الگوی موفقیت
وضعیت پروژههای نیروگاهی بیعمتقابل به کجا رسید؟
بر مبنای همین روش و در راستای تکمیل چرخه سیکل ترکیبی نیروگاههای گازی، به منظور کاهش گازهای گلخانهای، صرفهجویی در سوخت مصرفی، افزایش راندمان و افزایش ظرفیت تولید برق کشور، پایداری و پایایی شبکه و به وجود آوردن فرصتهای شغلی جدید قراردادهایی منعقد شد تا از طریق سرمایهگذاریهای جدید و با استفاده از انرژی حرارتی خروجی از اگزوز واحدهای گازی مزیتهای یاد شده به وجود آید. در حال حاضر تکمیل چرخه سیکل ترکیبی در نیروگاههای گازی در دستور کار است به نحوی که واحدهای شماره ۱و ۲ بخش بخار نیروگاه جهرم، واحد ۱ بخش بخار نیروگاه کاشان و واحدهای شماره ۱و ۲و ۳ بخش بخار نیروگاه پرند، به میزان ۹۶۰ مگاوت ظرفیت نیروگاهی احداث شده و وارد مدار تولید شدهاند.
همچنین واحد شماره 1 بخش بخار نیروگاه عسلویه نیز به ظرفیت 160 در فروردین ماه سال جاری از طریق شبکه سراسری سنکرون به زودی وارد مدار تولید خواهد شد. ضمنا پیشبینی میشود واحد شماره یک بخش بخار نیروگاه فردوسی، واحد شماره 1 بخش بخار نیروگاه سبلان، واحد شماره 1 بخش بخار نیروگاه ارومیه، واحد شماره 3 بخش بخار نیروگاه جهرم و واحد شماره 1 بخش بخار نیروگاه چابهار جمعا به ظرفیت 800 مگاوات تا قبل از پایان سال جاری با شبکه سراسری سنکرون میشود. بنابراین 12 واحد بخاری که با این روش از ابتدا شروع طرحهای بیعمتقابل و تا پایان سال 1399 به بهرهبرداری خواهد رسید جمعا موجب افزایش 1920 مگاوت ظرفیت نیروگاهی جدید میشود.
در ارتباط با اجرای طرحهای نیروگاه بیع متقابل اهداف گوناگونی از سوی گروههای ذینفع دنبال میشود اما به صورت کلی میتوان گفت در نیروگاههای گازی، حرارت خروجی واحدها از اگزوز بخش گاز با درجه حرارتی بین 540 تا600 درجه سانتیگراد به محیط بیرونی خارج میشود که علاوه بر این هدر رفت انرژی، باعث افزایش انتشار گازهای گلخانهای میشود.
در پروژههای نیروگاهی بیع متقابل با استفاده از حرارت خروجی اگزوز واحدهای گازی و هدایت آن به تجهیزات بخش بخار، انرژی الکتریکی تولید میشود. این میزان انرژی تولیدی به صورت میانگین در هر واحد بخار سالیانه باعث صرفهجویی معادل 250میلیون متر مکعب سوخت، تولید انرژی الکتریکی معادل 800 میلیون کیلووات ساعت، افزایش راندمان نیروگاههای هدف از متوسط 32 به حدود 47 درصد در حالت سیکل ترکیبی، افزایش پایداری و پویایی شبکه برق، اشتغال نیروی انسانی معادل 200 نفر به صورت میانگین در طول دوران ساخت و حدود 40 نفر به صورت دائم در زمان بهرهبرداری میشود. علاوه بر اینکه کاهش 45 درصدی CO2 و بهبود کیفیت هوا را نیز به دنبال خواهد داشت. برآورد بار مالی قرارداد تعداد 18 واحد بخار نیروگاهی که با این روش به بهرهبرداری رسیده یا در مرحله احداث هستند رقمی در حدود 72.761 میلیارد ریال میشود که بازپرداخت تعهدات این بخش از قراردادها از محل تحویل سوخت صرفهجوئی شده به سرمایهگذار و اعتبارات تبصره 14 قانون بودجه سنواتی کل کشور پیشبینی شده است. در طی سال گذشته 3.700 میلیارد ریال نقدینگی جذب شده و به پروژههای در حال بهرهبرداری پرداخت شده است. در سال جاری نیز تخصیص سه ماهه اعتبارات فوق به میزان 900 میلیارد ریال در حال اخذ است که به محض وصول به نیروگاههای یاد شده پرداخت میشود.
