اقتصاد جهانی برق
در جهان چقدر برق مصرف میشود؟
بهدلیل تقاضای بالای برق در چین، تولید برق در این کشور 7/ 3 درصد رشد داشته است. همچنین، تولید برق تجدیدپذیر و زغالسوز نیز 18 درصد رشد کرده است. کاهش تقاضای برق در ایالات متحده آمریکا باعث کاهش 1/ 3درصدی تولید برق در این کشور شد. درحالیکه، تولید برق با استفاده از سوختهای فسیلی به علت افزایش در استخراج گاز و تولید انرژیهای تجدیدپذیر، کاهش یافته است. تولید برق در هند نیز 5/ 2 درصد کاهش یافته است. این موضوع برای اولینبار در طول 50 سال گذشته رخ داده است. چنین کاهشی در تولید برق در ژاپن، کره جنوبی، روسیه، کشورهای آمریکای لاتین (به خصوص برزیل و مکزیک)، و آفریقا (البته بهاستثنای نیجریه که افزایش تولید برق داشته) دیده میشود. میزان تولید در خاورمیانه بهصورت باثبات باقی مانده است. بدین صورت که افزایش تولید برق در ایران باعث جبران کاهش تولید در عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج فارس شده است.
در سال 2020، مصرف برق جهانی 1/ 1 درصد کاهش داشته است. با وجود نزول در سال 2019، این کاهش برای اولینبار پس از سال 2009 اتفاق افتاده است. چین، درحالیکه 29 درصد از مصرف برق جهانی را به خود اختصاص داده است، پس از بحران کووید 19 بهسرعت شرایط خود را ریکاوری کرده و مصرف الکتریسیته خود را 1/ 3 درصد در سال 2020 افزایش داد. این رقم را با مقدار 5/ 4 درصد در سال 2019 و سالانه 10 درصد در طول سالهای 2000 تا 2018 مقایسه کنید.
در سایر کشورها، بحران کووید 19 اثرات بسیار شدیدتری روی میزان تقاضای برق بهخصوص تقاضای صنعتی و تجاری در برخی کشورهای عضو OECD داشته است. این کشورها پیشتر در یک روند نزولی برای تقاضای برق قرار داشتند. در ایالات متحده آمریکا این مقدار 9/ 3 درصد برای دومین سال پیاپی کاهش داشته است. اروپا با کاهش شدید 30/ 4درصدی در آلمان، فرانسه، ایتالیا و اسپانیا مواجه بوده است. تقاضای الکتریسیته در انگلستان، ژاپن، کره جنوبی و کانادا نیز کاهش یافته است. در هند تقاضای الکتریسیته از سال 2000 افزایش یافته، ولی در سال 2018 شروع به کاهش کرده و اخیراً بیشتر کاهش یافته است. این کاهش شدید در روسیه، کشورهای آمریکای لاتین (به خصوص برزیل و مکزیک) و آفریقا ازجمله آفریقای جنوبی نیز مشاهده میشود. این روند در کشورهای خاورمیانه بهطور میانگین ثابت مانده است بدین صورت که در ایران افزایش و در سایر کشورها کاهش داشته است.
تجارت برق و برقرسانی
تراز تجارت جهانی برق در جهان نشان میدهد خالص صادرات برق در کانادا 22 درصد در سال 2020 افزایش یافته است. بر اساس این یافتهها، ایالات متحده با میزان 48 TWh در صدر فهرست تراز تجاری جهانی برق قرار دارد. ایتالیا، برزیل، تایلند، انگلستان، لهستان و آرژانتین نیز بهترتیب دارای تراز تجاری مثبت در صادرات الکتریسیته هستند. بر اساس محدوده جغرافیایی، کشورهای آمریکای لاتین با TWh 40- در صدر تراز تجاری منفی و آمریکای شمالی با TWh 10- و سپس خاورمیانه با TWh 2- در رده دوم و سوم واردکنندگان برق قرار دارند.
