خلاقیت در بند نا دانسته ها
کارمندان هر بخش اتاق مجزایی دارند و در راستای هدف بخش خود در تلاش هستند. ایراد اصلی که میتوان برای سازمانهای سنتی در نظر گرفت این است که بخشهای مختلف سازمان به صورت مجزا از هم عمل میکنند. در حالی که در کسب و کارهای امروزی ارتباط صمیمی و نزدیکی بین تمام اعضای تیم در بخشهای مختلف وجود دارد. زیرا همگی در راستای یک هدف کلی که هدف اصلی سازمان است تلاش میکنند.
اگر با محیط کاری استارتاپها و فضای کار اشتراکی آشنایی نداشته باشید، احتمالا در نگاه اول فعالیت تیمهای کاری مختلف در کنار سایر فریلنسرها (آزادکارها) برای شما عجیب به نظر میرسد. اما امروزه دیگر تفکر سنتی رفته رفته رنگ میبازد. از این رو همه کسب و کارها دوست دارند خود را با قوانین و تفکرات جدید وفق دهند.
اگر از جمله افرادی هستید که عادت به زندگیهای چارچوبی و روتین دارید مطمئنا کار کردن در فضای کار اشتراکی برای شما طاقت فرسا و غیر ممکن خواهد بود. زیرا این محیط معمولا از اصول خاصی پیروی نمیکند. و تنها شرطی که در آن رعایت میشود رعایت سکوت و عدم ایجاد مزاحمت برای یکدیگر است.
در این نوع محیط کاری معمولا محدودیتی برای چیدمان میز و گرد هم آمدن تخصصهای مختلف وجود ندارد. بنابراین افرادی که در این محیط قرار میگیرند باید روحیه کار تیمی بالایی داشته و امروزی باشند. اما گاهی ممکن است در اثر رفت و آمدهای زیاد در این فضا تمرکز لازم برای انجام کارهای ضروری و مهم وجود نداشته باشد.
معایب فضای کار اشتراکی چیزی نیست که بر کسی پوشیده باشد.این مشکلات در تمام فضاهای مشترک وجود دارد؛ اما در محیط کاری مشترک، شناخت این مشکلات لازم و ضروری است.با آگاهی بیشتر، شما میتوانید قبل از ورود تصمیم مناسب را بگیرید و یا برای آن شرایط آماده شوید.مسلما ساختار فعلی فضای کار اشتراکی دارای توانمندی های مشخصی است که در صورت عدم درک آن ممکن است تقاضایی بیش از حد آن توانمندی از محیط داشت که نیازهای هیچکدام از طرفین رابرآورده نمی کند.
فضای کار اشتراکی یا آنچه در ایران با این عنوان جا افتاده است مسیر زیادی تا واقعیت جهانی این محیط ها دارد و با این وجود امکان تغییر در ساختار و کارکرد و حتی ماهیت آن به مرور وجود دارد و شکل فعلی مسلما گذرا خواهد بود زیرا در بطن این فضا آنچه به عنوان یک هدف تولیدی مدنظر قرار دارد خلاقیتی است که شاید بعضا دچار چالش هایی نیز در این فضاها گردد.
خلاقیت عامل زنده ماندن بشر است، از همان وقتیکه انسان هوموساپینس توانست سگ را اهلی کند و دیگر راستقامت عصرش، نئاتدرال ها نتوانستند یا نخواستند، پس بهزودی روزی رسید که آنها رفتند و اجداد ما ماندند، میگویند احتیاج مادر اختراع است، پس اگر کسی مدعی شود خلاقیت محصول شرایط یا محدودیت پدر خلاقیت بوده، نمیتوان بر او خرده گرفت اما امروز عاملی دیگر به این زمینبازی اضافهشده است به نام زمینه بروز خلاقیت!
مخاطب ایرانی شاید در فیلمهایی که دیده یا حتی روایات دستاول یا دومی که از غرب برای او گفتهشده، شنیده باشد که جاهایی هست که میتوان لم داد، تنقلات خورد یا فوتبال دستی بازی کرد و تازه پول هم درآورد، انگار که شهربازی معروف در داستان پینوکیو را برای شما تعریف میکند اما اشتباه نکنید، به نحوی این آرزوی دوران کودکی شما به صورتی دیگر، جامه عمل پوشیده است، فضاهایی هست که فردی اگر خلاق است و در چهارچوبهای مرسوم نمیگنجد به آنجا میرود، در چنین محلی کار میکند و اگر توانست از پسکار بربیاید، محصول نویی تولید یا راهحلی تازه برای مشکلی پیدا کند یا باعث شود یک سیستم، بهرهوری بیشتری پیدا کند و البته راهحل او اقتصادی باشد، در آنجا میماند و بازهم به کار خود و تلاش برای ارتقایش میاندیشد. اما آیا افراد خلاق همینکه ذهنشان دارای این صفت باشد، کفایت میکند و با بردن کلمه جادویی خاصی، ذهنشان شروع به تراوش خلاقیت خواهد کرد و یا باید آن شرایط اولیه برای او فراهم شود؟
امروز در کنار قرار گرفتن افراد با گرایشهای مختلف تحصیلی یا تخصصهای عجیب یا بهظاهر بیربط است که میتواند آنها را در همافزایی با همدیگر یا رقابت ذهنی و عملی به یافتن راهحل وادار کند، آنان حاملان همان تفکری هستند که در سیستمهای آموزشیشان به آنها نقش گرفتن در گروهها و مشارکت در کار گروهی را آموزش داده اند و حالا میتوانند همراه یا در کنار دیگران، آنچه از خلاقیت در وجودشان هست را به منصه ظهور برسانند، برای خلاقیت نباید در تفکر محدودیتی وجود داشته باشد و هرآینه خلاقیت دربند محدودیت اسیر شود، دیگر نمیتوان امیدوار بود در کالبدهایی مشابه با فضاهای کار اشتراکی که در دیگر نقاط جهان وجود دارد، روندی پایدار برای افراد صاحب ایده و خلاق شکل بگیرد.