سر بی کلاه زنده رود
انتقال آب خلیجفارس برای توسعه صنایع است
صحبت درباره انتقال آب از خلیجفارس به اصفهان باهدف جریان آب در زایندهرود یک دهه قدمت دارد. اماواگرها و حواشی این انتقال که گویا همه جوانب آن سنجیده شده، از خود طرح بیشتر بوده و هست. امروز که این انتقال وارد فاز اجرایی شده صحبت درباره هزینههای طرح، آب گرانقیمتی که به اصفهان میرسد و چگونگی پمپاژ آب تا اصفهان و انرژیهایی که هدر میرود کار بیهودهای است چراکه ظرف بیش از ۱۰سال همه این هشدارها داده شد اما درنهایت طرح وارد فاز عملیاتی شد، با این تفاوت که یک دهه قبل هدف طرح بازگشت حیات به زایندهرود بود و امروز این آب صرف توسعه صنایعی میشود که حیات را از زنده رود گرفتند.
۵خط،۱۷استان
بر اساس آخرین تصمیمها طرح انتقال آب دریای عمان و خلیجفارس به ۱۷استان و در قالب ۵خط اجرایی میشود. خط نخست، آب خلیجفارس را به استانهای هرمزگان، کرمان و یزد منتقل میکند که در سال ۱۳۹۹ افتتاح شد. این طرح در فازهای یک، دو و سه به طول ۸۲۰ کیلومتر، با ۱۲ ایستگاه پمپاژ، با حجم سرمایهگذاری ۲۰ هزار میلیارد تومانی اجرا و افتتاحشده است.در خط دوم، انتقال آب خلیجفارس به استانهای کرمان، خراسان جنوبی و خراسان رضوی پیشبینیشده است. این طرح به طول یکهزار و ۵۵۰ کیلومتر با ۱۸ ایستگاه پمپاژ آب، با سرمایهگذاری ۴۷ هزار میلیارد تومانی اجرایی شده و برای ۳۰ هزار نفر اشتغالزایی به دنبال دارد. تاریخ پایان این طرح سال ۱۴۰۴ پیشبینیشده بود که با توجه به عقبماندگی طرح بعید است که در موعد مقرر به بهرهبرداری برسد. در خط سوم، آب خلیجفارس به استانهای یزد و اصفهان منتقل میشود. این طرح به طول ۹۱۰ کیلومتر با ۱۰ ایستگاه پمپاژ آب، با سرمایهگذاری ۳۵ هزار میلیارد تومانی اجراشده و برای ۱۴ هزار نفر اشتغالزایی به دنبال دارد. تاریخ پایان این طرح نیز سال ۱۴۰۴ پیشبینیشده است. خط چهارم، انتقال آب دریای عمان به استان سیستان و بلوچستان را بر عهده خواهد داشت. این طرح به طول ۸۲۰ کیلومتر با ۱۱ ایستگاه پمپاژ آب، با سرمایهگذاری ۳۹ هزار میلیارد تومانی اجراشده و برای ۱۰ هزار نفر اشتغالزایی به دنبال دارد. تاریخ پایان این طرح نیز ۱۴۰۴ پیشبینیشده است. علاوه بر این خط پنجم در دست بررسی است که استان فارس را هم پوشش خواهد داد.
دو سال پس از فرمان حسن روحانی، رئیسجمهور سابق، مبنی بر آغاز عملیات اجرایی طرح انتقال آب خلیجفارس و دریای عمان به مرکز و شرق ایران، رئیس جمهور هفته گذشته قطعاتی از خطوط انتقال آب خلیجفارس و دریای عمان به مناطق صنعتی و معدنی مرکز ایران را افتتاح کرد که خط پدافندی انتقال آب به یزد با سرمایهگذاری ۸۰۰ میلیارد تومان از آن جمله است.این خط انتقال آب ۷۳۰کیلومتر و نیازمند سرمایهگذاری بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان بوده و سالانه ۲۰۰میلیون مترمکعب آب به استان یزد منتقل میشود.
یک میلیارد کمبود
انتقال آب به اصفهان صرفه اقتصادی ندارد اما مخاطرات زیستمحیطی دارد ضمن اینکه زایندهرود را هم جاری نمیکند. بااینوجود آب منتقل میشود که دلیل آن «عدم توان جبران کمبود یکمیلیارد مترمکعبی آب در اصفهان است» این را مرتضوی استاندار اصفهان میگوید. تابستان امسال ایرنا در گزارشی مبسوط از عدم شروع فیزیکی خط انتقال آب از خلیجفارس به اصفهان خبر داد: «هنوز اجرای عملیات فیزیکی احداث خط لوله انتقال آب دریا به استان اصفهان آغاز نشده است، فقدان انسجام کامل در استان و وقفه در تصمیمگیریها سبب شده که از سال ۹۹ تاکنون عملیات اجرایی انجام نشود.البته این روزها زمزمههایی مبنی بر فعالیت بیشتر برای اجرای پروژه به گوش میرسد تا جایی که معاون امور عمرانی استانداری اصفهان گفته طرح انتقال آب از خلیجفارس به استان متوقف نشده بلکه قویتر از قبل در حال اجراست.»
استاندار اصفهان اما بهتازگی اعلام کرده است که «پروژه انتقال آب دریا به اصفهان ۸۰ کیلومتر پیشرفت داشته و آب خلیجفارس تا سال آینده به اصفهان میرسد.»
