چالش های صنعت پخش دارو بررسی شد
پنج چالش بزرگ در حوزه پخش دارو
حرکت به سمت علم روز در صنعت پخش
اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم باید بگوییم که نخست صنعت پخش در ایران نسبت به شاخصهای صنعت پخش دنیا چندان عقب نیست و حتی در چند سال اخیر با بهره گیری از هوش مصنوعی جهت بهبود عملکرد و افزایش سطح کیفی خدمات و کاهش خواب سرمایه و افزایش سود آوری قدمهای بزرگی برداشته است و این در حالی است که موانع بسیاری در حوزه قوانین، قیمت گذاری داروها و سود ناشی از آن برای پخشها (مارجین دارو) وجود داشته و دارد. به عنوان مثال اگر در دنیا به نحوی برنامه ریزی میشود که از صد درصد شاخص ظرفیت خودروهای پخش استفاده موثر صورت پذیرد، میتوان گفت این شاخص در ایران به حدود ۷۰ درصد رسیده است.
با این حال باید به برخی مشکلات در این صنعت اشاره کنیم؛ اول این که تحصیلات آکادمیک برای صنعت پخش تا به حال به صورت جدی در کشور وجود نداشته و تمامی رویههای موجود در این صنعت یا با تقلید و مشابه سازی از پخشهای بزرگ دنیا گرفته شده و یا با اتکا به تجربه افراد شاخص و نخبه و تحصیلکرده در زمینههای مختلف به روش متحد و ارزش تبدیل شده است.
نکته دوم این که ضروری است این توانمندیها توسط سازمانی منتشر و تبدیل به اصولی بنیادین شود تا نسلهای بعدی بتوانند از آن استفاده و در راستای نشر و گسترش دانشِ فنی هم افزایی کنند.
چالشهای دولت ساز
متاسفانه با تمام نقش مهمی که این صنعت در اقتصاد ایران بر عهده دارد، اتخاذ سیاستهای نابجا توسط دولت در دورههای مختلف آثار زیان باری بر روی این صنعت بر جای گذاشته است؛ به عنوان مثال سیاست تخصیص ارز دولتی در سه سال اخیر، پیامدهای نامناسبی در صنایع مختلف داشته است که از آثار آن در صنعت پخش دارو میتوان به قیمت گذاری دستوری و نامناسب دارو اشاره کرد که مانع هرگونه سرمایهگذاری و توسعه در شرکتهای پخش شده است؛ این در حالی است که کلیه هزینههای جاری شرکتها به تناسب قیمتها مزید بر علت شده که شرکتهای پخش دچار کاهش سود و یا زیان شده و فرصتهای بهبود ساختار سرمایه خود را از دست دهند.
این در شرایطی است که تولید ملی از جمله مباحثی است که طی چند سال اخیر به ویژه پس از بیانات رهبری، حمایت از آن با دقت بیشتری دنبال شده و کمک به تولیدات داخلی و فراهم کردن بازار فروش در صدر اقدامات وزارتخانهها و نهادهای مرتبط قرار گرفته است. رسیدن به هدفی همانند حمایت از تولید داخل، نیاز به تولید خوب و با کیفیت برای شناخته شدن دارد؛ همچنین توزیع و پخش عالی و با قدرت از مهم ترین ابزارهای رسیدن به این هدف است. پخش، عملیاتی سخت، توان فرسا و نیازمند برنامه ریزی است که در فضای پیش رو با حضور برندهای خارجی سخت تر هم میشود.
