نوآوری چیست؟

نوآوری عبارت است از دستیابی به موفقیت در تولید و یادگیری و همچنین بهره‌گیری از پدیده‌های نوین در عرصه‌های اقتصادی و اجتماعی. استراتژی نوسازی و گسترش دامنه محصولات و خدمات و همچنین بازارهای مربوط به آنها را نوآوری گویند. نوآوری در ارائه روش‌های نوین تولید، تامین و توزیع خلاصه می‌شود. معرفی تغییرات در شیوه مدیریت، سازمان‌دهی فعالیت‌ها و شرایط کاری و مهارت‌های نیروی کار، نوآوری نامیده می‌شود. تمام این تعاریف ریشه در دیدگاه‌های صاحب‌نظران علم مدیریت دارد؛ اما آنچه نباید از نظر دور داشت این حقیقت است که نوآوری مستلزم تجاری‌سازی و ارائه کالا به بازار است.

تجاری‌سازی نوآوری چیست؟

منظور از تجاری‌سازی فرآیند معرفی و ارائه محصول یا روش تولید نوین به عرصه دادوستد یا همان بازار است. خواه این فرآیند دربرگیرنده ورود به بازار به‌صورت تولید انبوه باشد، یا اینکه تنها ورود از آزمایشگاه اختراعات به بازار را شامل شود. بنابراین اگر بگوییم که نوآوری عبارت از خلق ارزش برای مشتری از طریق تجاری‌سازی ایده‌ها و خلاقیت‌هاست، سخنی به گزافه نگفته‌ایم. در این مقاله گونه‌های مختلف نوآوری باز را بررسی می‌کنیم.

انواع نوآوری

همان‌گونه که در تعاریف فوق بدان اشاره شد، پدیده نوآوری دارای گونه‌ها و زوایای مختلف است. نوآوری می‌تواند در قالب ارائه محصول نو یا خدمتی نوین به بازار ظهور کند. به عبارتی با معرفی محصولات یا خدماتی که تغییرات چشمگیر نسبت به نمونه پیشین به بازار داشته‌اند، می‌توان دست به نوآوری در محصول یا خدمت زد. این تغییرات عمدتاً دربرگیرنده ویژگی‌ها و کاربری‌های نوین هستند. برای مثال ارائه اپلیکیشن‌ها توسط بانک‌ها برای تسهیل پرداخت قبوض و جابه‌جایی وجه نقد، نوآوری در خدمت محسوب می‌شود.

نوآوری باز و خودروهای برقی

همچنین عرضه خودروهای تمام‌برقی توسط خودروسازان به بازار نمونه‌ای از نوآوری در محصول است. نوآوری در فرآیند گونه‌ای دیگر از نوآوری است.

نوآوری باز و فروش اینترنتی

به بیان واضح‌تر، پیاده‌سازی فرآیندهای نوین یا کاملاً بهبودیافته نیز گونه‌ای نوآوری به‌شمار می‌رود؛ که عمدتاً منظور، ایجاد تغییرات قابل ملاحظه در فرآیند ساخت، مسیر ارائه کالا یا خدمت به مشتری یا بهبود دسترسی به مواد اولیه (لجستیک) یا سیستم توزیع است. برای مثال اقدام شرکت پارس‌خزر در راه‌اندازی فروش اینترنتی محصولات به مصرف‌کننده نهایی و تحویل کالا در محل منزل گونه‌ای از نوآوری در لجستیک است.

نوآوری باز و گوشی هوشمند

چرا که با استفاده از اینترنت و گوشی‌های هوشمند امکان دسترسی شهروندان به تاکسی‌سرویس را در جای‌جای شهرها ایجاد کرده است.

