دولت و مجلس از تاریخ اقتصادی کشور عبرت بگیرند

به گفته این استاد دانشگاه اگر دولت و مجلس بر مبنای عبرت گرفتن از تاریخ اقتصاد ایران در پی تحولات ساختاری در اقتصاد ایران باشند و ثانیاً سیاست‌های اقتصادی مناسب اعمال شود، می‌توان امیدوار بود که این بار گشایش‌های ارزی کمک‌کننده به فرایند پیشرفت عدالت محور باشد که جزئیات آن می‌تواند در ابعاد مختلف همچون فناوری، توزیع درآمد و ثروت، ساختار بودجه دولت و ... در آینده موردبحث قرار گیرد. آنچه در ادامه می‌خوانید گفت‌وگوی ایسنا با محمد واعظ، دانشیار گروه علوم اقتصاد دانشگاه اصفهان با ایسنا است.

از نگاه شما توافق برجام چه آثاری بر اقتصاد ایران خواهد داشت؟

صرف‌نظر از ابهامات و نا اطمینانی که در خصوص به سرانجام رسیدن برجام وجود دارد، با فرض اینکه توافق برجام صورت گیرد، در کوتاه‌مدت منابع جدیدی وارد اقتصاد ایران خواهد شد و در ماه‌های اولیه در دو بخش شاهد تغییر شرایط هستیم. اول درآمد جدیدی ناشی از فروش بیشتر نفت و دوم آزادسازی منابع ارزی تحت تحریم صورت می‌گیرد. همچنین پس‌ازآن می‌توان انتظار ورود سرمایه به کشور را در قالب قراردادهای مشارکت و غیر مشارکت داشت.

مجموعه این امکانات چه تأثیری بر بنیان‌های اقتصادی کشور دارد؟

این مورد به ساختار نهادی بر سیاست‌های اقتصادی مربوطه بستگی دارد. اگر سیاست‌های اقتصادی بخواهد پاسخگوی توقعات جامعه در کوتاه‌مدت باشد، دولت اقدام به افزایش حقوق کارکنان خودکرده و یا بنگاه‌های دولتی به دنبال توسعه نظام اداری و افزایش حقوق و دستمزد خود، ایجاد تعهدات جدید برای امور جاری و ... می‌کند، بنابراین در این شرایط ابتدا آثار ناشی از گشایش درآمدهای ارزی قطعاً کوتاه‌مدت خواهد بود و ثانیاً مشکلات ساختاری و اقتصادی ایران در یک ابعاد بزرگ در آینده مثلاً در افق سه سال آینده مجدداً ظاهر خواهد شد.

چه صورت گشایش‌های ارزی ناشی از رفع تحریم‌ها می‌تواند به اقتصاد کشور کمک کند؟

اما اگر دولت و مجلس بر مبنای عبرت گرفتن از تاریخ اقتصاد ایران در پی تحولات ساختاری در اقتصاد ایران باشند و ثانیاً سیاست‌های اقتصادی مناسب اعمال شود، آنگاه می‌توان امیدوار بود که این بار گشایش‌های ارزی کمک‌کننده به فرایند پیشرفت عدالت محور باشد که جزئیات آن می‌تواند در ابعاد مختلف همچون فناوری، توزیع درآمد و ثروت، ساختار بودجه دولت و ... در آینده موردبحث قرار گیرد.

با توجه به تاریخ برجام، در این دوره سیاست‌گذاران ما باید از برجام قبلی چه درسی بگیرند؟

اگر گشایش‌های پیشرو همراه با تحولات ساختاری و سیاستی مناسب صورت گیرد، می‌توان امید داشت که این گشایش‌ها فرایند پیشرفت اقتصاد ایران را تسریع کند، در غیر این صورت اقتصاد ایران در مدار تاریخی خود عمل خواهد کرد و این گشایش‌ها تنها موجب یک رفاه کوتاه‌مدت برای اقشاری از جامعه به‌خصوص حقوق‌بگیران می‌شود، اما این رفاه عاقبت ندارد و در آینده مسائل و نارسایی‌های بنیادی اقتصاد ایران با ابعاد بزرگ‌تری مجدداً ظاهر می‌شود.

