بنای تاریخی فقط قجری و صفوی نیست!

اولین بار در سال ۵۳ بود که ۹بنا ،  در اصفهان ثبت ملی شد تا از گزند تخریب دور بماند اما در آن سال کسی به این موضوع فکر نمی‌کرد که حتی خانه‌هایی که در همان سال ۵۳ ساخته‌شده‌اند نیز می‌توانند در زمانه  امروز ما دارای ارزش تاریخی و فرهنگی باشند. بناهای بازمانده‌ای شصت سال اخیر و با معماری پهلوی دوم که سبک‌های بخصوصی نیز از آن به‌جامانده‌اند می‌توانند در صورت سالم ماندن و از بین نرفتن زیردست دلال‌های ساختمان در بیست سال آینده تبدیل به خانه‌های تاریخی و باارزش فرهنگی شوند که روایتگر یک دوره زمانی مهم در حوزه معماری و شهرسازی و فرهنگ شهری است اما متاسفانه هر خانه حیاط دار نسبتا بزرگ بازمانده از آن دوره همواره زیر نظر بساز فروش‌هایی قرار دارد که جز ساختن آپارتمان‌های چند واحدی برای سود بیشتر به هیچ‌چیز فکر نمی‌کنند و با توجه به گران شدن قیمت زمین در نقاط مرکزی شهر این طمع افزایش‌یافته است.درحالی‌که این بناها با توجه به نوع ساخت و وسعت کارکردهای بسیاری برای مراکز فرهنگی،اداری،آموزشی دارند و هیچ‌گاه نمی‌توان ادعا کرد که این بناها مزاحم شهر هستند!این بناها صرفا مزاحم طمع سودآوری دلالان مسکن‌اند که هیچ مولفه فرهنگی در شهرسازی برایشان اهمیتی ندارد. در شهرهای بزرگ ازجمله تهران،اصفهان،شیراز،مشهد،تبریز و اهواز معماری پهلوی دوم در نمونه‌های بسیاری وجود دارد که متاسفانه در ده سال اخیر از تعداد آن کاسته شده است.به‌عنوان‌مثال در شهر اصفهان در خیابان‌های چهارباغ بالا،کوچه‌باغ به،مهر،عباس‌آباد،اردیبهشت نمونه‌های قابل‌توجهی از معماری مدرن دهه چهل و پنجاه را شاهد هستیم که بازنمای فصل قابل‌توجهی از اصفهان درحال‌توسعه را نشان می‌دهند اما هیچ تمرکز و نظارتی بر وضعیت این خانه‌ها و تخریب آن‌ها وجود ندارد و در سال‌های آینده با اصفهانی مواجه خواهیم بود که یک‌فصل مهم تاریخی خود را از بین برده است.بناهای پهلوی اول اصفهان که تاکنون در مواردی سالم مانده‌اند اگر کارکرد اداری بر آن‌ها حاکم نبود مشخص نبود که تاکنون به چه سرنوشتی دچار شده بودند و تمامی زحمات آندره گدار و دیگر معماران بزرگ آن دوره قطعا تاکنون از بین رفته بود؛ازجمله ساختمان شهرداری،هنرستان هنرهای زیبا،بانک ملی،بانک تجارت،شرکت بیمه ایران و...

در ادامه نگاهی داریم به برخی اقدامات آندره گدار در معماری اصفهان:

شرح خدمات آندره گدار فقط به دوران رضاشاه محدود نشد. او در دوران پهلوی دوم هم همچنان به فعالیت‌ها و خدمات خود ادامه می‌داد. شاید بتوان گفت یکی از بارزترین فعالیت‌های او در دوران پهلوی دوم برای مردم اصفهان، بازسازی و مرمت بنای بزرگی است که ما امروز به نام هتل عباسی می‌شناسیم. هتل عباسی کاروانسرایی بود از موقوفات مدرسه چهارباغ که درگذر زمان ویرانه افتاده و کاربری‌های گوناگون یافته بود تا زمانی که در دهه سی انبار قند و شکر استان شد. در این زمان شهر اصفهان موردتوجه گردشگران قرارگرفته و مقامات عالی‌رتبه کشورهای دیگر نیز به‌طور رسمی و با تشریفات مخصوص بدان سر می‌زدند، اما اقامتگاه یا هتلی که بتواند پاسخ‌گوی این ظرفیت باشد در اصفهان وجود نداشت. تا اینکه در سال ۱۳۳۶ ش حسن مشرف نفیسی، رئیس بیمه ایران، از سوی مقامات بالای کشور مأموریت پیدا می‌کند که این نقیصه را در اصفهان جبران نماید. کار بیمه ایران هتلداری نبود اما بنگاهی بود که پول و توان فنی و کارشناسی این کار را داشت. به همین خاطر مأموریت بدان‌ها سپرده شد. مشرف نفیسی به اصفهان می‌آید و به همراه هیئتی به دنبال جایی برای ساخت هتل می‌گردد که به او می‌گویند این کاروانسرا هم در وسط شهر جای خوبی است. کاروانسرا مخروبه شده بود. کاربری انبار قند و شکر کاملا به ما می‌گوید اوضاع بنا چگونه باید باشد. اما مشرف نفیسی به دلگرمی و تشویق آندره گدار و ماکسیم سیرو دست‌به‌کار می‌شود و قرارداد را با ضیاء مدرس پور، متصدی موقوفات مدرسه چهارباغ، در تاریخ ۲۵/ ۱۲/ ۱۳۳۶ می‌بندد. بنای کاروانسرای معروف به «سرای فتحیه» به مدت شصت سال به بیمه ایران اجاره داده شد. در این اجاره‌نامه ذکرشده بود که «بیمه ایران ملزم است به هزینه خود مهمان‌خانه‌ای در مورد اجاره بسازد و تمام اعیان ساختمان‌هایی که به‌وسیله شرکت مزبور انجام خواهد شد متعلق به شرکت مزبور است. نقشه مهمان‌خانه و عملیات ساختمانی باید با قانون عتیقه‌جات ازلحاظ ابنیه تاریخی مجاور مغایرت نداشته باشد.»

از این دورانِ نه‌ساله مرمت و ساخت کاروانسرا، تعداد زیادی عکس برجای‌مانده است. در این عکس‌ها به‌خوبی آشکار است بنایی خشت‌وگلی و نیمه ویران در حال ساخت است. در بسیاری از عکس‌ها معلوم است که بیمه ایران برای استحکام بنا، درون آن میلگرد و آهن کار می‌کند. کف آن را سیمان می‌ریزد و عمارتی در جنوب آن، یعنی بَر خیابان آمادگاه برای بخش نوساز هتل احداث می‌کند. لابی و اتاق‌های نوساز از دل این بنا درآمدند. سه ضلع کاروانسرا بازسازی‌شده اتاق‌های ویژه صفوی و قاجاری در آن‌ها ساخته شد. در بیشتر این عکس‌ها آندره گدار و ماکسیم سیرو بالای دست کارگران ایستاده و مراحل کار را نظاره می‌کنند. بیمه ایران تلاش می‌کرد بنای درخوری برای اصفهان بسازد که آبروی این شهر باشد. البته انتقاداتی هم در این مرحله به پروژه وارد می‌شد. این نوع تغییر کاربری و مرمت آثار تاریخی هنوز شناخته‌شده نبود. در سال ۱۳۴۲ شخصی به نام رضا کورنگ، در پاسخ به این انتقادات وضع دیروز و امروز هتل را باهم مقایسه کرد.