نوآوری در بازاریابی

یکی دیگر از انواع نوآوری، نوآوری در بازاریابی است؛ که شامل پیاده‌سازی روش‌ها و به‌کارگیری ابزارهای نوین بازاریابی می‌شود. نوآوری در بازاریابی دربرگیرنده بهینه‌سازی‌های قابل توجه در حوزه طراحی محصول، بسته‌بندی، قیمت، توزیع و ترفیع محصول است. برای مثال نخستین اقدام شرکت کوکاکولا در ارائه نوشابه گازدار در بطری‌های یک و نیم‌لیتری برای اولین‌بار نوعی نوآوری در بازاریابی از طریق بسته‌بندی محسوب می‌شد. نوآوری در ساختار سازمان نیز گونه‌ای دیگر از نوآوری است. نوآوری سازمانی دربرگیرنده اجرای شیوه‌های نوین سازمانی در حوزه کسب‌وکار و روابط برون‌سازمانی است. نوآوری باز مصداقی از نوآوری سازمانی است که در این مقاله به معرفی آن می‌پردازیم.

درجات مختلف نوآوری

نوآوری باز و نوآوری تدریجی: نوآوری‌های تدریجی (Incremental Innovation) شامل انواع اصلاحات و بهبوددهی‌ها در فناوری است؛ بدون آنکه در قواعد مهندسی آن تغییر ایجاد شود. نظیر فناوری دی‌وی‌دی که از قواعد مهندسی فناوری لوح فشرده بهره می‌گیرد.

نوآوری باز و نوآوری بنیادین: نوآوری بنیادین (Radical Innovation) شامل تغییرات بنیادین در قواعد مهندسی فناوری می‌شود. مانند تحول صنعت پخش صدا و موسیقی ضبط‌شده با ظهور لوح فشرده که تا پیش از آن بر پایه نوار کاست استوار بود.

نوآوری گسیخته‌ساز: نوآوری گسیخته‌ساز یا گسلنده (Disruptive Innovation) شامل نوآوری بنیادینی است که موفق به در اختیار گرفتن بازار فناوری نسل قبل شود؛ و به کل جایگزین آن شود. نظیر فناوری لامپ کم‌مصرف که با تغییر بنیادین در قواعد مهندسی لامپ‌های روشنایی، کاملاً جایگزین لامپ‌های رشته‌ای شد.

نوآوری در معماری فناوری: در این شیوه، نوآوری تنها ارتباط میان اجزاست که دستخوش دگرگونی می‌شود. مینیاتوری‌سازی نمونه‌ای از نوآوری در معماری فناوری است. مثال دیگر از این نوع تغییرات، در ارائه تبلت‌ها به بازار بود که کاملاً از فناوری تلفن هوشمند بهره می‌گیرد.

نوآوری باز و ماژول‌ها: قابلیت تولید خانواده‌ای از محصولات بر پایه ویژگی‌های اساسی یک محصول را قابلیت تولید پلت‌فرمی می‌نامند. یکی از مولفه‌های تعیین‌کننده در توانمندی توسعه محصولات مختلف از پلت‌فرم یکسان، مولفه ماژولاریتی (Modularity) است. منظور از ماژولاریتی میزان قابلیت جداسازی و ترکیب مجدد اجزای یک سیستم است؛ که موجب انعطاف‌پذیری و وسعت دامنه کاربرد یک سیستم می‌شود.

منشأ ایده‌های نوآورانه

چنانچه نوآوری را در تجاری‌سازی و ارزش‌آفرینی از ایده‌ها و خلاقیت‌ها تعریف کنیم، این پرسش مطرح می‌شود که آیا باید صرفاً بر ظرفیت‌های نوآورانه و ایده‌های درون بنگاه متمرکز شد و تلاش بر تجاری‌سازی ایده‌های درون‌بنگاهی را سرلوحه راهبرد نوآوری قرار داد، یا اینکه با باز کردن مرزهای بنگاه از ورود ایده‌های خلاقانه نوین در بیرون از بنگاه نیز بهره گرفت؟ حقیقت این است که در جهان امروز هیچ بنگاه پیشرویی نمی‌تواند داعیه بهره‌مندی از بهترین منابع ایده‌های خلاق را داشته باشد و خود را بی‌نیاز از ایده‌های برون‌بنگاهی بداند. از سوی دیگر هیچ‌گاه تمام ایده‌های خلاق و اختراعات ظهوریافته درون واحدهای تحقیق و توسعه در همسویی کامل با راهبرد و موضع بازار بنگاه نیستند و لاجرم هیچ‌گاه به مرحله تجاری‌سازی نمی‌رسند؛ و این کارایی تحقیق و توسعه درون‌سازمانی را به شدت می‌کاهد. تاکید کامل بر اتکا به ایده‌های درون‌سازمانی حاصل تفکر نوآوری بسته است. نقطه مقابل دیدگاه نوآوری بسته، دیدگاه نوآوری باز است.

