ساکنان طبقه حساس
روایت جیب خالی
بین درآمد، بعد خانوار و قیمت و اندازه مسکن رابطه معناداری وجود دارد. در دهکهای بالای جامعه با افزایش تعداد اعضای خانواده، هزینه و بودجه مسکن همروی منحنی رشد می رود. این افزایش به دلیل خرید خانه بزرگتر در محله فعلی و یا منطقههای بالای شهر اتفاق میافتد.
در مورد دهکهای متوسط اما این روند حاکم نیست. با افزایش اعضای خانواده به سه نفر و با تولد یک فرزند، بودجه مسکن خانوار نیز اندکی رشد می کند که نشانه تهیه مسکن جدید و بهاحتمال زیاد استیجاری است. با تولد فرزند دوم به بعد، اما بودجه مسکن خانوار کاهش مییابد که نشانه سکونت این خانوادهها در خانههای ارزانتر برای کنترل هزینههاست. در این سطوح درآمدی از جامعه میتوان فرض کرد که با تولد فرزندان، خانواده مجبور است سهم بزرگتری از درآمد خود را صرف تامین نیازهای پایه مثل تغذیه، بهداشت و آموزش کند و به همین دلیل بودجه کمتری برای خرید مسکن بزرگتر و بهتر باقی میماند. ازآنجاییکه در دهکهای متوسط هزینههای پایه خانوار با تولد فرزندان به سقف خود میرسند، به همین دلیل سرپرست خانوار به کنترل هزینههای ضروری و غیرضروری مجبورمی شود ولی این موضوع در دهکهای بالای درآمدی نمود ندارد. چنین موضوعی برای درآمدهای اندک و دهکهای پایین جامعه جدیتر است. آنها برحسب فرهنگ، سطح سواد و میزان درآمد برای فرزندآوری اقدام میکنند. بهطور معمول نرخ زادآوری در این دهکهای درآمدی در مناطق محروم و با سطح فرهنگ و سواد متوسط به پایین بیشتر است اما بودجه مسکن خانوار افزایش نمییابد و از فرزند دوم به بعد از میزان رفاه، بهداشت و آموزش خانوار نیز کاسته می شود.
حمایت از طبقه حساس
مطالعهای در سال ۹۲ درباره رابطه افزایش فقر در جامعه با تعداد فرزندان انجام شد. داده های این پژوهش نشان داد که در سال یادشده، با افزایش یک نفر به جمعیت خانواده در دهکهای متوسط جامعه، احتمال سقوط ۳۳ درصدی این خانواده و سایر ساکنان این طبقه درآمدی به زیر خط فقر افزایش مییابد. در اوایل دهه۹۰ دهکهای اول، دوم و بخشی از دهک سوم زیر خط فقر بودند. طبق این پژوهش، با تولد فرزند جدید این احتمال مطرح شد که تا دهک چهارم هم به زیر خط فقر سقوط کنند. امسال که حدود۷۵درصد مردم کشور در محدوده خط فقر زندگی میکنند و اجاره مسکن تقریبا با هیچ درآمدی همخوانی ندارد، تولد فرزند جدید میتواند این معادله را تکرار کند. در بیشتر کشورهای دنیا از جمله ایران، باگذشت چند سال نرخ رشد قیمت مسکن در شهرهای بزرگ، قابل قبول بوده است. اما در کشورهایی که وام مسکن سهم قابل توجهی از هزینه مسکن را پوشش می دهد، خانوارها فقط بخش اندکی از قیمت خرید مسکن موردنیاز خود را از پساندازشان میپردازند و خرید را به صورت پلکانی انجام میدهند. به همین دلیل وقتی قیمت مسکن در منطقه مورد نظر رشد میکند، سودی که نصیب صاحبخانهها میشود بزرگتر از سرمایهگذاری اولیه آنها خواهد بود چراکه همه افزایش قیمت به جیب خریدار میرود و سود چندانی نصیب بانک پرداختکننده وام مسکن نمیشود. به همین دلیل با تولد فرزند جدید و خرید خانه نه تنها سقوط دهکها به زیر خط فقر اتفاق نمیافتد که آنها با رشد قیمتها سود هم میبرند. هر چند میزان درآمد و وضعیت اقتصادی نسبت به قیمت مسکن تاثیر بیشتری روی فرزندآوری دارد اما به عنوان یکی از مولفه های موثر باید مورد توجه سیاستگذاران قرار گیرد. افزایش میزان وام مسکن و حمایت از زوج های جوان ساکن طبقات حساس میتواند به صورت غیرمستقیم به رشد جمعیت و توسعه اقتصادی کشور در آینده کمک کند.