حذف موانع
شرکت فولاد شادگان پلههای ترقی را چگونه طی کرد؟
در سال ۱۳۹۳ شرکت فولاد خوزستان به منظور افزایش سهم بازار خود در زنجیره فولاد اقدام به خرید شصتوپنج درصد سهام فولاد شادگان کرد و عملاً سهامدار عمده این شرکت شد.
فولاد خوزستان پس از حضور در فولاد شادگان تمام هموغم خود را به کار بست تا ابتدا واحد احیای این شرکت را راهاندازی کند، که خوشبختانه در نیمه دوم سال ۱۳۹۶ این مهم محقق شد.
ظرفیت طراحی تولید سالانه واحد احیای آهن (واحد تولید آهن اسفنجی) فولاد شادگان ۸۰۰ هزار تن است. تکنولوژی تولید آهن اسفنجی در فولاد شادگان، تکنولوژی PERED است. این تکنولوژی اقتباسی از تکنولوژی میدرکس است، با این تفاوت که برخی مشکلات میدرکس را رفع کرده.
فناوری PERED از سوی شرکت MME ابداع شد و در چهار طرح از طرحهای هفتگانه فولاد (شادگان، نیریز، میانه و بافق) بهکار گرفته شد. در این تکنولوژی با توجه به تغییراتی که در مکانیسم حرکتی Cluster breakerها صورت گرفته، دست اپراتور برای کنترل شرایط کوره در شرایط غیرعادی (از جمله مواردی که مواد یا گاز در کوره کانالیزه میشود) بازتر شده است. از طرفی در ناحیه کولینگ کوره استفاده از China hat به جای Christmas tree باعث شده جریان مواد در ناحیه کولینگ کوره یکنواختتر شده و نیز توزیع گاز کولینگ بهتر انجام شود. همچنین استفاده از یک بویلر در مسیر گاز تغذیه ریفرمر باعث شده که اپراتور در تنظیم میزان بخار گاز تغذیه مانور بیشتری داشته باشد.
در بخش فولادسازی شرکت صنعت فولاد شادگان پیشبینی شده است که یک میلیون تن شمش فولادی به روش ریختهگری مداوم تولید شود. شمشهای فولاد به شرکتهای نورد تحویل داده میشود و این شرکتها با این محصول میلگرد و سایر محصولات فولادی طویل را تولید میکنند.
پروژه فولادسازی شادگان در حال حاضر ۶۴ درصد پیشرفت فیزیکی داشته و بیشترین عقبافتادگی پروژه در قسمت ریختهگری است که به دلیل تحریمهای ظالمانه چندین بار قرارداد با شرکتهای خارجی بسته شد ولی متاسفانه فسخ شدند.
در حال حاضر پس از مذاکرات فشرده با شرکت دانیلی موفق شدیم قرارداد ریختهگری را امضا کنیم که براساس زمانهای ساخت ارائهشده از طرف شرکت دانیلی برنامهریزی کردهایم که فولادسازی در سال ۱۴۰۲ به تولید محصول برسد. همچنین طی مذاکرات یادشده خرید تجهیزات کارگاه ذوب برای فاز دوم فولادسازی از شرکت دانیلی نیز نهایی و قرارداد امضا شد. بدین ترتیب در فاز اول ظرفیت تولید شرکت صنعت فولاد شادگان به یک میلیون تن و در فاز دوم به دو میلیون تن شمش فولاد خواهد رسید.
شرکت صنعت فولاد شادگان از نظر موقعیت جغرافیایی به واسطه نزدیکی به اسکله اختصاصی شرکت فولاد خوزستان در بندر امام خمینی (ره) و حملونقل آسان مزیتهای ویژهای دارد.