نوآوری بسته

نوآوری بسته همانا الگوی سنتی نوآوری است. در این دیدگاه سنتی، شرکت‌ها پدیده نوآوری را لزوماً پدیده‌ای درون‌زا تلقی کرده و بر لزوم کنترل شرکت بر فرآیند نوآوری تاکید دارند. با وجود این چسبرو (Henry.Chesbrough) تاکید می‌کند که تحقیق و توسعه درون‌سازمانی را دیگر نمی‌توان تنها موتور محرک نوآوری به‌حساب آورد. چرا که شیوه ایده‌سازی و تجاری‌سازی شرکت‌ها به‌طور کامل دگرگون شده است. از دیدگاه وی هرچه مرزهای بنگاه با محیط اطرافش، نفوذپذیرتر باشد قابلیت تبادل نوآوری بیشتر است.

نوآوری باز

در مقابل دیدگاه نوآوری بسته، دیدگاه نوآوری باز وجود دارد؛ که بر نفوذپذیر شدن مرزهای سازمان تاکید می‌کند. دیدگاه نوآوری باز، نخستین‌بار توسط هنری چسبرو از دانشگاه برکلی کالیفرنیا به حوزه مدیریت نوآوری عرضه شد. چسبرو بیان می‌دارد، از آنجا که همواره ایده‌های ارزشمند فراوانی در بیرون از بنگاه وجود دارند، شرکت‌ها باید در خرید و فروش مالکیت فکری ایده‌ها، فعال عمل کنند. منظور از مالکیت فکری نوعی از مالکیت است که دارایی ناملموس حاصل از ایده‌های افراد را شامل می‌شود. گونه‌های متداول مالکیت فکری عبارت‌اند از کپی‌رایت (Copyright)، پتنت (Patent)، نشان تجاری و اسرار تجاری. دارایی‌های زمینه‌ساز فناوری را نباید مستقل از مدل کسب‌وکار شرکت تلقی کرد. به بیان دیگر شرکت‌ها در مسیر پیشرفت فناوری، برای تسریع نوآوری و بهبود بازار، می‌توانند و باید از ایده‌ها و مسیرهای درون‌سازمانی و برون‌سازمانی بهره گیرند. هنری چسبرو نوآوری باز را چنین تعریف می‌کند؛ درون‌ریزی (Inflow) و برون‌ریزی (Outflow) هدفمند دانش به‌منظور تسریع نوآوری درون‌سازمانی و در راستای گسترش بازارها از طریق بسترسازی برای کاربرد نوآوری‌ها در بیرون از سازمان. به تعریفی دیگر، نوآوری باز منبع‌یابی، یکپارچه‌سازی و گسترش نوآوری در توسعه محصولات و سیستم‌های کسب‌وکار از کانال مشارکت‌های برنده-برنده خارجی برای به دست آوردن حداکثر ارزش تجاری از طریق سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه است.

مزایای کلیدی نوآوری باز عبارت‌اند از:

 چابک‌سازی فرآیند تحقیق و توسعه: به‌طور کلی چابکی را می‌توان، قابلیت پاسخگویی سریع به فرصت‌های بازار به منظور پیشی گرفتن از رقبا تعریف کرد. رویکرد نوآوری باز موجب چابکی بنگاه‌ها در فرآیند تحقیق و توسعه شده و قابلیت پاسخگویی آنها به تغییرات چرخه عمر فناوری و نیازهای بازار را افزایش می‌دهد.

 افزایش نرخ توسعه محصول جدید: اتخاذ رویکرد نوآوری باز توسط بنگاه‌ها از رکود و کندی پروژه‌های تحقیق و توسعه جلوگیری کرده و با انتقال پروژه‌های کم‌بازده یا ناهمخوان با اهداف و استراتژی‌ها به دیگر شرکت‌ها، زمینه فعالیت بر روی پروژه‌های پربازده‌تر را فراهم آورده و بدین ترتیب نرخ توسعه محصول جدید را در کل صنعت تحت تاثیر قرار می‌دهد.