به اعتقاد کارشناسان اقتصادی و با توجه به تجربه گذشته، تداوم برجام از اهمیت بالایی برخوردار است. تداوم برجام ازآنچه به ما مربوط می‌شود ناشی از موقعیت اقتصادی و غیراقتصادی ما است، به این معنا که اگر از موقعیت قوی چه درصحنه اقتصاد و چه درصحنه‌های دیگر برخوردار باشیم، اساساً نقض عهد از طرف مقابل مقرون‌به‌صرفه خواهد بود. برای مثال اگر بتوانیم در یک دوره سه‌ساله حداقل ۱۵ میلیارد دلار در زمینه کالاهای وارداتی راهبردی اقدام به تولید داخلی کنیم و ضریب وابستگی خود را به واردات ذرت به ۳۰ درصد برسانیم، دیگر ازنظر اقتصادی برای طرف مقابل نیت عهدشکنی و خود عهدشکنی مقرون‌به‌صرفه نخواهد بود.

پس به این دلیل در سال ۹۷ ترامپ و یا آمریکا از برجام خارج شد؟

دقیقاً، طرف مقابل احساس کرد اگر در قالب راهبرد فشار حداکثری اقدام به عهدشکنی کند، می‌تواند به خواسته‌های خود برسد. هرچند اقتصاد ملی ایران در مقایسه با ۳۰ سال قبل از بنیه به‌مراتب قوی‌تری برخوردار بود، اما همچنان سهم واردات کالاهای راهبردی در کل واردات ما تعیین‌کننده بود و ۴۰ درصد واردات کالاهای ما به کالاهای راهبردی اختصاص داشت، بنابراین دشمن احساس کرد با بستن مجرای واردات کالاهای راهبردی می‌تواند جریان تأمین و تولید کالا را در اقتصاد به‌طور اساسی مختل کند؛ اگرچه خوشبختانه تا حد زیادی موفق نشد. هرچند آثاری همچون افزایش ۹ برابری نرخ ارز به وقوع پیوست، اما به هدف اقتصادی خود که اختلال جدی در زنجیره تامین و تولید کالاها بود، نرسید و این ناشی از بنیان‌های ایجادشده بود، بنابراین این بنیان‌ها امروز باید تکمیل و تقویت شود.

تقویت این بنیان‌ها چطور خواهد بود؟

مثلاً اقتصاد ایران در تولید انرژی نه‌تنها به خودکفایی برسد، بلکه به یکی از کانون‌های تأمین انرژی در منطقه تبدیل شود و ظرفیت ترانزیت منطقه‌ای و بین‌المللی در اقتصاد ایران را به فعلیت برساند. به‌عنوان‌مثال تکمیل قطعه راه‌آهن رشت- آستارا، حرکت فوق‌العاده راهبردی برای اقتصاد ایران است و با بهره‌برداری این قطعه و باز شدن مسیر ترانزیت جنوب به شمال و بالعکس، اقتصاد ایران از موقعیت بازیگری جدیدی برخوردار خواهد شد.

درنهایت حصول توافق برجام چه تأثیری بر نرخ تورم خواهد داشت؟

مطابق پیش‌بینی شخصی من در افق ۱۴۰۱، نرخ تورم نقطه‌به‌نقطه تا اسفندماه به عددی بین ۲۵ تا ۳۰ درصد می‌رسد، اما اگر توافق به هر دلیل حاصل نشود، نرخ تورم بین ۳۰ تا ۴۰ درصد خواهد بود. در بازار سرمایه ظرفیت انتخاب و نوسان وجود دارد و سایر بازارها در ابتدا تحت تاثیر نرخ ارز خواهد بود و سپس قیمت‌ها با نرخ ارز تثبیت شده خود را تطبیق خواهند داد. با این وجود وضعیت اقتصادی پیشرو به چگونگی توافق و چگونگی استفاده از دستاوردهای توافق بستگی دارد.