تاثیر تحریمها
صنعت فولاد ایران بهرغم سالهای تحریمی که پشت سر گذاشت، در شرایط بدی نیست. درست است که تحریمها انتقال کالا و پول را سخت کرده اما با توجه به همین شرایط ظالمانه و سخت، صنعت فولاد علاوه بر اینکه ظرفیت تولیدی خود را حفظ کرده، توانسته برخی از طرحهای توسعهای خود را هم با تکیه بر توان داخلی پیش ببرد. رفع تحریمها تاثیر خارقالعادهای بر تولید کارخانه ما ندارد و صنعت ما تقریباً مستقل از تحریمها به حیات خود ادامه میدهد. این شرکت در سال گذشته ۶۷۱ هزار تن آهن اسفنجی تولید کرده است. همچنین تولید ۲۱۶ هزار تن، در سه ماه نخست سال جاری نویدبخش عبور از مرز تولید ۸۰۰ هزار تن آهن اسفنجی در سال ۱۴۰۰ است.
راهبردهای استراتژیک
یکی از راهبردهای استرتژیک در هلدینگ فولاد خوزستان بومیسازی قطعات، تجهیزات و فناوری بوده است. به عنوان مصداق این موضوع میتوان به بومیسازی کاتالیست ریفرمرهای واحد احیا اشاره کرد، که در سال ۱۳۸۵ در زمانی که تحریمها به سختی الان نبودند و اکثر شرکتها به راحتی با ما کار میکردند، فولاد خوزستان در یک طرح پژوهشی با همکاری شرکت نفت و گاز سرو که از جمله شرکتهای دانشبنیان کشور است، اقدام به بومیسازی کاتالیستها کرد و خوشبختانه در سال ۱۳۹۱ این طرح به بار نشست و در حال حاضر فولاد کشور بینیاز از واردات کاتالیست شده است و اگر اقدام آن روز فولاد خوزستان نبود، واحدهای تولید آهن اسفنجی کشور دچار بحران اساسی بودند.
شرکت صنعت فولاد شادگان نیز به تأسی از فولاد خوزستان از بدو شروع به کار خود اقدام به بومیسازی قطعات مورد نیاز خود کرده است. از جمله اولین اقدامات صورتپذیرفته در این خصوص ساخت قطعات هایتک، کمپرسورهای سانتریفیوژ پروسس واحد احیا است. این کمپرسورها ساخت شرکت زیمنس هستند، که متاسفانه به دلیل تحریمها تهیه آنها بسیار دشوار است. در حال حاضر قطعات اصلی این تجهیز ساخته و نصب شده و خوشبختانه تاکنون مشکلی نداشتهاند. در حال حاضر در فولاد شادگان بومیسازی قطعات یکی از اولویتهای اصلی ماست و امیدواریم در آیندهای نهچندان دور، کلیه قطعات مورد نیازمان را در داخل کشور بسازیم.
طبیعتاً موقعیت جغرافیایی برای صنعت فولاد که اوزان مواد اولیه و محصول در آن بسیار بالاست، بسیار تعیینکننده است. ما در شرکت صنعت فولاد شادگان مواد اولیه را از شمال شرق کشور تهیه میکنیم که بسیار هزینهبر است، درعوض محصول آهن اسفنجی خود را به فولاد خوزستان عرضه میکنیم که در همسایگی ماست. اگر بالانس مواد اولیه توسط ایمیدرو به گونهای صورت گیرد که منطقیتر باشد، قطعاً همه فولادسازها منتفع خواهند شد.
بر اساس قرارداد مشارکت شرکت فولاد خوزستان و سازمان ایمیدرو، تامین گندله شادگان بر عهده ایمیدرو قرار گرفت اما متاسفانه تاکنون نتوانسته این تعهد را عملی کند.
البته شرایط تامین مواد اولیه برای شرکت صنعت فولاد شادگان با توجه به اتصال به شرکت مادر (فولاد خوزستان) خوب بوده و ما هیچگاه بدون گندله نماندهایم. اما نیاز است که منابع دیگری برای تامین گندله نیز داشته باشیم که در حال حاضر رایزنی با تامینکنندگان مختلف را شروع کردهایم و امیدواریم به زودی بتوانیم با آنها به توافق برسیم. گندله واحد شادگان و بخشی از سنگآهن فولاد خوزستان از شرکت صنعتی و معدنی سناباد در خراسان جنوبی تامین میشود که با توجه به هزینه حملونقل عملاً قیمت تمامشده محصول ما بالا رفته است.
