پرسه‌زنی و زندگی روزمره ایرانی

نشر:فرهنگ جاوید

سال انتشار:۱۳۹۲

محوری پایین 1

پرسه‌زن را ناظر مناظر شهر، خوانندۀ متون شهری و عاشق جماعت می‌دانند. مُد لباس‌ها، وسایل تزئینی، عمارت‌ها و ساختمان‌ها، فروشگاه‌ها کتاب‌ها و هر چیز جدیدی که در شهر پدید می‌آید، از نگاه کنجکاو او دور نمی‌ماند. پرسه‌زن، نوعی شهوت نگاه کنجکاوانه برای دیدن مناظر شهری دارد. پرسه‌زن، فردی است که از پاساژ، مصرف خاص خود را دارد. پرسه‌زنی ضدّ استراتژی است، و پرسه‌زن، هنر همزیستی و به‌اصطلاح دو سر تو «هنر بودن در بین» خریداران و فروشندگان است. آنان خود را به رنگ خریدار استتار می‌کنند، امّا به قول حافظ «آن کار دیگر» می‌کنند.

مطالعات فرهنگی، مصرف فرهنگی و زندگی روزمره در ایران

نشر:جهاد دانشگاهی

محوری پایین 2

مطالعات فرهنگی در ایران حوزه جدید و ناشناخته‌ای است. درعین‌حال پرسش از چیستی مطالعات فرهنگی پرسشی بی‌سرانجام است، زیرا طرفدارانش اشکال متعدد و تصاویر متنوعی از آن عرضه کردهاند. نویسندگان مجموعه حاضر ادعای کاوش در همه قلمروها و جنبه‌های آن را ندارند، بلکه هدف مورد توافق نویسندگان گشودن دریچه‌ای از مطالعات فرهنگی به روی علاقمندان است. در سال‌های اخیر، در هر گوشه و کنار صدای‌های بسیاری از مطالعات فرهنگیِ محلی به گوش رسیده است. ازآنجاکه مطالعات فرهنگی در ایران نوپاست، سعی کردیم تا بخشی از صدایی باشیم که بناست از ایران شنیده شود. مطالعات فرهنگی، مصرف فرهنگی و زندگی روزمره عنوان مجموعه مقالاتی است که در سمینارها و همایش‌های جهاد دانشگاهی در طول سال‌های گذشته فراهم آمده ‌است. هدف این سمینارها آشنایی با مباحث مطالعات فرهنگی و کاربست آن در جامعه ایران بود. نویسندگان کلیه مقالات را بازنگری کرده‌اند و گاه تغییراتی اساسی اعمال کرده‌اند.

برخی نویسندگان ترجیح داده‌اند تا مقالات حالت خطابه‌ای خود را حفظ کند و برخی دیگر سعی کردند تا سبکی نوشتاری بدان ببخشند. فصل مطالعات فرهنگی و قلمروهای پیشِ ‌رو‍ به معرفی کلی و مناقشات موجود در حوزه مطالعات فرهنگی اختصاص‌یافته است. در بخش دوم بر مصرف فرهنگی تاکید شده‌است و در فصل نهایی زندگی روزمره در جامعه ایران مورد کاوش قرار می‌گیرد.

الف) مطالعات فرهنگی و قلمروهای پیشِ ‌رو: قلمروهای مطالعات فرهنگی متکثر و گشوده است، بنابراین، قلمروهای پیش رو محدود به موضوعات معینی نیستند. در طول شکل‌گیری مطالعات فرهنگی، مناقشات بسیاری در باب تعیین حدومرز آن درگرفته است. به یک معنا، مناقشه و بحران به منزله بخشی از ضرورت مطالعات فرهنگی درک می‌شود. مجموعه مقالاتی که در این بخش فراهم‌شده‌اند طیفی از نظرات مختلف را در برمی‌گیرند.

مقاله رضایی به معرفی تاریخچه مطالعات فرهنگی اشاره دارد. در این مقاله شکل‌گیری مطالعات فرهنگی از دریچه مناقشه در باب مفهوم فرهنگ پی گرفته می‌شود. درعین‌حال نویسنده بر گفتمان‌های چندگانه مطرح‌شده توسط هال تاکید می‌ورزد.

