همراهی با گام بلند آرزوها
چرا اقدام تازه فولاد مبارکه در بخش نورد گرم را باید به فال نیک گرفت؟
اما متاسفانه تابهحال به چنین امکانی دست پیدا نکردهایم. بررسیهای چندبعدی نهادهای پژوهشی نشان میدهد توسعه کشور در صنایع نفت به تولید گریدهای مختلف فولادی مثل EPI۷۰ وابسته است، چیزی که صرفاً با راهاندازی این خط مقدور خواهد بود. ضخامت تولیدی نورد فعلی که از ۵/ ۱ تا ۱۶ میلیمتر است پاسخگوی نیاز کشور به کلاف ورق جهت استفاده در حوزه نفت و آب و محصولات با ضخامت بالاتر نیست. خط جدید کلاف فولادی که ضخامت آن ۲/ ۱ تا ۴/ ۲۵ میلیمتر است در صورت راهاندازی امکان تولید تا عرض دو هزار میلیمتر را فراهم میکند. چنین اتفاقی یک نیاز ضروری در حوزه صنایع نفتی را پوشش داده و تولید دامنهای از محصولات را ممکن میسازد. برای فهم سودمندی راه افتادن این خط تولید میتوان به کارایی این ورقها در صنعت خودرو توجه کرد. این ورقها کهAPI X۱۸۰ نامیده میشوند از آنجا که هم استحکام بالایی دارند و هم سبک هستند برای بهکارگیری در بدنه خودرو قابلیت مناسبی دارند. نباید فراموش کرد قابلیتهای گفتهشده در کنار کاهش ایجاد آلودگی و صرفهجویی در هزینه سوخت، مسائل بنیادینی هستند که به این محصول اهمیت حیاتی داده و سودمندی افتتاح طرح شرکت مبارکه را اثبات میکند. همچنین در تولید قطعات مربوط به لوازم خانگی هم استفادههای بایسته و بهینهای خواهد داشت. با این همه بهرغم تلاشهای بسیاری که برای انعقاد قرارداد در این رابطه صورت گرفته تاکنون هیچ یک صورت عملی به خود نگرفته است. البته در کنار نیاز داخلی برای عملیاتی شدن این طرح، از سودآوری آن در بازارهای خارجی هم نمیتوان گذشت. به بیان دیگر گرچه نگاه ما بیشتر معطوف به ظرفیتهای داخلی است اما این مساله مسوولان را از گسترش حیطه کار در حوزه بینالملل بازنمیدارد. امروز با توجه به ضرورت تولید لولههای گاز ترش تمرکز ما بر نیاز داخلی معطوف مانده اما در بلندمدت میتوان به افقهای دورتری هم نظر داشت. از اینرو موفقیت در تامین کامل نیاز داخلی میتواند به فضایی برای رفتن به سوی صادرات هم بینجامد. از آنجا که جز در برخی کشورهای خاص چنین خط تولیدی با این سطح از محصول وجود ندارد صادرات این حوزه قطعاً با ارزش افزوده قابل توجهی همراه خواهد بود. با وجود این ایران فعلاً خود در داخل نیاز شدیدی به راهاندازی این خط تولید داشته تا ضمن تامین نیاز صنایع داخلی، ارزبری در واردات آن را به حداقل برساند. بد نیست اینجا به مساله سرمایهگذاری و انتقال تکنولوژی هم اشاره کرد. حقیقت آن است که هم در دانش فنی و هم در جذب سرمایه تاکنون کامیابی حاصل نشده است. از اینرو برگزاری مناقصه برای تحقق این طرح گریزناپذیر خواهد بود. در چنین مناقصهای البته که سرمایهگذاران داخلی هم باید مشارکت داشته باشند، مهمتر از حضور و مشارکت سرمایهگذاران خارجی، اتمام این پروژه خواهد بود. موردی که بر اراده مسوولان دولتی برای برطرف کردن پیشنیازهای تولید در این بخش و دستیابی به توان ساخت لولههای گاز ترش تاکید دارد. در مقطع فعلی همه مسوولان و متولیان بر تحقق این هدف و توسعه طرح نوردگرم۲ اتفاق نظر داشته و تا اتمام کار در کنار سرمایهگذار داخلی خواهند ماند. فعلاً و بر اساس طرح دفتر طرحهای صنعتی وزارت صنعت، معدن و تجارت این برنامه به همین یک واحد محدود خواهد بود. اما در صورت راهاندازی خط تولید میتوان امیدواریهایی برای گسترش طرحهای مشابه در آینده داشت. در شرایط فعلی که فولاد مبارکه بزرگترین سازنده فولاد در ایران است تلاش ما معطوف بر راهاندازی این خط تولید در مجموعه همین شرکت است، چراکه فولاد مبارکه با داشتن یک زنجیره کامل از محصولات، بهترین گزینه جهت تولید نورد گرم است. در خط تولید این شرکت هماینک از پایینترین بخش صنعت فولاد یعنی تولید سنگآهن تا محصولات بعدی همچون لوله و پروفیل و بعد حلقههای بالاتر قابل مشاهده است. بنابراین بهترین گزینه برای تولید و نیل به اهداف کلان صنعت فولاد، همین شرکت و طرح مزین به نام شهید خرازی است.
