گردشگری با بشقاب غذا
گردشگری خوراک و غذا نیز بهعنوان بخشی از این صنعت قطعا میتواند در جذب گردشگر، کسب درآمد و انتقال فرهنگ بسیار موفق عمل کند.کشف غذاهای مختلف همیشه با سفر و اوقات فراغت همراه بوده است، اما باید بدانید که جهانگردی غذایی تنها محدود به یک بشقاب غذا نمیشود. بلکه مجموعهای از فعالیتهای توریستی و تفریحی است که علاوه بر غذا، به رابطه بین غذا و جامعه بهعنوان ستون هویت منطقهای و میراث فرهنگی اهمیت میدهد. این کار باعث میشود افراد در سطوح مختلف با زنجیره ارزش غذا آشنا شده و بهصورت مستقیم با روش تهیه غذاهای ملل مختلف آشنا شوند که خود این کار تجربهای گرانبها برای مسافران و توریستها ایجاد میکند از سوی دیگر تنوع در بافت فرهنگی - اجتماعی بستری مناسب برای فعالیتهای خلاقانه است؛ تنوع جغرافیایی باعث شده تا سنتهای آشپزی از یکدیگر متمایز شوند، میان هر مکان و نوع خوراک آن رابطه تنگاتنگی وجود دارد و غذاهای هر منطقه نشاندهنده هویت آن بخش میتواند باشد.هجوم گردشگران مشتاق به غذا و امتحان کردن غذاهای متنوع موجب افزایش تولید مواد اولیه، تولید غذا، خدمات اقامتگاهها، نوآوری در تولید و توزیع و بهطورکلی بهبود مسائل اقتصادی و ایجاد اشتغالزایی میشود. ورود توریست به منطقهای خاص علاوه بر آنچه گفته شد باعث میشود تا کیفیت زندگی افراد در آن منطقه بهبود پیداکرده و با توجه به رشد اقتصادی از مهاجرت مردم به دیگر نقاط جلوگیری شود.در کنار بازدید از آثار تاریخی و جاذبههای طبیعی، اقامتگاه مناسب و وسیله نقلیه برای سفر، غذا هم عامل مهم دیگری است که برای آن هزینه در نظر گرفته میشود. افراد از ملیتها، مکانها و باورهای مختلف در کنار یکدیگر جمع میشوند تا طعمی را تجربه کنند که نشانی از آدابورسوم و یا باوری خاص است. برخی از این غذاها هنگام طبخ یا سرو کردن آداب خاصی نیز دارند؛ در این میان آنچه زیباست خوردن غذایی یکسان با آدابی یکسان در میان جمعی متفاوت است.
گردشگری غذا تنها شامل خوردن غذا نیست؛ این طیف از گردشگری، سوغات، انواع نوشیدنیها، شیرینی، دسر و موارد دیگر را نیز در برمیگیرد. از فروشندههای دورهگرد تا رستورانهای لوکس و هر آنچه به غذا ربط دارد در زمره گردشگری خوراک قرار میگیرند. گردشگری غذایی محدود به بررسی تخصصی غذاها توسط افراد خبره در آشپزی نیست؛ بیشتر مردم به طعم و کیفیت غذاها و نوشیدنیها توجه میکنند و برای آنها جذابیت غذا، تازگی، منحصربهفرد بودن، طعم و عطر، ارگانیک و طبیعی بودن آن اهمیت زیادی دارد؛ و در یککلام تمام چیزهایی که فرهنگ آشپزی یک منطقه را شکل میدهد و باعث جذب گردشگر میشود. حدود یکسوم از هزینههای سفر توریستها شامل غذا و نوشیدنی است. بنابراین سرمایهگذاری در این بخش علاوه بر تسهیل ورود گردشگر به کشورها موجب رشد اقتصادی هم میشود و بر سلامت مردم نیز بی تاثیر نیست. هماکنون گردشگری غذا در دنیا ۲۰۰ میلیارد دلار درآمد دارد.