 افزایش اثربخشی تحقیق و توسعه: از آنجا که هدف غایی بخش تحقیق و توسعه نوسازی پیوسته محصولات و خدمات شرکت در تطابق با نیاز بازار و تغییرات فناوری است، اتخاذ رویکرد نوآوری باز، دست شرکت‌ها را در انتخاب پروژه‌های تحقیق و توسعه متناسب با دانش بنگاه یا نیاز صنعت باز گذاشته و به این ترتیب در بهبود اثربخشی فعالیت‌های تحقیق و توسعه نقش مثبتی ایفا می‌کند.

 کاهش ریسک از دست دادن فرصت‌های بازار: همسویی سریع با فرصت‌های بازار یکی از ویژگی‌های شرکت‌های موفق است. در قرن بیست و یکم تغییرات فناوری با سرعت بیشتری روی می‌دهد از این‌رو پنجره‌های فرصت برای مدت کوتاهی برای بنگاه‌ها بازمی‌مانند. بهره‌گیری از این فرصت‌ها مستلزم هوشمندی فناورانه در کنار اتخاذ رویکرد باز به مقوله فناوری و طرح‌های نوین است.

از نوآوری باز تا نوآوری آزاد (Free Innovation)

با مقایسه آمار سهم شرکت‌های کوچک و متوسط در تولید ناخالص داخلی به میزان همبستگی این سهم با میزان نوآوری پی می‌بریم. کارآفرینی فناوری‌محور یا محصول‌محور در ارتباط کامل با نوآوری است. اما در مورد شرکت‌های بزرگ اوضاع متفاوت است. کسب‌وکارهای بزرگ از مزایای غیررقابتی اندازه، بهره می‌برند. در عمل یک بازیگر بزرگ از امکانات مالی و حقوقی خوبی برخوردار است و می‌تواند با لابی‌گری، اتحادهای فناورانه، اکتساب فناوری، و تبادل لیسانس و نظایر آن به حیات خود ادامه دهد و مسیر رشد را بپیماید. پس اختراع و نوآوری تنها برای شرکت‌های کوچک و متوسط موضوع مرگ و زندگی است، در حالی که برای شرکت‌های بزرگ چنین نیست. همچنین این گفته که ثبت پتنت، مخترعان را در برابر قانون و عدالت یکسان و برابر می‌کند توهمی بیش نیست. چرا که پتنت‌هایی که توسط اشخاص شاغل در شرکت‌های بزرگ ثبت می‌شود، به شرکت تعلق دارد؛ و ایده عملاً به مالکیت صاحب کسب‌وکار درمی‌آید. اکثر نوآوران در ازای حقوق ثابت کار می‌کنند و ایده‌هایی که به‌صورت باز و آزاد خلق می‌کنند، در تملک شرکت است. اگرچه ممکن است نوآوری از دیدگاه شرکت تحسین شود و برای مخترع رضایت شغلی ایجاد کند، اما شانس چنین مخترعی در دادگاه برای ادعا در مورد اختراعش اندک است. چرا که شرکت‌های بزرگ از بهترین وکلا و بیشترین منابع بهره‌مندند. شرکت‌های بزرگ اقدام به خرید مالکیت فکری دانش افراد می‌‌کنند؛ به این ترتیب از رقابت دیگران یا توسعه محصول یا خدمت توسط آنها ممانعت به عمل می‌آورند. بدین شیوه به حداکثر سود دست می‌یابند؛ بدون آنکه ایده‌ای را توسعه داده باشند یا دست به نوآوری زده باشند. آنچه در این بازی دیده می‌شود یک تناقض آشکار است. دانش یک کالای در تملک اشخاص است مادامی‌که بخواهند بر مبنای آن کسب‌وکار ایجاد کنند.

