واقعیت این است بوی احیای برجام به مشام برخی‌ها رسیده، در نتیجه سیاست‌های بزک شده‌ای در حال تدوین است که از منابع حاصل از احیای برجام استفاده کنند. خوب است بدانیم تمام دولت‌های پس از مشروطه به استثنای دوره‌هایی محدود یکسان عمل کرده‌اند، به این صورت که همه شیفته واردات هستند و اگر آن چند دوره محدود نبود، کشورمان اوضاع خیلی بدتری می‌داشت. باید این واقعیت را بپذیریم که وقتی مرکزی واحد و مستقل از دولت‌های مختلف برای تصمیم گیری های اقتصادی نداشته باشیم، هر دولتی که بر سرکار آید، خواه یا ناخواه دست به انجام یکسری اقدامات نمایشی می‌زند تا نشان دهد نسبت به دولت‌های دیگر بهتر یا برتر عمل کرده است. اما در پس این اقدامات نمایشی باید گفت هزینه های بسیاری بر کشور تحمیل می‌شود و جدا از آن، کشور از مسیر و ریل توسعه اقتصادی واقعی نیز خارج خواهد شد و اینگونه است که ما پس از صرف بیش از ۷۰ سال زمان برای برنامه ریزی اقتصادی، همچنان در وضعیت ناخوشایند امروز اقتصادی و شاخص های بسیار نامطلوب آن قرار داریم. بحرینیان افزود: ماحصل منابع عظیمی که برای کشور فراهم بوده و شاخص‌های غیرقابل دفاع متعددی که در زمینه اقتصاد و شرایط اجتماعی کشور مشاهده می‌کنیم، همه نشان از یک واقعیت دارند که قوای ما توانایی برنامه‌ریزی ندارند، در نتیجه از واژگان آبرومند استفاده می‌کنند تا عدم توانایی برنامه‌ریزی خود و اسلافشان را پوشش دهند. مثلاً وقتی خانم محترم نماینده‌ای در یک برنامه تلویزیونی، به جای واژه «خودرو ملی» از «نکبت ملی» استفاده و یکطرفه صحبت می‌کند، کسی نیست از ایشان بپرسد آیا این وضع نمی‌تواند ناشی از ناتوانی در برنامه‌ریزی علمی بسیاری از تصمیم‌گیران اقتصادی در یک سده گذشته و در دولت‌ها و مجالس متعدد باشد که خود نیز جزئی از آن است؟ آیا ایشان نمی‌دانند که توسعه و پیشرفت اتفاقی به دست نمی‌آید؟ آیا ایشان نمی‌دانند که به واسطه اختیارات تصمیم‌گیری، در مقام یک مسوول پاسخگو باید حاضر شوند و نه یک شهروند معترض؟ عجبا که در زمان گرفتن پست‌ها و میزهای تصمیم‌گیری اقتصادی در مقام یک مسوول حاضر می‌شوند، اما در زمان صحبت همانند یک شهروند عادی معترض که حق تصمیم‌گیری ندارد، سخن می‌‌گویند. متأسفانه میزهای تصمیم‌گیری اقتصادی در کشور ما فقط یک وجه دریافت امتیاز دارد و در مقام عمل، بسیاری از تصمیم‌گیران اقتصادی ما هیچ وجهی از پاسخگویی برای خود متصور نیستند! مردم ما کاملاً حق دارند که از وضع خودروسازی کشور ناراضی باشند، چراکه با گرفتارشدن در زجرهایی که ناشی از خرید بسیاری از خودروهای تولیدی بی‌کیفیت داخلی و بعضاً مونتاژی است، شاهد بی‌لیاقتی بسیاری از مدیران انتصابی خودروسازی طی سال‌ها بوده‌اند که به دلیل وابستگی به میزهای خود نتوانستند برنامه‌ای برای ارتقاء فناوری این صنعت داشته باشند، از این‌رو خشم آنها به‌حق است.