قابلیت ایران در زمینه تنوع غذایی را میتوان متاثر از ویژگی جغرافیای کشور و تنوع قومی و نژادی ایرانیان دانست. به این معنا که به دلیل وجود مراتع و شرایط جوی خاص و امکان پرورش گیاه و دام آبگوشتهای شمال غرب ایران بینظیر است. با توجه به اینکه یکی از معیارهای سفر، غذاست و گردشگری غذا روزبهروز در حال رشد است و ازآنجاکه ما ایرانیها بیش از دو هزار و ۵۰۰ نوع غذا، ۱۰۹ نوع نوشیدنی و انواع نان و شیرینی داریم و همچنین، مکتب آشپزی ایرانی یکی از سه مکتب اصلی خوراک در کنار مکاتب آشپزی رومی و چینی است. در نواحی مرکزی ایران که آبوهوای خشک دارند بیشتر از سبزیهای خشک استفاده میکنند و در جنوب کشور به دلیل وجود دریا و اقیانوس بیشتر غذاهای دریایی رواج دارد.ایران همواره بهعنوان مهد فرهنگ و تمدن که پیشینه تاریخی هم دارد مطرحشده است. اما شاید فراموش کردهایم که در کشورمان غذاهای خوشمزه و متنوعی هم وجود دارد. غذاهای ایران بسیار خاص و وسوسهانگیز هستند، بهگونهای که بخشی از جاذبههای فرهنگی مناطق مختلف کشور بهحساب میآیند. گردشگری غذایی با تمرکز بر مسائل فرهنگی، علاوه بااینکه خاطرهای بهیادماندنی برای مسافران رقم میزند، میتواند به اقتصاد بخشهای کوچک جامعه بهخصوص جامعه روستایی ایران کمک کند. این نوع گردشگری اگر بهدرستی انجام پذیرد میتواند با حفظ هویت به توسعه پایدار کشورمان ایران کمک کند. اما چرا غذای ایرانی مهم است؟
شاید جالب باشد که بدانید بیش از ۲۵۰۰ نوع غذا، کیک و شیرینی در ایران توسط اقوام مختلف ایران تهیه و مصرف میشود. تنوع اقلیم در ایران باعث شده است که از شمال تا جنوب ایران، از شرق تا غرب ایران غذاهای بسیار متنوع و خوشمزهای را داشته باشیم که بسیاری از توریستها تمایل دارند که آنها را امتحان کنند. اما مشکلی که وجود دارد این است که بسیاری از تور گردانها بعد از ورود مسافر خارجی به آنها انواع کباب پیشنهاد میدهند و یا به هتلها و رستورانهایی میبرند که تنها این نوع از غذا سرو میشود. اما باید بدانیم که کبابها تنها بخشی از غذاهای ایرانی است که توریستها دوست دارند آنها را تست کنند.
جایگاه اصفهان در غذا
یکی از مولفه های معنایی برای معرفی شهرها به مسافران و بهطورکلی درصحنه داخلی و بینالمللی مولفه های صنعت غذایی آن مناطق هستند از غذاهای محلی و سنتی تا رستورانها که میتواند بهتنهایی عامل مهمی برای جلبتوجه گردشگران باشد از سوی دیگر هر مسافر در زمان اقامت خود در یک شهر از سر ناچاری دو نوبت به رستورانها و صنعت غذایی شهر مقصد خود سر میزند و در صورت دریافت کیفیت خود میتواند نقش مهمی در معرفی بهتر آن منطقه و جذب مسافران بیشتر داشته باشد.
اصفهان نیز باوجود غذاهای محلی و سنتی خاص این نقطه ازجمله بریانی و..پتانسیلهای خوبی برای جذب گردشگری غذایی دارد اما متاسفانه در سالهای اخیر به این موضوع کمتوجهی شده است از سوی دیگر در داخل شهر برای شهروندان نیز رستورانها با مدلها و ساختارهای تکراری و کیفیتهایی که هرروز کموزیاد میشوند شهروندان را در این صنعت پررونق دچار سرگشتگی کردهاند.بهطورکلی بهجز رستورانهای قدیمی که آوازه آنها میان مردم شهر وجود دارد و کیفیتشان نیز تغییر چندانی نکرده است دیگر نقاط مربوط به این مساله در اصفهان چندان میان مردم از شهرت و یا کیفیت خاصی بهرهمند نیستند اگرچه در اصفهان مجموعههای غذایی نسبتا وسیعی وجود دارد اما پاسخ اساسی به این نیاز در داخل شهر و برای تبدیلشدن به یک عامل گردشگری را ندادهاند.
باید توجه کرد که اصفهان فارغ از غذاهای مخصوص خود و بهطورکلی کیفیت بالا باید به فکر محیطهای خاص خود نیز باشد تا با امضا اصفهان در راستای گردشگری غذا بهتمامی استانها و حتی خارج از کشور معرفی شود.ازجمله ایجاد شهرک غذا که میتواند گام موثری در این زمینه باشد.