تنها کالایی است که ذکر نام آن بانام ایران عجین است.
بخش عمدهای از هنر و تمدن ایران مدیون فرش است و یکی از بهترین راهها و ابزار انتقال فرهنگ اصیل ایران به دیگر جوامع است. سابقه تولید آن قریب به سه هزار سال بوده و این هنر صنعتی دارای تکنولوژی بومی و پشتوانه عظیم طرح و نقشه همراه با تنوع منطقهای است. همچنین این صنعت اعتبار و شهرت ارزندهای را برای کشور فراهم و خلاقیت و هنر و ذوق ایرانی را به جهانیان شناسانده است.
فرش دستباف ایران محصولی چندبعدی است و دارای جنبههای فنی، هنری، اجتماعی و اقتصادی بسیار گسترده است. در بعد فرهنگی تنها کالایی است که نام آن بانام ایران عجین است و سهم ویژهای از هنر و تمدن ایران مدیون فرش است.از دیرباز تاکنون یکی از بهترین راهها و ابزار انتقال فرهنگ اصیل ایران به دیگر جوامع است درحالیکه این هنر صنعتی دارای تکنولوژی بومی است.
فرش در اصفهان
نمایشگاه فرش دستبافت استان اصفهان در پیش است،نمایشگاهی ازنظر هویتی و فرهنگی و اقتصادی برای اصفهان اهمیتی به درازای تاریخ دارد زیرا در دهههای گذشته بافت فرش یکی از نقاط قابلتوجه برای خانوادههای اصفهانی در تمام نقاط استان محسوب میشد و استفاده از فرش نیز در کیفیتهای مختلف مدنظر تمامی شهروندان بوده است اگرچه در سالهای اخیر با تغییر دکوراسیونها فرش ایرانی و اصفهانی جایگاه کمتری در خانههای یافته است اما هنوز اهمیت فرش در زندگی خانوادههای ایرانی نقش قابلتوجهی دارد.از سوی دیگر صادرات این کالا ارزشمند نیز اقتصادی شکوفا در سالهای قبل داشته که متاسفانه بهمرور و با چالشهای سیاسی و اقتصادی درگیر بحران جدی شده است.بحرانی که صادرات فرش را از دو میلیارد دلار در اوایل دهه هفتاد به شصتوهفت میلیون دلار در حال حاضر رسانده است و این آمار بغرنج صرفا مختص کاهش فروش نیست و در بطن خود بیکاری فرشبافان و تمامی فعالان این عرصه را نیز دربرمیگیرد.
این وضعیت دشوار برای فرش اگرچه برای جبران مسیر سختی پیش رو دارد اما نخست گام بازگشت به جایگاه اصلی ایران در حوزه فرش نه پذیرش شکست بلکه درک و فهم آن و تمرکز بر نقاط ضعف این حوزه است که تمرکز و همراهی ارگانهای دولتی و انجمنهای غیردولتی حامی فرش و فرشبافان را میطلبد که با نگاهی دقیق و بیطرفانه نسبت به چالشهای گذشته،فرصتهای مسیر پیش رو را درست دریابند.
نمایشگاه فرش فرصتی است که میتوان با استفاده از آن دیدگاههای مردمی نسبت به موضوع فرش را نیز جمعآوری کرد و با تجمیع نگاههای مختلف به تدوین یک استراتژی مشخص برای پیشبرد اهداف اقتصادی و فرهنگی در حوزه فرش پرداخت اما این نمایشگاه یک فرصت مهم دیگر نیز در دل خود دارد و آن آشناتر کردن جامعه با پدیده فرش است؛جامعه ایران بهعنوان یک جامعه مصرفگرا چندان به روند تولید توجهی ندارد که دراینبین تماما مقصر نیست و دولتها باید مردم را نسبت به آنچه در دسترسشان بهعنوان یک عنصر مصرفی قرار میگیرد آگاه کنند تا مردم بدانند آنچه در دست دارند چه مسیری را تا تبدیلشدن به کالا طی کرده است.
در حوزه انرژی نیز همینطور است مثلا اگر مردم میدانستند که گاز مصرفیشان چه مسیر سختی را تا فراگیری در حوزه مصرف طی کرده است شاید برخورد دیگری با آن میکردند یا در زمینه کالاهای مصرفی مانند فرش ،مردم باید بدانند و ببیند که فرش دستبافت چه روندی را طی کرده و بافنده چه تلاشهای سختی را برای اتمام این اثر انجام داده است؛در نمایشگاه میتوان با برقراری غرفههایی از حضور بافندگان در حال بافتن فرش بهره برد تا شهروندان ضمن بازدید از این روند،با آگاهی بیشتری نسبت به مساله فرش بپردازند.