میزان برقرسانی جهانی و میزان مصرف نهایی همچنان یک روند صعودی را طی میکند. این مقدار حدود 20 درصد در سال 2020 بوده که نسبت به سال 2019، 7/ 0 درصد رشد کرده است که بیشترین نرخ رشد در قرن 21 است. اما به دلیل شیوع ویروس کرونا سهم نفت از مصرف کل انرژی جهان به شدت کاهش یافت. بنا بر آمار جهانی، در نروژ 2/ 48 درصد از میزان مصرف انرژی به الکتریسیته اختصاص دارد. پس از آن سوئد با 7/ 32، تایوان با 7/ 29، ژاپن با 8/ 27 درصد در صدر فهرست قرار دارند. در بیشتر کشورهای جهان، سهم برق از کل انرژی جهانی رو به رشد بوده است.
هدردهندگان برق
در اقتصادهای دولتی برق بیشتری هدر میرود؛ چرا؟ اقتصادهادی دولتی ناکارا عمل میکنند. این ناکارایی را میتوان در همه حوزهها دید. سیاستگذاری در اقتصادهای دولتی اثربخشی پایینی دارد و قوانینی که برای اجرای این سیاستها تنظیم میشوند مناسب نیستند. اگر در اینترنت جستوجویی در مورد کشورهایی که بیشترین مصرف برق را دارند انجام دهید 10 کشور اول چین، ایالات متحده، هند، روسیه، ژاپن، آلمان، کانادا، برزیل، کره جنوبی و فرانسه هستند. ایران در این ردهبندی در جایگاه 18 جهان قرار دارد. با توجه به این دادهها شاید در نگاه اول اینطور به نظر برسد که برخلاف تصورات که همواره در جامعه گفته میشود مثلاً آلمانیها یا ژاپنیها درست مصرف میکنند، دادهها نشان میدهد که اینطور نیست. اما باید توجه داشت که درست مصرف کردن به معنای کم مصرف کردن نیست.
اگر بخواهیم با توجه به کل مصرف برق توسط یک کشور در این مورد که کدام کشورها برق را به صورت کارا مصرف میکنند و کدام کشورها به صورت ناکارا، اشتباه بزرگی مرتکب شدهایم زیرا عامل جمعیت را در نظر نگرفتهایم. برای مثال ژاپن حدود 130 میلیون جمعیت دارد و ایران حدود 80 میلیون نفر. دادهها نشان میدهند ژاپن در سال 2016 چیزی حدود 934 میلیارد کیلوواتساعت برق مصرف کرده است. در حالی که ایران در سال 2016 حدود 218 میلیارد کیلوواتساعت برق مصرف کرده است. حال ممکن است یک نفر به این نتیجهگیری برسد که جمعیت ژاپن حتی دو برابر جمعیت ایران هم نیست اما مصرف برق ژاپن بیشتر از چهار برابر ایران است. اما این نتیجهگیری نیز اشتباه است. زیرا بخش زیادی از برق را بخش صنایع و کشاورزی مصرف میکنند. همچنین استفاده از وسایل برقی در ژاپن بسیار بیشتر از ایران است. بر هیچ کس پوشیده نیست که ایران هم در صنعت، هم در کشاورزی و هم در استفاده از وسایل برقی بسیار با ژاپن فاصله دارد. از همین رو نمیتوان گفت ایرانیها کمتر از ژاپنیها برق هدر میدهند.
اگر به سرانه مصرف برق در سال در کشورهای جهان نگاه کنیم میبینیم که کشورهای ایسلند، لیختناشتاین، نروژ، کویت، بحرین، امارات، قطر، کانادا، فنلاند، سوئد و ایالات متحده در صدر هستند و کشورهای چاد، گینه بیسائو، سومالی، سیرالئون، روآندا، بروندی و هائیتی در پایین فهرست قرار دارند. حال آیا میتوان گفت که کارایی مصرف برق در چاد بیشتر از نروژ است؟ طبیعتاً خیر، زیرا پایین بودن سطح سرانه مصرف برق در کشورهایی چون چاد و سومالی نه به دلیل کارایی در مصرف، بلکه به دلیل عدم دسترسی مردم این کشورها به برق است. از طرفی شاید گفته شود که مصرف برق در کشوری چون قطر بسیار ناکاراست زیرا بهرغم دسترسی مردم این کشور به برق اما هنوز هم سرانه مصرف برق در این کشور بسیار بالاست. در اینجا باید توجه کرد در کشورهایی از جهان که در شرایط آبوهوایی خاص قرار دارند مصرف برق تحت تاثیر قرار میگیرد.