نکته قابل توجهای که در قراردادهای بیع متقابل وجود دارد این است که انرژی تولیدی بخش بخار در طول مدت قرارداد متعلق به شرکت مادر تخصصی تولید نیروی برق حرارتی است و از بابت فروش برق واحد بخار ماهیانه برای شرکت تحصیل درآمد میشود. ضمنا طبق قرارداد، گواهی ظرفیت واحدهای مذکور نیز متعلق به شرکت مادر تخصصی تولید نیروی برق حرارتی بوده و پیشبینی میشود که از این محل نیز درآمدهایی برای شرکت محقق شود. همچنین با توجه به اهداف اقتصاد مقاومتی، استفاده حداکثری از پتانسیلها و ظرفیتهای موجود، کاهش هزینهها، کاهش پارامترهای منفی اثرگذار بر محیط زیست، افزایش ظرفیت تولید، افزایش راندمان نیروگاه، کسب درآمد بیشتر و ایجاد اشتغال پایدار است که این موضوع طبعا مزیت اجرای پروژههای نیروگاهی بیعمتقابل را افزایش میدهد و میتوان به جرات گفت یکی از مهمترین سیاستهای وزارت نیرو در حوزه اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی، اجراء پروژه های نیروگاهی بیع متقابل میتواند باشد.
در همین راستا و با توجه به محدودیتهای تأمین مالی برای اجرای پروژههای نیروگاهی بیعمتقابل دولتی و با استفاده از قابلیتهای موجود در ماده 27 قانون الحاق برخی مواد به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت و همچنین تبصره 19 قانون بودجه سنواتی کشور، شرکت مادر تخصصی تولید برق حرارتی در نظر دارد در قالب ساز و کار مشارکت عمومی - خصوصی نسبت به واگذاری و توسعه برخی از نیروگاههای گازی اقدام کند. در همین ارتباط و به منظور توسعه نیروگاه گازی ایرانشهر، مشاور انتخاب و اسناد مناقصه تهیه شده که در مرحله برگزاری مناقصه برای انتخاب سرمایهگذار جهت توسعه نیروگاه یاد شده است. چنانچه این الگو با موفقیت اجرا شود میتواند مدلی برای اجرای سایر پروژههای نیروگاهی بیع متقابل دولتی شود.
چند چالش
با تمام مزیتهای که عنوان شد، مشکلاتی در اجرای این مهم وجود دارد که عمدهترین چالشهایی پیش روی اجرای پروژههای نیروگاهی بیعمتقابل شامل موارد ذیل است:
نخست: عدم تأمین نقدینگی سهم آورده از سوی مالکان نیروگاه.
دوم: عدم وصول کامل و به موقع مطالبات و درآمدهای ناشی از فروش برق بخش گاز نیروگاه به عنوان سرمایه در گردش برای تزریق به پروژه.
سوم: تضامین و وثایق سنگین بانکی برای اخذ تسهیلات.
چهارم: عدم پذیرش تعهدات قراردادی از سوی وزارت نفت.
پنجم: پایین بودن نرخ خرید برق در بازار عمده فروشی برق.
در پایان بیان این نکته حائز اهمیت است که پروژههای نیروگاهی بیع متقابل میتواند از منظر رعایت مسائل زیست محیطی، افزایش ظرفیت و راندمان نیروگاهها، صرفهجویی در منابع انرژی، ایجاد اشتغال پایدار و پارهای دیگر از موضوعات اقتصادی از جمله ایجاد درآمد عملیاتی، مثمرثمر باشد و بدون شک اجرای آنها میتواند گامی مؤثر در استفاده از ظرفیت های موجود و توسعه بهینه اقتصادی کشور شود.