صنعت توزیع و پخش در کشور رسالت بزرگی را به دوش دارد و میتواند با حمایت دولت، مشکلات موجود در این صنعت را برطرف کرده و به عنوان یکی از منابع کشور در موضوعات مختلف از جمله اشتغال نقش ویژهای داشته باشد. این در حالی است که فعالیت حوزه صنعت پخش بسیار گسترده و پیچیده است وبه شکل مستقیم با اقلام و کالاهای سلامت محور سر و کار دارد که تاثیر مستقیمی بر سلامت جامعه دارد. در حال حاضر ۱۰۰ درصد داروی کشور توسط شرکتهای پخش در سرتاسر ایران توزیع میشود و انتظار میرود این دولت با حمایتهای خود از طریق سیاستگذاریهای مناسب در راستای بهبود شرایط و تسویه بدهیهای معوق به صاحبان صنایع گام بزرگی در راستای این تعامل بردارد.
در یک جمعبندی کلی میتوان بزرگترین چالشهای صنعت پخش دارو را به موارد زیر طبقهبندی کرد:
۱) نوسانات نرخ ارز
۲) تغییر قوانین و مقررات دولتی نظیر چند نرخی بودن ارز و کاهش سودآوری شرکتهای توزیع دارویی
۳) قیمت گذاری دستوری و تخصیص حاشیه سود پایین به صنعت پخش دارو
۴) افزایش دوره وصول مطالبات و کاهش نقدینگی و جریان نقدی شرکتهای دارویی
۵) معوقات سنگین مراکز دولتی و دانشگاهی.
ورود علم به حوزه مدیریت ریسک
نکته دیگر که در صنعت پخش باید به آن توجه ویژهای شود، موضوع مدیریت ریسک است. تقریبا در صنعت پخش، مدیران این صنعت با برآوردی از گذشته و سابقه مشتریان و پیش بینی رفتار آنها سعی در کنترل این ریسک دارند؛ یاد آورمی شود، چند سالی است که بانکهای کشور، به خصوص بانکهای خصوصی نیز در این زمینه وارد شدهاند و مدیریت ریسک مشتریان پخشها را با دریافت کارمزد متقبل میشوند که کمک حائز اهمیتی به سیستم توزیع و شفافیت مبادلات تجاری است.
به این موارد باید بیفزاییم که ورود علم و نوآوری در حوزه پخش در آینده مسیر همواری را برای این صنعت ایجاد خواهد کرد؛ تحولات بزرگی که با وارد کردن دانش و نوآوریهای به روز دنیا در حوزه انبار داری و لجستیک به وجود خواهد آمد باعث میشود شرکتهای پخش داخلی به عنوان بزرگترین شرکتهای خصوصی فعال در صنعت تولید و توزیع گامهای بسیار بزرگی را بردارند و در حال حاضر نیز در حوزه دارو با استفاده از همین موضوع قدمهای مهمی برداشته شده و موفقیتهای زیادی کسب شده است که میتوانیم به مواردی همچون استفاده از هوش تجاری و تحلیل دادههای آماری در راستای بازاریابی بهینه، استفاده از هوش مصنوعی در نحوه انبارش و ناوگان توزیع و حمل و نقل و به طور کلی دیسپچینگ سیستم محور اشاره کنیم که نتایج بسیار مثبتی در کنترل هزینهها و بالابردن بهره وری فرآیندها حاصل کرده است و نگاه مدیریتی به امور همواره در راستای به روز کردن مستمر فرآیندهای مبتنی بر هوش مصنوعی بوده و خواهد بود.
در پایان باید گفت شاید شفاف ترین صنعت در زمینه عرضه و تقاضا صنعت پخش باشد که در هر لحظه و زمانی میتوان اطلاعات کاملا دقیق و با جزییاتی بسیار مفصل از تمام فعالیت ها، مشتریان، کانالهای فروش، کالاهای فروش رفته و... را استخراج و منتشر کرد و این اطلاعات میتواند کمک بسیاری به صنعت و تولید در داخل کشور داشته باشد و با هرگونه تحلیل بر روی اطلاعات و سوابق تقاضای کالاها و خدمات، پیش بینی بسیار دقیقی بر روی نحوه عرضه این نوع کالا و خدمات انجام داد و این مهم میتواند کمک شایانی را به تدوین استراتژیهای راهبردی و بلند مدت سازمانها و اقتصاد کشور داشته باشد.