چالشها
یکی از مشکلات صنعت فولاد این موضوع است که معدنکاران به حوزه فولادسازی ورود کردهاند و با این اقدام تامین مواد اولیه واحدهای بزرگ فولادسازی از جمله هلدینگ فولاد خوزستان را با مشکل روبهرو کردهاند. گرچه همانگونه که گفتم در حال مذاکره برای تامین مواد اولیه از دیگر معادن کشور هستیم که قاعدتاً با همکاری ایمیدرو این روند تسهیل میشود.
مسلماً در شرایط تحریمی از نهادهای بالادستی توقع تسهیل تولید داریم نه ایجاد مشکل و افزودن بر سختیهای تولید.
درست در سال ابتدایی تحریمهای اخیر فولاد شادگان شروع به کار کرد و تاکنون با وجود تمام سختیهایی که این تحریمها به اقتصاد کشور تحمیل کردهاند توانستهایم ظرفیت فولاد شادگان را به ظرفیت اسمی نزدیک کنیم و امیدواریم در سال ۱۴۰۰ از ظرفیت اسمی عبور کنیم. در چنین شرایطی مسلماً اگر وضعیت تامین مواد اولیه تسهیل شود این واحد صنعتی همچون شرکت مادر فولاد خوزستان که در تولید شمش فولادی رتبه برتر را در کشور دارد میتواند، جایگاه ویژهای در تولید فولاد کشور پیدا کند.
یکی دیگر از مزیتهای واحدهای فولادی شرکت فولاد خوزستان جانمایی کارشناسیشده این واحدهاست.
با توجه به اینکه فولاد، صنعتی است که مصرف آب نسبتاً بالایی دارد و از طرفی کشور هم در شرایط خشکسالی قرار دارد، وجود آب شیرین و همینطور نزدیکی به آبهای آزاد باعث شده واحدهای صنعتی این شرکت در شرایطی ایدهآل نسبت به بقیه واحدهای تولید فولاد قرار داشته باشند. متاسفانه واحدهای فولادی در کویر مرکزی ایران مثل فولاد زرند و سیرجان و بافت در مناطقی طرحریزی و اجرا شدهاند که عملاً مردم منطقه در تهیه آب موردنیاز کشاورزی هم مشکل دارند. البته نمیتوان تلاش این واحدها را برای استفاده از تکنولوژیهای روز دنیا با هدف کمترین استفاده ممکن از آب نادیده گرفت اما طرحریزی کارخانههای فولادی طرحهایی بلندمدت است که باید با توجه به شرایط اقلیمی مناطق تعریف شود.
زمانی که فولادسازی شادگان راهاندازی شود و به تولید شمش برسیم، به دلیل نزدیکی این واحد به دریا و مهیا بودن صادرات، یکی از بهترین طرحهای هفتگانه خواهد بود که در این صورت، سودآوری شرکت متحول خواهد شد. این مزیت هم شاخصی دیگر است که میتواند مزید بر علت تسهیل تامین مواد اولیه واحدهای صنعتی فولاد خوزستان باشد چراکه طرحهای توسعهای هم در پیش است.
پیش از تصویب محل طرح فولاد شادگان، بحثهای زیادی به دلیل نزدیکی به تالاب شادگان وجود داشت و مدتی است دوباره این مساله مطرح شده است. اخیراً برخی مقامات استانی همچون مدیرکل محیط زیست خوزستان اعلام کرده که اگر توسعه زمین این کارخانه در امتداد زمین فعلی به سمت غرب باشد، اصلاً امکانپذیر نیست.