 منتظر قائم بر خصلت ضد رشته‌ای مطالعات فرهنگی اشاره می‌کند و همین‌طور به پیامدهای این حوزه در مطالعات رسانه‌ای می‌پردازد. مفاهیمی چون مخاطب و مصرف در مطالعات فرهنگی تعریفی جدید می‌یابند. یعنی همان‌طور که مصرف خلاقانه تعریف می‌شود، مخاطب نیز مصرف‌کننده منفعل محصولات رسانه‌ای نخواهد بود. کچویان از زاویه‌ای انتقادی به موضوع می‌نگرد. از این لحاظ دیدگاه‌های ایشان با مباحث مطرح‌شده در این کتاب متفاوت است. کچویان ضمن تاکید بر تفاوت جامعه‌شناسی فرهنگی با مطالعات فرهنگی، اعتقاد دارد که برای فهم مطالعات فرهنگی باید آن را در برابر جامعه‌شناسی فهم کرد. تاکید ایشان بر فهم بنیاد‌های معرفت‌شناسانه است. او با منظری انتقادی معتقد است که پروژه مطالعات فرهنگی به مدرنیته امکان می‌دهد آخرین بازمانده‌های سنت را هم از بین ببرد. مقاله جامعه‌شناسی فرهنگی بوردیو اگرچه در حوزه مطالعات فرهنگی نمی‌گنجد، اما از این بُعد که تفاوت‌هایی را با مقاله کچویان در باب جامعه‌شناسی فرهنگی و مطالعات فرهنگی آشکار می‌سازد‍، مقاله سودمندی به نظر می‌‌رسد. از سویی دیگر، مقاله «چرخش فرهنگی» در پی شرح یکی از دقایق مهمی است که نقشی اساسی در شکل‌گیری مطالعات فرهنگی داشته است. سیطره امر فرهنگی و کسوف امر اجتماعی از پیامدهای چنین رخدادی بودهاند. «چرخش فرهنگی» به معنای ‌گذار از اقتصادگرایی به فرهنگ، گذار از ایدئولوژی‌های اقتصادی به گفتمان، و تاکید بر قابلیت‌های بنیادین فرهنگی در ایجاد یک جهان اجتماعی و اقتصادی خاص است. عوامل متعددی زمینه پیدایش این رویکرد در نظریه اجتماعی شده‌اند که اهم آن‌ها عبارت است از گذر از جامعه مدرن به جامعه پسا مدرن، انتقادات چندگانه، به‌ویژه فرهنگی، از صنعت و تکنولوژی معاصر، انتقاد به عام‌گرایی و منطق اروپامداری که در این مقاله از آن به امپریالیسم فرهنگی یاد می‌شود. نویسنده ضمن بررسی موضوع چرخش فرهنگی، به بررسی عوامل موثر بر شکل‌گیری این رویکرد در ادبیات اجتماعی کنونی می‌پردازد. دکتر عاملی در مقاله «دوجهانی شدن‌ها و دوفضایی شدن فرهنگ»، تعامل بین فرهنگ ملی و احساس تعلق ملی را در دو فضای جهانی‌شدن جدید بررسی می‌کند.  ایده دو جهانی شدن و دو فضایی شدن عاملی می‌تواند افقی جدید پیشروی پروژه مطالعات فرهنگی، به خصوص در جامعه ایران، بگشاید. عاملی معتقد است پارادایم دو فضایی شدن فرهنگ، سنت مطالعات فرهنگی را به چالش می‌کشد. ازآنجاکه افق‌های پیش روی مطالعات فرهنگی گشوده است، می‌توان سخن ایشان را این‌گونه تعبیر کرد که واقعی ـ مجازی شدن فرهنگ عرصه‌ای جدید بهروی مطالعات فرهنگی می‌گشاید که پیشینیان مطالعات فرهنگی به آن نپرداخته بودند. مقاله خرید‍ به قلمرویی دیگر از مطالعات فرهنگی می‌پردازد. ردپای مطالعات خرید و مصرف از مطالعات جامعه‌شناسانه پی گرفته می‌شود و در نهایت دلالت‌های آن برای مطالعات فرهنگی بازگو می‌شود. مقاله خرید می‌تواند توجه ما را به بخشی دیگر از این حوزه مغفول در جامعه ایرانی سوق دهد. طلوعی در مقاله ایدئولوژی و گفتمان در مطالعات فرهنگی کوشیده است تا با نقل نظر متفکران این حوزه نحوه تبدیل مفهوم ایدئولوژی به گفتمان را توضیح دهد و تا حدی به نظریه‌های گفتمان نیز پرداخته است. این مقاله هرچند مجموع‌های از آرای صاحبنظران است، اما به این دو مفهوم کلیدی در مطالعات فرهنگی (ایدئولوژی و گفتمان) اشاره دارد؛ حوزهای که به مطالعات ایدئولوژی نیز معروف بوده است.

 ب) مصرف فرهنگی: مطالعات مصرف در مطالعات اقتصادی و بازار ریشه دارد، اما از ابتدای قرن بیستم جامعه‌شناسان به مقوله مصرف به عنوان پدیده‌ای فرهنگی توجه کردند. در نیمه دوم قرن بیستم مصرف به یکی از مفاهیم کانونی در مطالعات اجتماعی شد، در عین حال دریچه مصرف منفذی مهم برای مباحثات مطالعات فرهنگی بوده‌است. از نقد مصرف به مثابه عملی انفعالی گرفته تا مصرف به عنوان کرداری مبتنی بر مقاومت مباحثی بوده‌اند که در این سنت شکل‌گرفته است. همچنین، گستره مفهوم مصرف از مصرف کالاهای مادی به مصرف کالای رسانه‌ای گسترش‌یافته است. در مقاله مصرف فرهنگی، تاریخچه تطور نظریه مصرف براساس الگوی سه پارادایم مسلط بحث می‌شود و دلالت‌های هر یک برای مطالعات فرهنگی روشن می‌گردد. سپس، یکی از مهم‌ترین سویه‌های مطالعه مصرف در زمانه ما در مقاله بدن و فرهنگ مصرفی کاویده می‌شود...