برخلاف بعضی تصورات، جایگزینی شرکت چینی به جای شرکت آلمانی باعث نشده سطح کمی و کیفی این پروژه تنزل یابد. همه ارزیابیها نشان میدهد نمیتوان چندان تفاوتی میان آلمان و چین و عمق توان و دانش آنها در این بخش قائل شد. امروز چین به چنان جایگاهی در این صنعت دست یافته که میتوان ادعا کرد بر آلمانیها چیرگی دارد. این را دامنه همکاران و مشتریان شرکتهای فولاد چینی ثابت میکند.
شاید تصور شود وجود تحریمها و شرایط ناشی از آن به عامل بازدارنده برای عملیاتی شدن این پروژههای صنعتی و کند شدن و ناکارآمدی سازوکارهای صادراتی ما تبدیل شده است. اما واقعیت آن است که مساله تحریمها هیچ تاثیری روی صادرات ما نخواهد گذاشت. باید به یاد داشت از زمان خروج ترامپ از برجام همه شرکتهای اقتصادی ما مشمول تحریمهای دولت آمریکا شدهاند. آمریکا هربار برای ایجاد جو روانی منفی علیه ایران، نام تعدادی از شرکتهای ایرانی را به عنوان تحریمیهای جدید اعلام میکند. بهرغم این موضوع، امروز چرخه صادرات ما به خوبی به حرکت خود ادامه داده و بدون هیچ اختلالی حتی ورای روندهای معمول به صادرات خود ابعاد تازهای میبخشد. گذشته از این اگر عزمی جدی برای تقویت بخش خصوصی شکل بگیرد میتوان به توانمندی شرکتهای خصوصی برای دور زدن تحریمها اطمینان کرد. البته این را هم باید در نظر آورد که با همین شرایطی که ایجاد شده ما توانستهایم برخی از قطعات و ماشینآلات را در داخل بسازیم که این نشان میدهد این تهدید را به فرصت تبدیل کردهایم. در همین شرایط تحریمها توانستهایم برخی از ماشینآلات و قطعاتی را که همیشه از خارج میآوردیم و هیچگاه جرات ساختن آنها را در داخل نداشتهایم خط تولید آنها را آغاز کنیم. پس با اطمینان میتوان گفت در بخش فولاد، آثار ناشی از تحریمها نهتنها زیانآور نبوده بلکه باید آن را فرصتی برای بازیابی توان کشور دانست. در مورد این نکته هم که دولت چه نقشی در پروژه نورد گرم دارد باید اذعان کرد که مسوولان دولتی حتماً در تحقق این پروژه همراه و همگام خواهند بود. چراکه اراده و خواست دولت راهاندازی این طرح و فعالسازی خط دوم نورد گرم است. اهمیت موضوع داخلیسازی و نیاز به تولید قطعات به نحوی است که باید همه ظرفیتهای داخلی را برای برآورده شدن آن به کار گرفت. از یاد نبریم اگر این خط تولید راهاندازی نشود سالانه ۲۷۰ میلیون یورو از نظر هزینه ارزی زیاندهی خواهیم داشت. اما در نقطه مقابل در صورت راه افتادن این کارخانه با سودآوری قابل ملاحظهاش طی دو سال امکان بازگرداندن سرمایه راهاندازی طرح فراهم میشود. در پایان یادآوری این نکته ضروری است که امسال تولید و صادرات تمام محصولات فولادی نسبت به سال گذشته ۱۰ تا ۱۵ درصد رشد داشته است. این نشاندهنده بینتیجه بودن اثر تحریمها روی صنایع فولادی است. سیگنال قدرتمندی که بهترین محرک برای ورود طیف وسیعی از سرمایهگذاران به طرحهای جدید فولادی و گسترش این بخش از اقتصاد ایران است.