معاون عمرانی استانداری خوزستان نیز اعلام داشت توسعه طرح فولاد شادگان از سمت غرب، خط قرمز محیط زیستی دارد ولی باید بدانیم که با توجه به جانمایی اجرای واحدهای موجود فولاد شادگان امکان توسعه فقط از طرف غرب امکانپذیر است.
البته در طرح شادگان در سال ۸۶ مجوزهای زیستمحیطی برای ۶۰۰ هکتار گرفته شد و در قالب همان مجوزها، پروژه اجرا شده است، ولی متاسفانه از زمینی که مجوز آن گرفته شده بود فقط حدود ۲۵۰ هکتار آن به طرح فولاد شادگان واگذار شد.
همانگونه که پیشتر گفته شد ظرفیت تولید فولاد شادگان حدود یک میلیون تن است، اما میدانیم که در دنیا کارخانهای با ظرفیت یک میلیون تن قابلقبول و مورد پذیرش نیست و مقیاسها از دو میلیون تن به بالاست. پس لازم است برای اینکه مقیاس تولید را اقتصادی کنیم، توسعه این شرکت را برای رسیدن به تولید بالاتر از دو میلیون تن انجام دهیم و در این راستا نهادها، سازمانها و ارگانهای استانی و کشوری میبایست یاریگر ما در این مهم باشند.
یکی دیگر از طرحهای واحد فولادی شادگان عرضه سهم در بورس است. متاسفانه هنوز این اتفاق نیفتاده اما پس از راهاندازی واحد فولادسازی برنامه عرضه سهام این واحد صنعتی در بورس جزو برنامههای توسعهای است چراکه میزان نقدینگی در گردش میتواند به توسعه و بالا بردن کیفیت واحدهای صنعتی فولاد شادگان کمک شایانی کند. اگر سازوکارهای عرضه سهم درست انجام شود و بازار خارج از دخالت دستوری به روند خود ادامه دهد مسلماً برای همه ذینفعان و حتی مردم مزیت محسوب میشود.
وجود واحدهای فولادی با جانمایی صحیح تاثیرات اجتماعی قابلتوجهی روی مناطق میگذارد. برای مثال از زمان راهاندازی این واحد صنعتی در شهرستان شادگان چهره شهر تغییر کرده و تحرک بیشتری پیدا کرده است.
این واحد فولادی نیز در زمینه مسوولیتهای اجتماعی خود در حد توان، گامهای مهمی برداشته است. برای نمونه در دوران شیوع بیماری کرونا یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان به تجهیزات بیمارستانی شادگان کمک کردهایم. همچنین در زمینه کمک به روستاها و پلسازی نیز اقدامهایی انجام دادهایم. از طرفی در راستای ایجاد اشتغال با اداره شهرکهای صنعتی مذاکرههایی انجام دادهایم و در حال حاضر درصدد هستیم پنج مناقصه برای ساخت قطعات مورد نیاز، مشروط به راهاندازی کارگاه در شادگان برگزار کنیم.
علاوه بر این امسال قصد داریم با همکاری مرکز فنی و حرفهای برای پرورش افراد در رشتههای جوشکاری، لولهکشی، برقکاری و... اقدامهایی را انجام بدهیم. این در حالی است که در صورت راهاندازی بخش فولادسازی شادگان بیش از ۵۰۰ نفر اشتغالزایی به صورت مستقیم شکل خواهد گرفت که روند محرومیتزدایی از این منطقه را سرعت میبخشد.
در پایان جا دارد از شرکت فولاد خوزستان که همواره پشتیبانی فنی و مالی خوبی از شرکت فولاد شادگان داشته است تقدیر کنم و همچنین از کلیه مسوولان شهرستان شادگان، نماینده مردم شادگان، مسوولان استانی، شرکت ملی فولاد و سازمان ایمیدرو که همواره حامی و پشتیبان ما بودهاند کمال قدردانی را ابراز کنم.