چراغ راه
مسیرهای درست اصلاح الگوی مصرف برق کدامند؟
اصلاح الگوی مصرف همواره مورد تاکید سیاستگذاران و دستاندرکاران بوده، لیکن در یکی دوسال اخیر باتوجه به شرایط ویژه کشور در دستور کار اصلی وزارت نیرو قرار گرفته است. البته شاید از دیدگاه بنگاه عرضهکننده برق تشویق به کاهش مصرف به ویژه در ۸ ماه سال که مازاد ظرفیت تولید داریم چندان اقتصادی نباشد. کمتر بنگاه اقتصادی است که برای کاهش مصرف کالای تولیدی خود تبلیغ کند، اما از دیدگاه صیانت از منابع ملی و حفظ منافع نسلهای آینده این امر خیر و برکات زیادی دارد و به همین دلیل این سیاست به صورت جدی در وزارت نیرو بهکار گرفته شده است.
برای دستیابی به اهداف الگوی مصرف دو ابزار اصلی وجود دارد، ابزار قیمتی و ابزارهای غیرقیمتی. منظور از ابزارهای قیمتی برای اصلاح الگوی مصرف، تعیین قیمتها به گونهای است که مصرفکننده به سمت مصرف بهینه هدایت و ترغیب شود و میتواند جنبه تشویقی و تنبیهی داشته باشد. مصرفکننده به طور طبیعی به دنبال حداکثر کردن رفاه خود با در نظر گرفتن قید بودجه در اختیارش است. استفاده از تجهیزات برقی ارزانقیمت و پرمصرف نسبت به انواع گرانتر و با مصرف برق بهینه برای مصرفکننده عادی ارجحیت دارد. با ابزار قیمتی توجه به هزینه برق مصرفی در استفاده از تجهیزات و لوازم برق توسط مصرفکننده مورد توجه قرار میگیرد. به این صورت که مصارف بهینه و کمتر از الگوی مصرف با تخفیف در تعرفه مواجه شده و برای مصارف بیش از الگوی مصرف به صورت پلکانی افزایش قیمت در نظر گرفته میشود. با اعمال ابزار قیمتی، مصرفکننده به مقدار مصرف انرژی خود حساس میشود، چرا که نحوه مصرف بر بودجه خانوار اثر میگذارد. به عبارت دیگر در ابزار قیمتی منافع مصرفکننده و منافع ملی ناشی از صرفهجویی هم راستا میشوند، اما تجربه نشان داده است ابزار قیمتی به تنهایی نمیتواند چندان کارآ و مفید باشد به طور مثال اگر خانوار علاقهمند به کاهش مصرف برق باشد، اما لوازم برقی کارآ که مصرف انرژی بهینه دارند در دسترس آنها نباشد یا از اثر کاهش مصرف آنها آگاه نباشند، عملا سیاست قیمتی، کارآیی چندانی نخواهد داشت چراکه حتی اگر مصرف کننده بخواهد نوع مصرف خود را تغییر دهد امکان چنین تغییری برای وی میسر نخواهد بود. از این رو ابزارهای غیر قیمتی میتوانند در کنار ابزار قیمتی همچون دو بال به اوجگیری به سمت اصلاح الگوی مصرف کمک شایانی کنند. مهمترین ابزارهای غیرقیمتی در اصلاح الگوی مصرف آموزش، آگاهسازی، تشویق تولید و به کارگیری از لوازم برقی بهینه است.
در حیطه آموزش و آگاه سازی، مصرفکننده از میزان مصرف هر کالای برقی، نحوه مدیریت مصرف در آنها یا میزان صرفهجویی ناشی از تعویض کالا با نوع بهینه مطلع میشود. همچنین نقش عوامل زمینهای را در مصرف کالاهای برقی متوجه میشود به طور مثال اقداماتی چون قطع برق تجهیزات به جای حالت در حال انتظار (standby) در حالت عدم استفاده از آنها، نصب سایهبان روی کولرها و استفاده از پنجرههای دوجداره در کاهش مصرف برق بسیار موثر است. از طرف دیگر در سیاستهای غیرقیمتی با اختصاص یارانه به تولید کالاهای با بهرهوری بالای انرژی یا اختصاص یارانه به مصرفکنندگان برای جایگزینی کالاهای غیر بهینه با انواع کارآتر میتواند بسیار در اصلاح الگوی مصرف موثر باشد.
وزارت نیرو و صنعت برق کشور نیز به ویژه در یک سال اخیر به شدت سیاستهای اصلاح الگوی مصرف را پیگیری کرده و هر هر دو دسته ابزار قیمتی و غیر قیمتی را در این راه به کار گرفته است. طرح برق امید یک ابزار قیمتی بسیار مناسب و عمدتا تشویق محور برای اصلاح الگوی مصرف برق است به گونهای که در این طرح برای مشترکان کم مصرف تخفیف 100 درصدی بهای برق در نظر گرفته شده است. البته اجرای طرح «برق امید» برای همه طبقههای مصرف برق است، زیرا تعرفههای برق پلکانی است و مشترکان که پرمصرف هستند هم میتوانند با جلوگیری از افزایش مصرف برق خود و با ورود به طبقه خوش مصرفها، بهای کمتری برای برق بپردازند. همچنین مشترکانی خوش مصرف میتوانند با انجام اقداماتی ساده مشمول طرح برق امید شوند. به عبارت دیگر خوش مصرفها میتوانند با صرفهجویی ۱۰درصدی از تخفیف صددرصدی برق نیز برخوردار شوند.
در حوزه ابزارهای غیرقیمتی برای اصلاح الگوی مصرف، طرحهای بهینهسازی متعددی طراحی شده است که از میان این طرحها، طرح جایگزین یک میلیون کولر گازی فرسوده به تایید شورای اقتصاد رسیده است که مصرف برق هر کولرگازی با اجرای این طرح نصف خواهد شد. طرحهای دیگری نیز چون جایگزینی الکتروموتور کولرهای آبی، جایگزینی لامپهای پرمصرف با انواع کم مصرف الایدی و اسامدی تدوین شده که در مرحله اخذ مجوزات مربوطه است.
در بلندمدت، با اجرای این طرحها مقداری از میزان سرمایهگذاریهای موردنیاز در حوزههای مختلف صنعت برق کاسته میشود و از طرف دیگر با توجه به اختصاص میزان مصارف برق کاهش یافته مشترکان خانگی به بخش تولید، باعث رونق اشتغال و کارآفرینی و همچنین بهبود درآمدهای صنعت برق میشود. با این امر ضرورتی برای افزایش میزان سرمایهگذاریها در تولید برق وجود نخواهد داشت و بخشی از این هزینهها میتواند در زمینه بهینهسازی مصرف در نظر گرفته شود. امید است این مجموعه اقدامات، با حمایت مردم منجر به حرکت سریع به سوی اصلاح مصرف انرژی برق و صیانت از منابع ملی کشور شده و راه توسعه پایدار کشور در این میان هموار شود.