نوآوری باز و سیستم‌عامل

این قاعده ساده نوآوری را از سودجویان مصون می‌دارد و دست دلالان مالکیت فکری را کوتاه می‌کند. از این‌رو زمانی که نوآوری باز و آزاد باشد، به‌طور مداوم اشاعه و بهبود آن توسط عموم ادامه می‌یابد. در چنین شرایطی می‌توان گفت که به نوآوری باز واقعی دست یافته‌ایم. در چنین شرایطی کسب درآمد از طریق فروش ایده به دست نمی‌آید؛ بلکه از طریق ارائه خدماتی چون محلی‌سازی، سفارشی‌سازی، آموزش و نظیر اینها می‌توان کسب درآمد کرد؛ بالطبع اشخاص پیشگام در این عرصه منفعت بیشتری کسب خواهند کرد. نمونه‌های موفق کسب‌وکار بر پایه سیستم‌عامل لینوکس عبارت‌اند از: جاوا، پرل و روبی و همچنین سرور رایگان آپاچی که نزدیک به نیمی از وب‌سایت‌های جهان را ساپورت می‌کند.

ممکن است بگویید که این امر تنها در زمینه نرم‌افزار ممکن است. بنابراین به ذکر نمونه‌ای از سخت‌افزار بدون محدودیت مالکیت فکری می‌پردازیم. آردوئینو نام یک شرکت تولیدکننده کنترلرهای هوشمندسازی خانگی است؛ که کاربردهایی نظیر آزمایشگاه‌های روبوتیک و اندازه‌گیری دارد. نرم‌افزار برنامه‌ریزی و درایورها قابل دانلود هستند که این امری عادی است. آنچه غیرعادی می‌نماید این است که نقشه جانمایی تراشه‌های الکترونیکی به همراه تمامی ویژگی‌های آنها نیز قابل دانلود است. این بدان معناست که نیازی به خرید کنترلر نیست؛ بلکه می‌توان آن را به نزدیک‌ترین سازنده تراشه سفارش داد؛ یا در صورت داشتن دستگاه چاپ مدار، شخصاً اقدام به تهیه مدار چاپی آن کرد؛ بدون هیچ‌گونه ثبت پتنت. تنها محدودیت موجود مربوط به استفاده از نام تجاری است. به عبارتی اگر کنترلر را کپی کنید نباید نام آن را آردوئینو بگذارید. به دلیل این رویکرد عاری از پتنت، کنترلر آردوئینو ارزان‌تر از مشابه پتنت شده است. با این حال کیفیت و ویژگی‌های آن توسط اشخاص علاقه‌مند به‌طور مدام در حال بهبود و به‌روزرسانی است. پرسشی که در اینجا مطرح می‌شود این است که مدل درآمدی شرکت آردوئینو چگونه است؟ آنچه شرکت می‌فروشد تخصص است. به بیان روشن‌تر شرکت، سفارشی‌سازی، آموزش، و مشاوره روش‌های کسب درآمد شرکت هستند. در واقع پیشتاز بودن در محصول و برخورداری از تیم خلاق موجب شده که این شرکت یک نسل جلوتر از دیگر بازیگران صنعت باشد. اکثر نمونه‌های شبیه‌سازی‌شده کیفیت پایین‌تری دارند و به سادگی محبوبیت دستگاه اریجینال و تمایل بازار به خرید آن را بالا می‌برند. به بیان دیگر آردوئینو تلاش دارد که به طرح غالب بدل شود. آردوئینو شرکتی بر پایه اشاعه نوآوری است. این بسیار ارزشمند است چرا که دلیل ماندگاری در صنعت، هوشمندی است نه طمع. آنچه از مشتری طلب می‌کنید پرداخت در ازای آنچه انجام می‌دهید است؛ نه آنچه قبلاً انجام داده‌اید و حق انحصار اثر. نمونه دیگر این رویکرد، موزیسین‌هایی است که موزیک خود را برای دانلود رایگان در اینترنت قرار می‌دهند؛ و از طریق فروش بلیت کنسرت‌هایشان کسب درآمد می‌کنند. مشابه این‌گونه مدل درآمدی فارغ از مالکیت فکری، رو به فزونی است؛ و فناوری چاپ سه‌بعدی، جمع‌سپاری و تراشه‌سازی ارزان، نیز کمک شایانی به آن کرده است. یکی از پرسش‌هایی که جای مطرح شدن دارد این است که آیا در پارادایم نوآوری آزاد جایگاهی برای کسب‌وکارهای بزرگ وجود دارد؟