انتقال آب به اصفهان در سالهای اخیر دنبال میشد با این تفاوت که مسیر انتقال مستقل نبود. امروز اما به گفته مرتضوی خطیمستقل نصیب اصفهان شده تا شیر انتقال آبدست استان باشد: «با برنامهریزیهای صورت گرفته توانستیم مجوز یک مسیر مجزا را برای اصفهان اخذ کنیم و استان ما مجوز یک آبگیر مستقل را اخذ کرده است. آبگیر قبلی که اصفهان تلاش میکرد از آن بهرهمند شود دست دیگران بود و اصطلاحا شیرفلکه آن دست ما نبود یعنی ما دوباره پاییندست بودیم و همه مخاطرات استان در گروه تصمیمات دیگران قرار میگرفت. همچنین استان اصفهان را برای دهها سال خریدار آب و درگیر حواشی میکرد.»
شهریورماه کلنگ خط انتقال اصفهان زدهشده و استاندار اصفهان وعده داده که این پروژه در فاصله یک سال و نیم به انجام برسد و بهمنماه سال آینده بخشی از آب خلیجفارس از طریق شبکهای که تا سیرجان کشیده شده به استان اصفهان انتقال یابد و دو سال بعد آب از سیریک با ظرفیت مشخص (در گام اول ۲۰۰ میلیون مترمکعب و در گام دوم ۴۰۰ میلیون) به استان اصفهان منتقل شود. هزینه این خط لوله توسط صنایع بزرگ استان تامین شده که ۲۰ درصد این منابع را به آب شرب اصفهان تخصیص داده و مابقی آن برای توسعه صنایع مصرف میشود. آنطور که استاندار اصفهان گفته برای حل مشکل شرب همروی آبهای خروجی از اصفهان حساب بازکردهاند:«نزدیک به دو میلیارد مترمکعب آب از استان ما خارج میشود و از گذشته زمینه استفاده از این آب در استان فراهم نبوده لذا تلاششد اجماعی صورت بگیرد و در جلسه ۲۷مردادماه ۱۴۰۱ طرح جامع انتقال آب به اصفهان به تایید و تصویب رئیس جمهور رسید و مقرر شد این عملیات در ۳۰۰ میلیون مترمکعب و ۲۶۰ میلیون مترمکعب در دو خط اتفاق بیفتد و بتوانیم از آبهای جنوب استان در مناطق مرکزی استان استفاده کنیم و شرایط را در حوضه زایندهرود بهبود ببخشیم.»
سوالات بیجواب
حالا که باوجود همه اماواگرها دولت برای انتقال آب از دریای عمان و خلیجفارس به ۱۷استان هدف اراده کرده، باید پرسید با افزایش احتمالی تنش آبی بین شهرها و روستاها در مرکز ایران، اولویت تخصیص آب با صنایع سرمایهگذار در این پروژه خواهد بود یا اینکه اراده سیاسی بر این قرار میگیرد که آب نمکزدایی شده به مصرف آب شرب اختصاص یابد؟ سهم محیطزیست چقدر است؟
به باور کارشناسان منتقد طرح انتقال آب، تا زمانی که صنایع آببر در مناطق خشک و کویری مرکز کشور قرار دارند، مشکل کمآبی در این مناطق پایدار خواهد بود و هیچ طرحی توان مرتفع کردن آن را ندارد. به همین دلیل طرح انتقال صنایع آب بر از مرکز ایران به سواحل جنوب مطرح شد که سیاست ایجاد اشتغال و توسعه استانها این گزینه را از روی میز تصمیمگیری خارج کرده است. برآوردها نشان میدهد اجرای ۴خط مصوب از ۵ پروژه انتقال آب دریای عمان و خلیجفارس به ۱۵۰ هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری، به قیمت ثابت سال ۱۳۹۹ نیاز دارد. در دولت سابق محل تامین سرمایه این ابر پروژه، صنایع مصرفکننده آب تعیینشده بود که در آن قالب تامینکننده اصلی پول این طرح بانکها با راهبری بانک ملی و همکاری بانکهای سپه، صنعت و معدن، توسعه تعاون، کشاورزی، ملت، تجارت، رفاه کارگران و صادرات وظیفه تامین مالی پروژههای انتقال آب را بر عهده بگیرد. طبق برنامه برای اجرای فاز نخست طرح نمکزدایی و انتقال آب از خلیجفارس تا مرکز ایران، ۱۸هزار و ۱۰۱میلیارد ریال از منابع بانکی تزریقشده است. تکمیل فازهای بعدی این ابر پروژه البته به همراهی بانکها نیاز دارد؛ بانکهایی که البته خودشان هم با تنگنای اعتباری مواجه هستند. با توجه به اینکه صنایع مادر اصفهان مانند فولاد مبارکه و... هزینه تامین مالی طرح را بر عهدهدارند، آیا کمبود آب شهرکهای صنعتی، پالایشگاه، معادن، سنگبریها و ... هم از این آب برطرف میشود؟
کمبود انرژی مساله امروز ایران است و این طرح به انرژی زیادی نیاز دارد. بهعنوانمثال پمپاژ به ۱۵۰۰ متر ارتفاع و انتقال آب در طول حدود ۱۰۰۰ کیلومتر به اصفهان، انرژی بالایی نیاز دارد که باید برای آن نیروگاهی جداگانه در نظر گرفت. از سوی دیگر مقدار آب انتقالی این طرح پرهزینه نمیتواند بحران آبی حوضه زایندهرود را جبران کند و بنابراین کمبود آب در بخش شرب، محیطزیست و کشاورزی همچنان پابرجا خواهد بود.