هزینههای کمبود برق برای جامعه
ارقام سنگینی که دیده نمیشود
با این وجود اعمال خاموشی چه برای بخش خانگی و چه در صنعت حاوی هزینههای سنگینی است که برای محاسبه آنها روشهای متعددی تعریف شده است. با توجه به این که هیچ بازاری وجود ندارد که در آن قطعی برق یا خاموشی معامله شود، باید از روشهای دیگر برای محاسبه ارزش خاموشی استفاده کرد. از این رو سه روش اصلی برای محاسبه هزینههای اقتصادی-اجتماعی اختلال پیشآمده در عرضه برق عبارت است از:
مدلسازی اقتصاد نظری: با استفاده از دادههای GDP، ارزش افزوده شرکتها و رویکرد تابع تولید. استفاده از دادههای در دسترس مزیت این روش است و استفاده از دادههای کلان و عدم محاسبه هزینه خاموشی به تفکیک گروه مصرفکننده، بخش، مکان و زمانی که خاموشی در آن اتفاق افتاده است، ایراد اصلی این روش است.
ترجیحات آشکارشده: بر اساس انتخابها در بازارهای واقعی و قراردادهای قطعی برق برای مصرفکنندگان بزرگ. مزیت این روش اعتبار بالای آن بوده، زیرا محاسبات بر اساس رفتار واقعی انجام میشود. معایب روش فوق این است که اطلاعات به ویژه برای مصرفکنندگان کوچکتر قابل دسترسی نیست و نیز مصرفکنندگان معمولا هیچ انتخابی در مورد سطح امنیت انرژی خود ندارند و در نهایت این روش فقط رفتار گذشته را نشان میدهد. در نتیجه پیشبینیها بر اساس آن دشوار است.
اولویتهای اعلامشده: بر اساس بررسی ارزیابیهای احتمالی، تجزیه و تحلیل مشترک و آزمایش انتخاب. در روش ارزشگذاری مشروط مستقیما از مردم پرسیده میشود که برای جلوگیری از قطعی برق چه میزان پول حاضرند پرداخت کنند؟ (میل به پرداخت WTP) یا در ازای هر قطعی برق چه میزان پولی مایلند دریافت کنند تا رضایت ازدسترفته آنها جبران شود؟ (میل به پذیرش WTA). در روش تجزیه و تحلیل مشترک، WTP و WTA، با درخواست از پاسخدهندگان برای رتبهبندی گزینههای مختلف ترجیحات آنها بر اساس اولویت صورت میگیرد. آزمایشهای انتخاب، مجموعهای از سناریوها را در اختیار پاسخدهندگان قرار میدهند تا افراد بتوانند از بین آنها یکی را انتخاب کنند. این روش از انتخابهای فرضی استفاده میکند، بنابراین اطلاعات بیشتری به دست میدهد و نیز برای پیشبینی روش مناسبی است، اما این که مبنای محاسبات در این روش بر اساس انتخابهای ذهنی است، ایراد آن است که در نتیجه آن اعتبار کم میشود. انجام آن به زمان و هزینه زیادی نیاز دارد و ارزش بار ازدسترفته میتواند از هزینههای واقعی منحرف شود.
در ایران با توجه به آن که بهکار بردن روشهای دوم و سوم با محدودیتهای زیادی رو به رو است، میتوان از روش اول برای محاسبه ارزش بار ازدسترفته (ارزش هر کیلووات ساعت برق عرضهنشده) استفاده کرد. در این روش ارزش تولیدات در بخشهای مختلف اقتصادی از جمله کشاورزی، صنعت، خدمات و نیز میزان برق مصرفی برای دستیابی به این تولیدات، مبنای محاسبه ارزش هر کیلوواتساعت برق ارائه شده به بخش تولیدی قرار میگیرد. همچنین بر اساس نتایج طرح آمارگیری گذران وقت نقاط شهری، میزان زمان فراغت خانوارها به تفکیک گروههای شاغل و بیکار استخراج و سپس بر اساس دستمزد ساعتی و با وزنهای متفاوت برای افراد شاغل و بیکار، زمان فراغت ارزشگذاری میشود. ایده محاسبه در این بخش این است که قطعی برق بر روی رفاه خانوار در ساعات فراغت نیز اثرگذار خواهد بود.
این محاسبات اولین بار توسط مجید احمدیان و نصرتالله عباس زاده (۱۳۹۲) صورت گرفت و با توجه به اطلاعات سال ۱۳۹۹، در دفتر پژوهش سندیکا بهروزرسانی شد. لازم به ذکر است برخی از آمارهای مورد نیاز برای محاسبه فوق که توسط مرکز آمار ایران ارائه میشود، بعد از سال ۱۳۹۹ در دسترس نیست.
مطابق نتایج محاسبات صورت گرفته، هر کیلوواتساعت برق عرضهنشده ۳۰ هزار تومان ارزش دارد. برای آنکه به تصویری از بزرگی این رقم و تاثیری که بر اقتصاد و رفاه ملی بهجا میگذارد دست یابیم، نیاز به محاسبات تکمیلی است. در سال ۱۳۹۹، کل زمان خاموشی هر مشترک در کل بخشها ۲.۳۸ دقیقه در روز و تعداد کل مشترکان کشور، ۳۷۶۱۸ هزار مشترک بوده است. بنابراین کل میزان خاموشی که به کشور وارد شده است، ۵۴۴۶۴۵۹۴۳ ساعت است. با توجه به کل فروش برق در این سال که ۲۹۰۸۴۷ میلیون کیلوواتساعت بوده، مصرف برق هر مشترک در هر ساعت ۰.۸۸کیلووات و برق عرضه نشده ناشی از این میزان خاموشی، معادل ۴۸۰۷۰۵۴۵۸ کیلوواتساعت بوده است که با درنظرگرفتن ارزش ۳۰ هزار تومان برای هر کیلوواتساعت برق عرضهنشده، هزینه این خاموشی معادل ۱۴۴۲۱ میلیارد تومان خواهد بود. لازم به ذکر است سال ۱۳۹۹، به دلیل بارشهای مناسب و حضور حداکثری نیروگاههای برقابی در پیک مصرف، میزان خاموشی اعمالشده بسیار کمتر از سالهای بعد از آن یعنی ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ (تا کنون) بوده است. در سال ۱۳۹۷ کل زمان خاموشی هر مشترک برای کل بخشها ۴.۶۱ دقیقه در روز بوده است. یعنی تقریبا دو برابر مقدار سال ۱۳۹۹ که به نظر میرسد در سال ۱۴۰۱ نیز با توجه به کمبود شدید برق در تابستان، شرایط به سال ۱۳۹۷ نزدیکتر باشد تا به سال ۱۳۹۹ و این به معنای هزینه نزدیک به ۲۹ هزار میلیارد تومانی وارد شده به کشور از ناحیه عدم تامین برق به میزان مورد نیاز است. سوال اینجا است که این هزینهها در کجای معادلات اداره صنعت برق وارد شده است و چه کسی بابت آنها پاسخگو خواهد بود؟ از سوی دیگر با توجه به فرسوده شدن نیروگاهها و افزایش سالانه تقاضای برق، اگر شرایط برای سرمایهگذاری در ایجاد ظرفیتهای جدید برق یا صرفهجویی در مصرف برق از طریق بهبود تکنولوژی یا سایر روشهای موجود فراهم نشود، سالانه به میزان خاموشیها و در نتیجه هزینههای ناشی از آن برای جامعه افزوده خواهد شد.