یک الزام برای تمام فصلها
چرا سدها در تغییرات اقلیمی نقش استراتژیک ایفا میکنند؟
نخست اینکه سد بهعنوان یک سازه تنظیمکننده آب نیاز مبرم امروز بسیاری از کشورهاست بهخصوص با توجه به پدیده تغییر اقلیم. دومین مساله این است که سد، بهترین و اصلیترین عامل جلوگیری از سیل و اثرات مخرب آن بهشمار میرود. سومین ویژگی سدها، تولید انرژی برقآبی و پاک است که میتواند بهعنوان بهترین و اصلیترین گزینه انتخاب شود. این «سازه تنظیمکننده» در ایران و بسیاری از کشورهای دنیا، بار اصلی تامین آب مصرفی مشترکان را به دوش میکشد. این موضوع در کشورهایی همچون ایران که از یکنواختی خاصی در بارشها از نظر مکان، زمان و دورههای تناوبی خشک و تر برخوردار است، اهمیت بیشتری دارد. بهطور مثال حدود ۸۰ درصد بارندگیها زمانی در کشور رخ میدهند که کمترین نیاز به آنها احساس میشود. عمده نیاز کشور به بارشها در فصول پاییز و تابستان است، در حالی که حدود ۸۰ درصد بارندگیها در زمستان و بهار به وقوع میپیوندد.
برخی عنوان میکنند که پروژههای سدسازی باید متوقف شوند، اما باید در نظر داشت که اگر سدها نبودند از یک سو در زمستان و بهار بسیاری از ریزشهای جوی به سیل منتهی میشد و آثار مخرب بسیاری بهجا میگذاشت و از سوی دیگر در تابستان و پاییز دچار خشکسالیها و صدمات ناشی از آن میشدیم. این رفتار نهتنها عاقلانه نیست، بلکه برای تامین آب شُرب هم چالشهایی را بهوجود میآورد. نمیتوان آب مصرفی شش ماه از سال را تامین کرد و شش ماه بعدی تنها از چاهها یا آبهای زیرزمینی که خود دارای معضلات و شرایط نامساعد هستند استفاده کرد. به همین دلیل یکی از ضرورتها برای کشور این است که بارندگیها در زمستان و بهار ذخیره شود تا بتوان با برنامهریزی و مدیریت، آب موردنیاز برای بخشهای مختلف را بهصورت یکنواخت در تمامی فصول به مشترکان انتقال داد. بنابراین میتوان گفت نوسانات و افزایش در بارشها و نیاز ما به آب در فصول مختلف، نخستین تناقضی است که میتوان با ساخت سازه یا مخزن سد آن را از میان برداشت. چالش و مساله بعدی، ناموزونی مکانی بارشها در ایران است. ارزیابیها نشان میدهد پراکندگی بارندگیها در ایران بهصورت یکنواخت نیست. در برخی شهرها و مکانها بارشها بسیار کم و در حدود چند میلیمتر هستند و در برخی مناطق دیگر این میزان بسیار زیاد و چندین سانتیمتر است. به دلیل این ویژگی یا باید تمام مردم را در آن مناطق که بارندگی مناسبی دارند، گردهم آوریم (مثلاً اکثر مردم به شمال مهاجرت کنند!)، یا باید راهبردی استراتژیک تعبیه کرد. منطق این را میگوید که برای پراکندگی جمعیت نمیتوان نسخه واحدی تجویز کرد. مطابق با آمارها ۸۵ درصد از بارشها در ایران در ۱۵ درصد مناطق کشور رخ میدهند. در این میان برخی از نقاط کشور آنقدر میزان بارندگیهایشان پایین است که به صفر نزدیک است. این معضل باعث شده در ایران و برخی از کشورهای مشابه ما، پروژه سدسازی بهعنوان یک راهکار منطقی در نظر گرفته شود و مخازنی تعبیه شود تا آب را جمعآوری کنند و سپس انتقال دهند.
در گذشته ویژگی بارشها اینگونه بود که مثلاً یک دوره ۷ساله یا ۱۰ساله بارندگیها زیاد میشد و سالهای خیس اتفاق میافتاد و یک دوره ۷ساله یا ۱۰ساله هم بارندگیها کاهش مییافت و خشکسالی اتفاق میافتاد. اما امروز به دلیل تغییرات اقلیم و گرم شدن زمین، مشاهده میشود که تمام این تنظیمات برهم خورده است. سال آبی گذشته، ترسالی بود اما قبل از آن حدود ۱۸ سال خشکسالی را تجربه کردیم. اگر در تناوبهای ترسالی آب ذخیره نشود و به سیل تبدیل شوند، طبیعتاً در سالهای خشک دیگر آبی برای استفاده نخواهیم داشت. بنابراین تغییر اقلیم هم مزید بر علت است که باید مخازن ذخیره داشته باشیم تا بتوانیم در سالهای تر، آب را جمعآوری و در سالهای خشک ارائه و مدیریت کنیم. بنابراین به علت عدم تنظیم و ناموزونی فصل بارشها، مکانهای بارش و دوران متناوب خشک و تر، بدون شک، داشتن مخازن آبی و سدها یکی از الزامات و ضرورتهای اساسی در کشور بهشمار میرود.