او عنوان کرد کاروانسرا قبل از اقدام شرکت بیمه «به وضع بسیار اسفناکی افتاده و در اثر مرور زمان و عدم مراقبت متصدیان آنچه در پشت نمای داخلی کاروانسرا از گل و خاک ساخته بود تماما پوسیده و به حال مزبله‌دانی افتاده بود و حتی دیوارهای آجری نمای داخلی هم به‌واسطه ضخامت قشر کاه‌گلی که هرچند سال یک‌مرتبه قشری بر قشر قبلی اضافه‌شده بود و فشار سنگین، بام‌ها در قسمت‌هایی شکاف برداشته و در بعضی قسمت‌ها انحنایی به میزان اقلا ده درجه نسبت به عمود پیداکرده بود.  اگر شرکت بیمه ایران به عملیات عمرانی دست نمی‌زد پنج سال نمی‌گذشت که به‌کلی ضلع شرقی سرنگون می‌شد»(ارمغان، ش ۴ و ۵، دوره ۳۲، تیر و مرداد ۱۳۴۲). نویسنده راجع به پیشینه کاربری و توجه به عمارت افزود: «طرز استفاده از این محل که انبار قند و شکر بود و همه‌روزه تعداد زیادی کامیون‌های سنگین‌بار خود را در حجرات آن خالی می‌کردند بر سرعت تخریب می‌افزود.  

تصمیم شرکت سهامی بیمه ایران دایر بر استفاده از کاروانسرا برای احداث مهمانخانه آن بنا را نجات داد...[بیمه ایران] اضلاع چهارگانه کاروانسرا را به همان وضعی که روز احداث بنا داشت احیا کرد. یعنی هرکجا ممکن بود بنای سابق را حفظ و تعمیر نمود و هرکجا امکان نداشت قسمت‌های غیرقابل استفاده را بدون اینکه یک مو در وضع آن تغییر داده شود از نوساخت، به قسمی که امروزه تمام صحن کاروانسرای سابق به همان سبک زمان صفویه احیاشده به‌مراتب از موقعی که ساخته‌شده بود مجلل‌تر و دلرباتر و جالب‌تر است. آنچه برای احداث مهمانخانه استفاده‌شده تبدیل حجرات مخروبه پشت‌نما به اتاق‌های مسکونی طبق سلیقه و مقتضیات روز بوده و تصور نمی‌رود هیچ‌کس مدعی شود که با این عمل به آثار باستانی ایران خیانت شده باشد»

سه سال بعد در مراسم افتتاحیه هتل عباسی، جلوه، رئیس شرکت بیمه اصفهان، طی گزارشی اظهار کرد: «شاید برای شرکت بیمه ایران به‌مراتب سهل‌تر و عملی‌تر بود که همان‌طور که گروهی از خرده‌گیران و منتقدان گفته‌اند و می‌گویند فی‌المثل در کنار رودخانه زاینده‌رود به بنای مهمانسرا بپردازد. اما شرکت سهامی بیمه ایران عمدا یک کاروانسرای قدیمی دوران صفویه بنام کاروانسرای مادر شاه را برای ساختمان مهمانسرا انتخاب کرد تا بدین‌وسیله هم یک بنای زیبای تاریخی را از خرابی و انهدام نجات بدهد و هم کاروانسرایی را که در ابتدا نیز برای پذیرایی از رهگذران و مسافران ساخته‌شده به‌صورت مهمانسرایی بدیع و بی‌نظیر درآورد تا مشتاقان تماشای آثار هنری شهر زیبای اصفهان سیصد سال بعد از ساختمان کاروانسرا نیز در همان محل مکان راحتی برای استراحت و اقامت داشته باشند و خاطره فراموش‌نشدنی بازدید از آثار بی‌مانند هنری اصفهان را با خاطره‌ای دلپذیر از اقامت در یک کاروانسرای کهن با کلیه وسایل آسایش مدرن در صحن زیبای باغ و پناه منظره خیال‌انگیز گنبد و مناره‌های مدرسه سلطانی چهارباغ توأم سازند»

منبع:

 بخشی از مقاله آندره گذار که بود؟

عبد المهدی رجایی