پس تا اینجا فهمیدیم که با توجه به مصرف کل برق یک کشور و سرانه مصرف برق در یک کشور نمیتوان به این نتیجه رسید که کدام کشورها برق را به صورت کارا و کدام کشورها برق را به صورت ناکارا مصرف میکنند. زیرا صنعت و کشاورزی کشورها، شرایط آبوهوایی، میزان دسترسی مردم به برق در کشورهای مختلف، استفاده از انرژیهای دیگر و میزان شیوع وسایل الکترونیکی در اینجا تاثیر معناداری دارند. اما سوال اینجاست که چگونه میتوان فهمید کدام کشورها بیشتر برق را هدر میدهند؟
گزارش انجمن آمریکا برای اقتصاد با مصرف کارای انرژی میتواند در پاسخ به این سوال بسیار کمک کند. این گزارش با بررسی کشورهای مختلف و در نظر گرفتن ویژگیهای مختلف هر یک از این کشورها نشان میدهد کدام کشورها انرژی بیشتری هدر میدهند و کدام کشورها انرژی را به صورت کارا مصرف میکنند. البته گزارش این انجمن فقط به مصرف برق نمیپردازد و تمامی انواع انرژی را مدنظر دارد اما نتایج آن را میتوان برای رسیدن به این پاسخ که کدام کشورها بیشتر از بقیه برق را هدر میدهند مورد استفاده قرار داد. زیرا کشورهایی که کمتر از بقیه انرژی هدر میدهند، طبیعتاً برق را هم به صورت کارا مصرف میکنند.
نتایج گزارش نشان میدهد کشورهای آلمان، ایتالیا، فرانسه، بریتانیا، ژاپن، اسپانیا، هلند، چین، تایوان، کانادا، ایالات متحده، مکزیک و کره جنوبی به ترتیب بیشترین امتیازها را در مصرف کارای انرژی گرفتهاند. این امتیازها از 100 محاسبه شده که نمره آلمان، ایتالیا، فرانسه و بریتانیا بیشتر از 70 است. همچنین برای این امتیازدهی از چهار بخش استفاده شده است؛ بخش مصرف ملی، مصرف خانوارها، مصرف صنعت و مصرف حملونقل. در مصرف ملی کشورهای آلمان، بریتانیا، ایتالیا، ژاپن و فرانسه بهترین عملکرد را داشتهاند (کمترین هدررفت). در بخش مصرف خانوارها کشورهای اسپانیا، فرانسه، بریتانیا، هلند و آلمان بهترین عملکرد را از خود نشان دادهاند. در بخش صنعت ژاپن، آلمان، ایتالیا، بریتانیا و فرانسه از سایرین هدررفت کمتری داشتهاند. همچنین در بخش حملونقل فرانسه، هند، ایتالیا، چین و بریتانیا در ردههای اول تا پنجم قرار دارند. این نتایج نشان میدهد در کل چه کشورهایی در مصرف برق به صورت کارا عمل میکنند. اگر با توجه به شاخصهای کیفیت حکمرانی و شاخص آزادی اقتصادی کشورهایی همچون آلمان، ایتالیا، فرانسه، بریتانیا و ژاپن را بررسی کنیم میبینیم که این کشورها اقتصادهای نسبتاً آزاد دارند، بخش خصوصی بیشتر در آنها فعالیت میکند و حاکمیتهای آنها غالباً و در اکثر موارد فقط در نقش نظارتی و قانونگذاری ایفای نقش میکند. از همینرو میتوانیم بگوییم کشورهایی که اقتصاد دولتی دارند، بیشتر از کشورهایی که دولت در آنها کوچکتر است برق را هدر میدهند.
اقتصاد سیاسی برق
طبیعت ارتباط میان سیاستمداران و شهروندان تعیین میکند که شهروندان تا چه حد سیاستمداران را مورد حسابرسی قرار دهند و در گرفتن خدمات عمومی از آنها موفق باشند. زمانی که میان ارتباط شهروندان و سیاستمداران نقصان وجود داشته باشد، اثربخشی و کارایی خدماترسانی عمومی کاهش خواهد یافت و تخصیص منابع نیز به سمتوسوی خاص منحرف میشود. در حوزه توزیع برق، این نقصان میتواند به معنای سرمایهگذاری برای تولید و عرضه برق در مناطقی که نهایت کارایی را ندارند، اختصاص منابع به افرادی که از رانت برخوردار هستند، تاکید روی زیرساختهای موجود به جای توجه به قابلیت اتکا به آنها، قانونگذاری ضعیف و در کل مصرف نادرست منابع باشد.