امر روزمره در جهان پساانقلابی

نشر:فرهنگ جاوید

سال انتشار:1395

محوری پایین 3

این اثر سودای آن دارد که تاریخ را از زوایای به ظاهر بی اهمیت ترِ زندگی روزمره روایت کند.

بدین ترتیب، شکلِ دیگری از تاریخ برای ما آشکار می‌شود که در حال فراموشی است. کار ما بازگرداندن آن خاطرات و ارائه نگاهی متفاوت برای استفاده از آن‌ها در زمان حال است.

زمینه‌های نظری

محور نظری کتاب، ذیل زندگی اجتماعی و فرهنگی اشیا است. تلاش نویسنده به تصویر کشیدن زندگی و فرهنگ ایرانیان از خلال تمرکز بر اشیایی است که نه ‌تنها بازنمایی زندگی مردم هستند، ‌بلکه عاملیت خاص خود را در این زندگی دارند.

باستان‌شناسی فرهنگی مفهومی است که به شکل استعاری در این کتاب مورد استفاده قرارگرفته است. مقصود از باستان‌شناسی فرهنگی نوعی نگاه کاوشگرانه در دل‌زندگی روزمره و حفاری عناصر فرهنگی در دل گذشته نه‌چندان دور و حتی در بطن حیات امروز است.

البته تامل درباره زندگی اشیا بحث جدیدی نیست و به نگرش «گئورگ زیمل» جامعه‌شناس آلمانی به «پول»، نگاه «کارل مارکس» دیگر جامعه‌شناسی آلمانی به «کالا» و «امیل دورکیم» جامعه‌شناس فرانسوی به «توتم» باز می گردد. در واقع اکنون در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که اشیا و ابژه‌های مادی، بخشی معنادار از جهان ما شده‌اند.

سازماندهی و درون‌مایه اثر

کتاب دارای سه بخش است که هر سه بخش آن در عین اینکه از هم مستقل هستند، می‌توان آن‌ها را به‌تنهایی و جدا از سایر فصل‌ها خواند. نویسنده در بخش اول اثر به پنج نظریه درباره اشیا پرداخته‌شده است. نظریه نخست اینکه از خلال اشیا و چیزها می‌توان درباره زندگی آدم‌ها بحث کرد. نظریه دوم اینکه اشیا را به مثابه کالاهایی دید که ما را از خودمان دور کردند و از ما فرد دیگری ساختند مثل کاری که موبایل و تلویزیون با ما کرده است و می‌کند. در نظریه سوم، اشیا به مثابه یک فرصت و فضا دیده می‌شود مثل نگاهی که به زباله‌ها می‌شود که آن‌ها را می‌توان بازیافت کرد و دوباره به طبیعت برگرداند.

نظریه چهارم این نگاه را دارد که اشیا حیات اجتماعی خود را دارند و از یک جامعه‌ای به جامعه دیگر حضور اجتماعی متفاوت دارند. در نظریه آخر، اشیا به مثابه موجودات زنده دیده می شوند که حضور و هویت مستقل از ما دارند، با ما زندگی می کنند و هستند.

بخش دومِ کتاب به «زندگی سیاسی اشیا در ایران انقلابی» پرداخته است. در این بخش به پیکان، ویدئو، جین پوشی، صف، دیوار، کراوات و... پرداخته‌شده است. در این بخش با توجه به این مواد سعی می‌شود تا از خلال آن‌ها تاریخ ِ فرهنگی و زیستِ روزمره مردم در دهه اول انقلاب به یاد آورده شود.

برای نمونه در فصلی که به ماشین پیکان پرداخته است می خوانیم این اتومبیل چهار دهه از زندگی خود را پشت سر گذاشته است. بنابراین هر نسل می‌تواند این ابژه متحرک را با خاطره نسلی خود پیوند زند و به شکلی متفاوت بفهمد. از این‌رو پیکان برای جوانانی که در دهه 1340 و 1350 زندگی می کردند نماد جامعه مصرفی و فراغت بود اما برای نسل‌های بعدی در دهه 60 و 70 این ماشین برعکس به نمادی از نا داشته‌ها و فقر تبدیل شد.

بخش سوم کتاب به «جامعه پساانقلابی» می‌پردازد. در فصل «گذار از جامعه انقلابی به جامعه مصرفی» تحولات دهه‌های پس از انقلاب مورد توجه قرار می‌گیرد. در فصل «جامعه جدایی» به واکاوی خصلت منفرد و جدایی ساز جامعه جدید پرداخته‌شده است. «خانه در جامعه پسا انقلابی»، «زندگی روزمره زیرزمینی تا برج نشینی»، «ایدئولوژیک شدن شادی در ایران»، «خشونت در زندگی روزمره»، «اخلاق مذهبی و روحیه کنکوری؛ کنکوری شدن زندگی روزمره» و «فساد طبقه متوسط: تاملی در صفحه اینستاگرامِ بچه پولدارهای تهرانی» از دیگر فصولی هستند که در این بخش به آن‌ها پرداخته‌شده است.