همه اینها باعث شده است تا رتبه ایران در شاخص جهانی سهولت انجام کسب‌وکار یا همان Doing Business سال به سال بدتر شود. در آخرین گزارش که مربوط به ابتدای سال ۲۰۲۰ است جایگاه ایران در بین ۱۹۰ کشور جهان رتبه ۱۲۷ بود. نکته مهم‌تر اینکه بدترین مولفه اقتصاد ایران در این پیمایش نیز «شروع کسب‌وکار» است، با رتبه ۱۷۸. چندی قبل رهبر انقلاب در یک ارتباط تصویری با مدیران بنگاه‌های تولیدی و کارگران، به مساله داغ این روزها یعنی «حمایت» دولت از بنگاه‌ها و بخش تولید اشاره کردند و گفتند: «بعضی تا می‌گوییم «حمایت»، خیال می‌کنند باید تزریق نقدینگی کرد. خب بله، یک جاهایی ممکن است تزریق منابع مالی هم لازم باشد [اما] یک جاهایی هم مضر است. منظور از حمایت، تزریق منابع مالی صرفاً نیست بلکه میدان را باز کردن است. اگر نیروی کار مردمی را، سرمایه‌گذار را، مهندس را، صاحب‌فکر را، کارگر را به عنوان یک دونده پرشتابی فرض کنیم، شما لازم نیست به او یاد بدهید چه کار کند، او خودش شوق و میل حرکت دارد. شما میدان را باز کنید، موانع را بردارید، زمین را صاف کنید، اجازه بدهید او حرکت خودش را انجام بدهد... حمایت که می‌گوییم، یعنی برداشتن موانع... برداشتن مقررات دست‌وپاگیر. بعضی از مقررات هست که هیچ فایده‌ای ندارد و ضرر هم دارد؛ وجود این مقررات مانع از این است که دستگاه تولیدکننده و دستگاه اقتصادیِ فعال و مفید بتواند کار خودش را انجام بدهد.» مثال دونده و مانع، به خوبی تصویرگر فعالان اقتصادی و فضای کسب‌وکار کشور است، دونده آنقدر تمرین و ممارست داشته که نیازی به آمپول تقویتی و دوپینگ نداشته باشد، اما باید در مسیری هموار و بدون موانع دست‌ساز و چاله‌های عمداً ایجادشده و ایست و بازرسی‌های بی‌مورد معطل شود. پول‌پاشی صرفاً مشوقی است برای غیردونده‌های آشنا با برگزارکننده مسابقه، که بیایند و با گرفتن تسهیلات، از مسیر خارج شوند و در زمین‌های پرسود دیگری بازی کنند، بدون اینکه غمی بابت صاف کردن بدهی‌هایشان به پیست دو و میدانی داشته باشند.

0000000000000