در ادامه به این پرسش مهم پاسخ میدهیم که «اگر سال ۹۹ هم مانند سال ۹۸ سیلابها در برخی نقاط کشور به راه بیفتد، آیا سدها میتوانند یاریرسان باشند؟». بحث جلوگیری از سیلابهای خانمانسوز یکی دیگر از مسائلی است که نیاز به سدسازیها را پررنگتر میکند. اولاً ایران کشور سیلخیزی است؛ دوماً تغییرات اقلیم در دنیا بحث وقوع سیلابها را بسیار تشدید کرده است.
رودخانهها بهخصوص در بخشهای میانی و جنوب کشور، رودخانههایی هستند که متوسط آورد سالانهشان با آورد دورههای بازگشت بالاتر بسیار متفاوت است. مثلاً رودخانه کارون در مقطعی که سد هم ساخته شده است، متوسط آورد سالانه آن حدود ۳۰۰ تا ۶۰۰ مترمکعب در ثانیه است. در صورتی که سیل با دورههای بالای هزارساله، دبیهای برابر با ۱۰ هزار، ۱۵ هزار و حتی ۲۰ هزار مترمکعب در ثانیه افزایش مییابد. یعنی نزدیک به ۳۰ تا ۵۰ برابر بیشتر از شرایط متوسط. تصور کنید رودخانهای که ۳۰۰ تا ۶۰۰ مترمکعب بر ثانیه آب در آن جاری است، به یکباره به ۲۰ هزار مترمکعب بر ثانیه برسد. این رودخانه دیگر نمیتواند این دبی زیاد را به طرف اقیانوس مدیریت کند و در نتیجه این میزان آب به سمت روستاها و شهرهای مجاور منتقل شده و تبدیل به سیلهای ویرانگر میشود.
سال گذشته بارشهای رودخانه کارون و کرخه و... که باید طی چهار تا شش ماه اتفاق میافتاد، در مدتی کوتاه (زیر یک ماه) رخ داد و نتیجه این شد که این رودخانهها ظرفیت این بارش سنگین را نداشتند و در نهایت منجر به وقوع سیل شد. در این شرایط هیچ راهی وجود ندارد مگر اینکه بارشها را بتوان در یک مخزن ذخیره و با ابعاد مناسب، جمعآوری و ذخیره کرده و سپس آنها را آرامآرام و تدریجی به سمت پاییندست (دریاها و اقیانوسها) هدایت کرد.
امروزه تولید گازهای گلخانهای، عامل اصلی آلودگی هواست. بخشی از این گازها به دلیل ترافیک و استفاده از سوختهای فسیلی به وسیله خودروها تولید شده و قسمت مهمی نیز به وسیله سوخت حرارتی برای منازل مسکونی و اماکن تجاری و بخش بسیار مهمتر دیگر هم از طریق نیروگاههای حرارتی و بخش صنعت تولید میشود. در ایران بر اساس آخرین آمارها حدود ۳۱ درصد از گازهای آلاینده گلخانهای ناشی از تولید و مصرف انرژی بهوسیله نیروگاههای حرارتی بوده و این نیروگاهها رتبه اول را در تولید گازهای گلخانهای در کشور عزیز ایران دارند؛ در آمارهای جهانی هم رتبه اول تولید و انتشار گازهای گلخانهای (با سهم حدود ۵/ ۲۳ درصد) را دارند. صنعت در رتبه دوم، ترافیک در رتبه سوم و اماکن مسکونی در رتبه چهارم هستند. لیکن در جهان پر از نیروگاههای حرارتی، صنایع در ردیف دوم تولید گازهای مذکور هستند.
برای رهایی و نجات از خطرات آلودگی هوا و پدیده ریزگردها هیچ راهی جز کاهش گازهای گلخانهای وجود ندارد. چنانچه در کنفرانس پاریس هم تمام جهان متفقالقول شدند که تا سال ۲۰۳۰ مقدار تولید گازهای گلخانهای خود را کاهش دهند. ایران هم قول داد در راستای این همدلی، ۱۳ درصد میزان انتشار گازهای گلخانهای خود را کاهش دهد یا معادل چهار هزار مگاوات انرژی پاک تولید کند. اگر ما بخواهیم گازهای گلخانهای را کاهش دهیم، این کار عملاً در بخش مسکونی و تجاری ناممکن و بسیار سخت است. منطقیترین و دستیافتنیترین راه برای کاهش موثر گازهای گلخانهای، همانا جایگزین کردن انرژیهای پاک و بالاخص انرژی برقآبی به جای نیروگاههای حرارتی است. اگر بهجای هر مگاوات برق حرارتی، یک مگاوات برق تجدیدپذیر تولید شود، بسیاری از مشکلات مربوط به انتشار گازهای گلخانهای (با کاهش چهار هزار تن گازهای گلخانهای) حل خواهد شد. راهکار اصلی جایگزین کردن نیروگاههای پاک به جای نیروگاههای حرارتی، همانا احداث نیروگاههای برقآبی است.