محققان نشان دادهاند در کشورهایی که سیستمهای سیاسی دموکراتیک هستند و تکثر نهادهای قدرت وجود دارد، عمده برقرسانی به مردم انجام میشود. در عوض در کشورهایی که به صورت دیکتاتوری مدیریت میشوند، غالب برقی را که از سوی دولت عرضه میشود، صنایع استفاده میکنند. در جایی که ذیحسابی و پاسخگویی نهادهای سیاسی وجود ندارد و کسی دولت را در حوزه عرضه برق و نحوه آن بازخواست نمیکند، هم از عرضه برق به گروههای ویژه و هم تخصیص سوبسیدها برای مقاصد سیاسی استفاده میشود. بخش عمدهای از این نتایج حاصل بررسیهای انجامگرفته در کشورهای آسیای جنوبی است و دلیلش نیز این است که کشورهای آسیای جنوبی هم تجربه طولانی در برقرسانی دولتی به مردم و هم کیفیت ضعیف حکمرانی دارند.
نتایج تعدادی از مطالعات نیز نشان میدهد ارائه خدمات برق در تعدادی از کشورها در تسخیر نخبگان سیاسی این کشورهاست. برای مثال در هند کشاورزان نسبتاً ثروتمندی که لولهکشی آب برای کشاورزی خود دارند در گروههای ذینفع قدرتمند عضویت دارند و اغلب تاثیر معناداری بر قانونگذاری دولت دارند و از همینرو دسترسی بسیار خوبی به برق پیدا کردهاند؛ به طوری که میدانند هر اتفاقی هم بیفتد برق آنها تامین میشود. همچنین در هند دسترسی به برق با توجه به لایههای اجتماعی و اصناف مختلف متفاوت است. به طوری که مثلاً در ایالت بیهار (Bihar) مسلمانان و قبیلههای خاص، بخش ضعیفتر جامعه در نظر گرفته میشوند اما تاثیر سیاسی مسلمانان بهرغم اینکه جزو قشر ضعیف به حساب میآیند باعث شده است که دسترسی خوبی به برق داشته باشند اما این دسترسی برای مردمان روستایی و قبیلههای خاص که قدرت سیاسی ندارند وجود ندارد. این نشان میدهد که سیاست تا چه حد در دسترسی به نیازهای اقتصادی از جمله برق اهمیت دارد.
در هند بسیاری از سیاستمداران سعی میکنند با دادن برق یارانهای یا مجانی به اقشار و اصناف مختلف حمایت سیاسی آنها را برای خود نگه دارند. همچنین گفته شده است که سطح این یارانهها یک سال قبل از انتخابات به شدت افزایش مییابد. در واقع سیاستمداران در کشورهای در حال توسعه از ابزار یارانه برای جذب رای آنها استفاده میکنند و این کار را درست قبل از انتخابات انجام میدهند. همچنین ذکر شده است که در هند، سیاستمداران قبل از انتخابات برای اینکه رای خود را از دست ندهند بیش از پیش از تخلفاتی که در حوزه برق اتفاق میافتد چشمپوشی میکنند. در این شرایط متخلفان به این نتیجه میرسند که بهتر است به همین سیاستمداری که زمامدار امور است رای دهند تا بتوانند به تخلفات خود ادامه دهند.
در یک سال در ایالت پنجاب هند، سیاستمداران برای اینکه انتخابات کنگره را ببرند اعلام کردند به کشاورزان دارای مساحت مشخصی زمین برق مجانی میدهند. همچنین در نپال تعرفههای برق با توجه به قواعد اقتصادی و با هدف کارایی تعیین نمیشوند بلکه بر اساس منافع سیاستمداران تعریف میشوند که اغلب به نفع ثروتمندان و نخبگان عمل میکنند و فقرا را در نظر نمیگیرند. یکی از پیامدهای اینکه یارانهها تحت تاثیر منافع سیاسی هستند در کشورهایی همچون هند، چین، اندونزی و پاکستان این است که تامین مالی نیروگاههای برق با مشکل مواجه میشود و نیروگاهها منابع مالی خود را از دست میدهند بدون اینکه عایدی داشته باشند و توانایی بهبود دادن ساختار نیروگاههای برق این کشورها بهشدت کاهش مییابد.